ویکتوریا  اسفندیاری

اگر قرارباشد بخشیدنی ازعمق وجودت نباشد,من می روم وتو بمان ,کینه تو به کار این دنیابیشتر می ایدتادوست داشتن من . در دنیای کسی که که از هر فکر واندیشه ای از او محرومی, احساس بیگانگی می کنی ودر این تبعی...

ادامه نوشته
ابوالقاسم کریمی

گرد آوری اشعار: نکته های مهم 1_در هنگام مطالعه ی شعر تلاش خواهم کرد ناب ترین ابیات را انتخاب کنم. 2_سعی خواهد شد ابیاتی که پند و اندرزی در آن وجود دارد گرد آوری شود. 3_ابیاتی که صرفا معنا و مفهوم ...

ادامه نوشته
ابوالقاسم کریمی

گرد آوری اشعار: نکته های مهم 1_در هنگام مطالعه ی شعر تلاش خواهم کرد ناب ترین ابیات را انتخاب کنم. 2_سعی خواهد شد ابیاتی که پند و اندرزی در آن وجود دارد گرد آوری شود. 3_ابیات که صرفا معنا و مفهوم...

ادامه نوشته
آیسان خاکپور

پاییز

آیسان خاکپور 27/6/1397 | 00:07 0 دیدگاه

پائیز می آید و عطر مهر را باخودش به تنه های درختها،برگهایشان،دل آدمها و کوچه و خیابان ها میکوبد، می آید و خیلی آرام قلب تابستان را میکُشد و شهریور را فراری میدهد، می آید و از لابلای خاطره ها در گوشه...

ادامه نوشته
ویکتوریا  اسفندیاری

ای ستاره هایی که از دوردستها وانسوی کهکشانها,ما رادربالا به تماشا نشسته ایدوزمین را از پشت انگشت خودحقیرمی بینید!آیا اسم ادم,الست وافسانه شوریدگیهای او را شنیده اید؟ در دل شب وبربام قیرگون اسمان ...

ادامه نوشته
ویکتوریا  اسفندیاری

سلام برهمسفرم تنهایی .سلام برانکه مرا انطور که بودم پذیرفت .سلام برهمسفر سالهای عمرم نگاه به روزهای رفته که می اندازم می بینم انچه دوست داشتم را هرگز در جمع نداشتم .نمیدانم بیرنگی زندگی من این چنی...

ادامه نوشته
سید محمد حسین شرافت مولا

بسمه تعالی شعر افضل الدین بدیل خاقانی شروانی درباره حضرت محمد(ص) در شکایت از روزگار و مدح پیغمبر بزرگوار و یاد از کعبه معظمه هر صبح سر ز گلشن سودا برآورم وز صور آه بر فلک ...

ادامه نوشته
ویکتوریا  اسفندیاری

درون من

ویکتوریا اسفندیاری 04/5/1397 | 19:13 1 دیدگاه

سلام برانکه مرا افریدزیرا در بین مخلوقاتش من ادمی اورا فهمیدم وبقدری که احساسش میکردم احساس بودن میکرد.سلام برانکه مرا اموخت که مهم نیست آدم‌ها چگونه‌ جواب سلامت را بدهند,اصلا جواب می دهند یانه ؟...

ادامه نوشته
ویکتوریا  اسفندیاری

من مرگ را در دیداربا زندگی دیدیم وهروز با ان زندگی میکنم.گذری طولانی وسخت فرساینده,گاهی خندیدم ولبخند راز زخمم بودواشکم لبخند مرگ.میدانم قصه نیستم که تعریف شوم وشعر نیستم که خوانده شوم ,نغمه نیستم که ...

ادامه نوشته
کرم  عرب عامری

حواسم نبود ،از چارراهی که روز اول به اشتباه گذشتیم خیلی دور شدیم ،بهترست به عقب برگردیم؛نمی دانم چقدر زمان می برد راستی زمان هم مقوله ایست،مقوله ای که هستی بدون آن بی معنیست یعنی زمان یکی از بع...

