تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حسن  مصطفایی دهنوی

ای آنکه تو این خواندن حق است به فالت آسایش دنیـاست ،که انگشت محالت آن جور و جفاهـا که بیامـد به سر تو آن جور و جفاهاست ، که گردیده وبالت ٭٭٭ هـر نیت نیکو ......

ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

در یـــک رهـی کـه پـــای و دلم همزمــان دوید بــــا بـیش مشکلات ولــی بـــــا هزار نـــویـــد چشمم کـــه دیــــــده بــــــود نـمودش انــتخاب بــــــدون هیچ تـــرددی و بـــــدون اضـطراب بعــــدش بــــ......

ادامه شعر
نادیا رودکی

یک بار دگر باز طلوع کردی باز به دیدارت مرا نائل کردی صبری که ز دیدارت داشتم تاشنیده شد صدایت، باز مدهوشم کردی باز مرا پشت لبی پر سکوت صدا کردی تا که هوشیار شدم، باز با چشمانی خیره مرا محو تماشایت کرد......

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

فریاد من بلند است ، یاران به هم بسازید از بهـر خود سریها دیگر به هم نـتازید اسـرار معرفت که رفت از میان مردم غش و دغل بیامـد از بس که حُقه بازید ٭٭٭ ای ......

ادامه شعر
کاویان هایل مقدم

ترا نفرین کنم ای شب که افتادی بر این خانه بساط ظلمت و تاری زده خیمه به گلخانه بسی خون شقایق ها که ریزد زیر تیغ تو عجب رنگ سیاهی شد، حجاب جان هر لاله کشیدی پرده ی خشمی، تبه شد غنچه ی نوگل مگر کی سیر می......

ادامه شعر
ولی اله بایبوردی

هاونی کوبی نبینی روی آب ماه بانو چهر را در ناز خواب بستری از آب دارد با زلال گر چه رؤیایی دمی همچون سراب ولی اله بایبوردی 10 / 07 / 1401 ......

ادامه شعر
لیلا طیبی

چه سخاوتمندست؛ -- [نسیم] حتا به سرِ علف‌های هرز! #لیلا_طیبی (رها)...

ادامه شعر
پیام قاسمی

محدود یک خیال شدم که پر از چراست اینڪه دوایِ درد منـی،شـرحِ ابتلاست تیمور وار شڪِ جهان فتـح می شـود بر شانه هاےشاخه نشستن ولےخطاست گفتی:تو بی خیال تبِ عشق من شدی نبضِ منی،نبودِ تو هم ختـمِ ماجراست ......

ادامه شعر
محمد مولوی

آنکه گیسوانش زنجیر است؛ از زنجیر شدن نمی هراسد ! محمدمولوی...

ادامه شعر
طارق خراسانی

دیدم نگاهت پَرپَرو زلفت پریشان است باید تحمل کرد، دنیا صاحبی دارد نازی چه شد؟ بَربَر به کامِ استحاله است پایانِ غم ها داستانِ جالبی دارد ......

ادامه شعر
علی احمدی

سال ها پیش در دو راهی شهر، همه چشمه ها شراب بودند سر هر کوی و گذر که می رفتی ، همه سر به زیر و ناب بودند بچّه بودیم چه ساده و معصوم ، بچّه هایی که خواب بودند کینه و دشمنی نبود هرگز ،همه پیرو ثواب بود......

ادامه شعر
سیده نسترن طالب زاده

عشق را پنهان نکن ملحفه ها را بهم بریز ، مرا ببوس! تا کارگران شرابخانه ها به خواب روند.. به من خیره بمان . . . -به نام شریعه ی چشمهایت اِنَّک تَری و لا تُری..- دستهایم را بگیر تا دریاهای آبستن خواهم ......

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《تبرِ عاشق》 بیچاره درختان پیر هر روزشان پائیز بود غم های دلشان تکانده می شد بر تن خسته ی جنگل با شاخه های تکیده دلبری می کردند برای تبرِ عاشق؛ ولی حیف زمستان که از راه می رسید همچون عروس سپید پوش روی......

ادامه شعر
دادا بیلوردی

هنـــوز منتـظـرم و در خیـال، عـمر می سپرم هنوز مهرِ تو را من به جان خــریـدارم کجائی ای که از تو بیخبرم؟! شکسته پشت درم * اگر تو باز آیی و مجـلسِ زلال آرایــــــی همیشه بستـرِ نرمِ دلـ......

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

حوا چه کرد همسر آن شوهرش که بود در آن خطا به شوهر خود همرهی نمود آدم و حوا که فکر من و تو نبوده اند کز آن خطا خدا زِ جنانشان برون نمود ٭٭٭ آخر بشر......

ادامه شعر
بردیا امین افشار

یک خاطره یک نقاب تصویری نقش شده بر روی آب می‌نالد فردایی که می‌آید یک نگاه و پرسشی بی جواب و یک رویا با حالی خراب آیا باخته ایم ؟ هر چه را که ساخته‌ایم ؟ یک تکان و قرنها عذاب و یک مسیر به سمت ......

ادامه شعر
علی معصومی

بخاطر تو بگذار سر به سینه من تا ببینی ام صبحی بیا به باغ دلم تا بچینی ام تو مثل کهکشان پر از نور باوری من انعکاس خسته ی بی زمینی ام ای جلوه های آینه ی نوجوانی ام یکشب بیا بگوشه خلوت نشینی ام مث......

ادامه شعر
پیام قاسمی

ای شوق جان به قݪّه‌ی خود می‌رسانمت هم رقص باد و شاخه ی رز می رهانمت در آب جاودانگی‌َت پیش عڪس ماه تڪ بیـت از لبان غــزل مـی چشانمت ای دانه ی جـوانه زده عمـق خاڪ قبـر از فرش روی عرش خدا می ڪشانمت یک......

ادامه شعر
آرمان پرناک

آسمان هم به اشکِ چترها ایمان آورد چشمانت به چشمانم نه !! " آرمان پرناک "...

ادامه شعر
jalal babaie

(غزل سپید)به درخت نگاه کن و دوباره عاشقانه نگاه کن برادر و خواهر. پیش خود مقایسه کن کدام بهتر است کدام می گذارد اثر. به آسمان به زمین به هرچیز که فکر می کنی نگاهت را عاشقانه کن. نگاه کن نگاه کن عاشقا......

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا