آخرین مطالب وبلاگ
نماد الکترونیکی
آمار فعالیت سایت
  • تعداد کاربران:2,331
  • تعداد اشعار:28,638
  • تعداد نظر:195,954
  • تعداد بازدید:7,200,585
آخرین حضور کاربران
اخبار
  • 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
  • 27/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
منوچهر فتیان پور

زیبایی حجاب قلب

گرمی خواب چشمان بی خواب مرا باور کن
زیبایی حجاب قلب دل تنگ مرا سروور کن


بگذر ز تماشای هر نقطه تقصیر هنر آن سویم
بهترین کم خوابی بی خوابی شعر مرا داور کن
...

54
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 406

روح من از، نور خـودت ساختیـش
زیر فضـای فـلک انداختیـش
روح بشـر می بُـوَد از هست تـو
خـود به دیـار مـحک انداختیـش
٭٭٭
قطره ی آبـی ، که ب...

63
ادامه شعر
حامد بشیر

بندر-بندری بخون

بَغَلُم بُکُن؛
بگو کِ مالِ مِه هی ۰۰۰
بَحثِ مَحرَمُ نامَحرَم نین؛
تُ قول اتدادِن،
بِه دادوم بِرَسی ٠٠٠ :)

56
ادامه شعر
امیر ابراهیم مقصودی فرد

زمانهِ ناخوش

قامت اَم خم شد زِ سردیِّ زمانه
عمرِ من طی شد نشد گرم آشیانه
جمله ها، جمله پر از الفاظِ تلخند
نیست در کامِ کسی شور و ترانه
مِهرها جمله به سردی می گرایند
سایه افکنده به سر، عُذر و بهانه
روزگاران تنگ وُ...

72
ادامه شعر
سعید فلاحی

اشعار کوتاه ۲۳

(۱)
بی‌هوده‌ست تسلای مترسکی
میان مزرعه‌ای سوخته،
وقتی خودش
با دست‌های نداشته‌اش
خاکسترش را به باد می‌سپارد!


(۲)
باران آمد؛
لب‌های پنجره خیس شد؛
***
چه بوسه‌های آبداری!


(۳)...

42
ادامه شعر
رها فلاحی

خواب

خورشید که سر می‌زند،
ماه
با
ستارگان چه خوابی می‌بینند؟!


#رها_فلاحی

40
ادامه شعر
فروغ گودرزی

گلوله

گلوله خورد کوچه
خاطراتمان
پخش زمین شد...!

40
ادامه شعر
کاظم قادری

زندگی چیست

پرسیدی از من زندگی چیست
برایت میگویم
زندگی ضرب عمر در کار است
تقسیم عشق بر نان است
جمع مرد با درد است
تفریق کور از نور است
زندگی گاه تنبیه است
گاه تفریح است
گاه عددیست گنگ
گاه عددبست رند
گاه حرفیست ک...

50
ادامه شعر
محمود گندم کار

بر فراز دخمه ی داریوش

بر دخمه ی داریوش یک شیر
باتیر و کمان و گرز و شمشیر
در سایه ی فر و هر نشسته
تندیس مه و شه جهان گیر

در پیش دو دستش آتشی داشت
با ایزد خود نیایشی داشت
می دوخت دو چشم را بر آتش
هر باره دعا و خواهشی داشت

...

87
ادامه شعر
علیرضا خسروی اصل

خالق

ای کسی که شرم دارم نام تو من آورم
تو که هستی باورم
مهر تو بالاتر از،مادرم
عشقِ تو بیشتر از،خواهرم
حق تو بیشترِ از، پدرم
بدی ام خوبی جواب داده ای
من تورا دوست دارم،خالقم
در بهاران یا زمستان
در به پاییز...

93
ادامه شعر
حسین وصال پور

شاید...

شاید نمی دانیم تمام زندگی خواب است
جامانده از ماها همین لبخند در قاب است

این را من از قلب انار خواندم و فهمیدم
کاین زخم های باز از جریان خوناب است

بیهوده از تاریکی و وحشت گریزانیم
تا ابر های تیره...

118
ادامه شعر
مهدی اماده

رز یخی

بی روح مثل یه رز یخی، تو حزب بادی شبیه ملخی
آب میشم تو رابطه با هر کسی، نشون میده اون چشمات یه برزخی
تو برای این و اون یه التی، تورو میبینم من میشم یه حالتی

تورو میخوام واسه خودت فقط همین، دستام دار...

55
ادامه شعر
سید صالح  فتوحی

پدر

پدر ای سرو بلند قامت عشق
تو همان نماد کوشش
تو همان مرد شریفی
که خودش یکه و تنها
بار سختی را کشد بر دوشش
و بدین سان
تو همان سرو رشیدی
که کمر خم نکند
تو همان مرد نجیبی
که به کم قانع بُوَد
تو چنان کوه ...

42
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 407

آدم نیکو سِـیـَر ، از قوم و خویـش
رو به هدایـت بِـبَرد ،خلق پیـش
هـر نفری خلق هدایت کنـد
از همه بهتـر بُـوَد ، آن بهتریـش
٭٭٭
داد زِ ک...

39
ادامه شعر
یعقوب  شبانپور

باران عشق


مرا با ان نگاهت شاد کردی
مرا از چنگ مرگ آزاد کردی
شبیه ابر با باران عشقت
مَنِ خشکیده را آباد کردی

67
ادامه شعر
محمد علی رضا پور

3 سروش کوتاه

سروش 1

عشق یعنی هوای داشتنت

با قلم موی دل نگاشتنت

عشق یعنی همین که می خندی.