ادامه نوشته
ویکتوریا  اسفندیاری

در من چی می گذرد؟ سوال در درونم چون سنگ در دستان کودکی بر سطح مرداب وجودم دایره های تودر توایجاد کرده! دنیا بازارچه خریدن است یا فروختن؟ خریداریم یا فروشنده؟ میزان سنجش انسانیت کدام معیار است ؟ ...

ادامه نوشته
ویکتوریا  اسفندیاری

جریان

ویکتوریا اسفندیاری 22/3/1397 | 01:10 0 دیدگاه

رودخانه تنها جریان اب نیست بلکه همجواری اب وسنگ است .اب در عین لطافت از سنگ سختر است ودر رسیدن به دریا مصمم تر.رودخانه واقعی زندگی ادمی است.ادمی مانند اب در راه خود به سمت دریا سنگهای مشکلات وخطاه...

ادامه نوشته
مهناز نصیرپور

من تو را در تمام این سالها در بلاتکلیفی هایت باختم شاید اگر محکمتر ایستاده بودی هر طوفانی گلبرگی از عشقمان را نمی برد و نهال کوچک ما ریشه کن نمی شد من از دنیای خودم و تو بیزارم چون این دنیا مدتهاست ...

ادامه نوشته
مهناز نصیرپور

سال رو به پایان است و من هنوز به انتظار آمدنت ستاره می شمارم... بهار واقعی لبخند توست وقتی از پشت کوهستان تنهایی ام طلوع کند و مرا به قله ی آغوشت برساند بهار، برای من فقط یک اسم است وقتی مهرِ فصل س...

ادامه نوشته
مهناز نصیرپور

شب به درازا کشیده بی دستای تو... توئه زندگی من مدتهاست آغوش تو آواز تاریکی هام نبوده من و تو که هنوز یه شب رو تا صبح با خیال راحت توی امنیت تار و پود هم چشم نبستیم و صبح، رو توی نگاه هم جشن نگرفت...

ادامه نوشته
محمد علی رضا پور

آجیل عید

محمد علی رضا پور 10/12/1396 | 18:58 0 دیدگاه

اتوبوس، شلوغ است؛ امّا الیاس، راحت کنار پنجره نشسته و فروشگاه‌های شهر را تماشا می‌کند. می‌خواهد آجیل عید امسال‌شان هم مثل سال‌های گذشته، عالی باشد و البّته قیمتش مناسب. یکباره نگاهش به تابلویی می‌خور...

ادامه نوشته
محمد علی رضا پور

صاحب‌خانه شد به قیمت چندین دل شکسته؛ مثل وقتی که خودرو ش را عوض کرد بعد از شکستن چندین دل. با خودش کشتی گرفت و پیروز شد. پیشرفت زیادی کرد. دیگر، خودش نیست. صداقت را کُشت. زندگی‌اش حالا دیگر توپ است؛ ...

ادامه نوشته
علی سپهرار

نجاتم از خویشتن !

علی سپهرار 03/12/1396 | 01:34 0 دیدگاه

خیالات..!..همش خیالات ! خیالات برم میداره و نمی دونم باهاشون چه کنم . به کتابهای روی رف چشم می دوزم..!..اه..! کار من نیست ! دنبال چیز دیگه ای هستم ..! چی ؟ نمی دونم. بهتر بود که بیرون می رفتم . شاید ...

ادامه نوشته
محمد علی رضا پور

پیام نویسنده به شعرشناسان و شاعران شرقی و غربی به شعرشناسان و شاعران قلمرو زبان فارسی در ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان و هر جای دیگر، و به شعرشناسان و شاعران پاکستان و تمام شبه قاره ی هند و...

ادامه نوشته
کرم  عرب عامری

آه آناستازیا دخترم (15) یک شاهد خوب در واژه شناسی کلاسیک گفته ی آولوس جنیوس محقق ادبی است. او می گوید: نویسندگان دو گونه اند : کلاسیک و عامه . نویسنده ی کلاسیک نویسنده ایست که آثارش م...

ادامه نوشته
همایش
کتاب گردی
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا
تبلیغات
تو را به هیچ زبانی