تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
قاسم پیرنظر
در14 /02/ 1318 -
salman mohabbati
در14 /02/ 1394 -
امیرحسین دایمی پویا
در14 /02/ 1378 -
احسان بابادی
در14 /02/ 1383 -
سینا پیغامی
در14 /02/ 1388 -
شهریار جعفری منصور
در14 /02/ 1348
وابسته مباش به این هستی وابسته باش به آنچه هستی یک روح از خدای هستی ،در تو دمیده شد که حال هستی مدیون نباش به انسانهایش مدیون باش به خدای هستی مباش ناامید از این جهان هستی تواناتر از خدا که نیست در ......
ادامه شعرتوپ من رو پای شیرین کودکان افتاده است کار من سالیست، بد بر جاهلان افتاده است تاجری با ظن آدمها شناسی برده ساخت چاه یوسف، پیش نادر ابلهان افتاده است ادعا دارد که من را میشناسد ای حمیم؟ کار من بینی؟......
ادامه شعردلم آشنایی به جز تو ندارد خدایا خدایی به جز تو ندارد تو یفعل یشایی علیم بذاتی جهان کبریایی به جزتو ندارد به جز او ندارم کسی که کسی را زمان ماجرایی به جز تو ندارد اگر می دهی جان وگر می کشیمان که......
ادامه شعرای خدا رزق من واین عمرکه ازخوان توبود خاک زاری سـرم بـر دَم ایوان تو بود جمله آدمیان و همه وحـش و طیـور رزقشـان از اثـر سفره احسان تو بود ٭٭٭ گردش......
ادامه شعربسمه اللطیف عشق جانفزا پیش از تو عشق در دل بیمار جا نداشت دل از کسی توقع مهر و وفا نداشت آسوده بود زندگی و وقت می گذشت دل میل شور و شوق و خوشی و صفا نداشت آزاد بود جان و اسارت نمی کشید قیدی به پای ......
ادامه شعرمست گردیـــــــــــد از حضور کسی عطر در جــــــــــــامه آه در نفسی می دویـد هر طرف ز دست خوشی گاه بــــــــــــــا جیغ گاه خـاموشی میشگافید بهانه هـــــــــــــای کبود بــــــــــا دم گرم و رخ خوش آل......
ادامه شعررواق آینه من آمدم دوباره که درمان کنی مرا راهم دهی و بی سر و سامان کنی مرا آهوتر همیشه ضمانت کنی مرا سرشار دشت و کوه و بیابان کنی مرا ای پادشاه ملک ادب رخصتی بده تا لایق دیار خراسان کنی مرا تو ضا......
ادامه شعرحرفی نمانده است برای گُفتن چشمهاخستهاند دیگر از خُفتن زندگی تاراجِ سرخگونِ آرزوست و زمان تاریخیست برای سُفتن......
ادامه شعرنگارم عشقِ پنهان بدترین شڪل خودآزاری ست و دلتنگیِ شب،ڪابــوس دیدن حین بیداری ست گریز از رنج دنیا نیست، وقتی عشق درد استو جهان بی عشق، متروکِ ملال انگیزِ تکراری ست نگاهم ڪرده بودی ،پلک بـرهـم م......
ادامه شعر《اَبروی کج》 هرگز شاعر خوبی نبوده ام که این گونه بی دل شده ام زیبای من..، احوال مرا از انحنای اَبروی کج و لبخندت بپرس، مبادا..؛ روزی اَخم کنی برای غم دلتنگی لحظه ی رفتن بهار میان آخرین روزهای بارانی ت......
ادامه شعربسمه اللطیف حلقه جفا شب است و ظلمت و چشمم به پرتو ماه است گذشته وقت و دل من پر از غم و آه است هوای اشک چنان گشته است مستولی که چشم عرصه توفان گاه و بیگاه است نشسته است به جایی به بی وفایی خود اگر ......
ادامه شعرمرا خاموش نمیبینی بهیچ عنوان اگر که تار و پودم را دهی پایان نبردی را به راه انداخته ای اینک که خود غرقی به مردابی درون آن شدی در جنگ بر ویرانی عشق برای پاسداری از جهالت های عریان شدی جوینده عیب وطن......
ادامه شعرامشب چه بگویم که شبم بی تو خراب است امشب حال من بی تو همه رنج و عذاب است امشب آی ای چشمه ی نوشین لبت قند و عسل! قلبم از آتش عشق تو کباب است امشب تو که در بستر خود مثل گل نسرینی تنم از هرم تنت در تب......
ادامه شعردر کشتزار دلم اندوه هایم شکوفه زده غم هایم رسیده به باد و باران سپرده ام که آنها را بچیند تا آسمان دردهایم تسکین یابد از کتاب شفق: سکینه شهبازی چاپ تیر۱۴۰۱......
ادامه شعربا دریدنِ بره؛ [توبهی گرگ]-- پایان نمیپذیرد! ... شکم گرسنه؛ قول و قرار نمیفهمد! #لیلا_طیبی (رها) ......
ادامه شعرماه که خوابید، سوسوی ستارهها تنها دلخوشی آسمان شد. #رها_فلاحی ...
ادامه شعرآنها که به ره حق ، به نکوتر هنر هستنـد بر عاقبت کار بشـر خون جگر هستنـد در راه تکامل به سوی حق که بـپوینـد در نیمه شب و روز بَـرَش دیده تر هستنـد ٭٭٭ هر آن پ......
ادامه شعرچه دام پهن بشد از برای ایرانی ز دست اهرمنی با ولای ایرانی بهوش باش برون از خطای درگیری اگر چه موج جنونی بلای ایرانی نگاه کن به دمی رؤیتی حوادث را سرای روی به ویران خطای ایرانی نگر به دوره ایام تیر......
ادامه شعرگوشی دگر نمانده بهر تظلم ای دوست چشمی ندارد انگار تاب تحمل ای دوست بس باده ها که خوردند از خون سرخ رنگین مویی به تن نمانده از رادمردی ای دوست اشک یتیم و آهِ درماندگان نبینند آنانکه چشم بستند بر آدمیت ......
ادامه شعرمثل مرگ ممتد قو، در گنبد نیلی موج مثل ابر طوفنده ی گرگهای سفسطه انگیز نعل غلیظ اسب نوامبر در مرغزاری بور مثل نخاع آبی باغهای گرم شارون پاییز مرواریدهای سیاه تاجهای نقره ی لونا مستی فنجانهای نیلوفرین ......
ادامه شعر