سروش 2

عطر زلف تو بهترین خبر است

خبر از جذبه های پر هنر است

چشم شیرین وصال، شوق _تر است

آرزو عیب نیست بر دل تنگ.

س...

44
ادامه شعر
حبیب رضایی رازلیقی

جمعه شد

.

"جمعه شد"
.
/ای شهریار عاشقان/
/از چشم ما هستی نهان/
/جمعه شده وقت اذان/
/جا مانده دل، درجمکران/
//ظهور نزدیک است//
.
قالب: سروش
شعر: حبیب رضائی رازلیقی
. ...

44
ادامه شعر
علی احقاق جهرمی

طفلک زندگی

طفلک
زندگی
کجای دلش بگذارد
این همه
سیاه سفیدهای درهم برهم
و کلاه های گشاد را

90
ادامه شعر
منوچهر کشاورز

کنج خیال

آن گل زیبا که در تنهائی کنج خیال بنشسته است
مونس تنهائی قلبی است که از دست زمان بشکسته است
خاطرت را میبرد تا دور دست در بعد زمان
آن نماد عشق پاکی هست که از دست تو دوران برده است
یاد آر هر لحظه را با ا...

62
ادامه شعر
فروغ گودرزی
علی معصومی

شاه نجف

ای شاه نجف

در خَم عشق تو افتاده ام ای شاه نجف
به کرامات تو دل داده ام ای شاه نجف

مصرع نام تو در بانگ اذانم جاری است
که تویی سرور آزاده ام ای شاه نحف

چشمه ی کوثر جوشان پر از مهر و صفا
تشنه ی ناب ...

32
ادامه شعر
علیرضا خسروی اصل

بی عدالتی

یکی خوشحال و خندان است
یکی بدبخت و گریان است
یکی از فقر گدا است و
یکی از پول کنیز دارد
چه فرقی بین ما هستش
که این دنیا خدا دارد
چرا یک فردی بیمار است
یکی را دردِ تیمار است
چرا زشتا ادا دارند
و خوشگل ه...

75
ادامه شعر
الیاس  امیرحسنی

جگر سوخته

مارا که نظر بر رخ تو دوخته باشد
از آتش غم هم جگری سوخته باشد
در هیچ زمانی نشنیدیم :بگویند
یک مرد خدا سیم و زر اندوخته باشد
بهمن دهمین روز خودش را زسرکرد
در جشن سده آتشم افروخته باشد
دانی که چه گویند ب...

35
ادامه شعر
فاطمه  مهری

بی وفا

از همان روز ی که دنیا
بست بامن
بر سر ماندن تو شرط
به یقین دانستم
باخته ام
تو و این دنیا را
ساقی مست زمان
دید که
مهر
وفا
عشق
هیچ بویی
نبردند از تو...

سر هر کوچه ی سبز
می نویسم
ای مردم شهر
حافظه ی اح...

117
ادامه شعر
پروانه آجورلو

ضجه

ضجه
نگاه کن!
این منم؛
که با خاطره ی سقط واژه ها
هرشب؛
درون سینه ی این شهر ضجه می زنم
و پیوسته درون دایره ی روزگار
می نشینم؛
از عمممممممممق فاااااااااااجعهههههه
فریاااااااااااااااااااد
می زنم
احساس من...

99
ادامه شعر
منوچهر فتیان پور

هوای دیدن تو

امروز بسرم هوای دیدن تو سر زده بود
آمدی از پشت پنجره نگریستی رفتی
بس حرف شنیدی
دیدم چهره زیبای تو پریشان شده بود
مگر درخاموشی شب
بی وجودت می توان ازکوچه های تنگ وترش
لحظه ای شاد و بی تو دل آر...

65
ادامه شعر
جواد امیرحسینی

یا علی


ای فدایِ تو همه روح و روانم، یا علی(ع)
دینِ من، دنیایِ من، آرامِ جانم، یا علی(ع)

ای که کعبه از قدومِ تو معطر گشته است
خاکِ پایت توتیایِ دیدگانم، یا علی(ع)

ای که نامت ذکرِ لبهایِ تمامِ عرشیان
روز و ...

57
ادامه شعر
امیر ابراهیم مقصودی فرد

دندانِ طمع

کِی بندهِ زور وُ زَر وُ تزویر، نبود
از ترس به یک لقمهِ نان سیر نبود؟
آزاده سخن گفت وُ، در آزادی بمُرد
دندانِ دل اَش، در طَمَعی گیر نبود؟ مقصود ...

49
ادامه شعر
ادریس علیزاده

تبر

جوانه میزند تمام شاخه های خشک و تر
به رسم غنچه دادن تمام دسته تبر

ترانه می شود صدای زوزه های بادهای سرد
برای رشد ساقه های نوجوانان خیره سر

تمام جای دست های چوبی گذشته با خبر
بهانه می شود که بشکفد گل...

50
ادامه شعر
حامد بشیر

امام زمان(عج)

تقدیم به پدر حقیقی مان، امام زمان

ای سفر کرده موعود بیا

که دلم در پی تو در به در است

جان ناقابل این چشم به راه

برگ سبزی به تو، روز پدر است...

51
ادامه شعر
علی معصومی

یا علی ع

یا علی ع
یا علی! همراه خوبان دلبر جانان تویی
سَمبل دیرینه ی راه خدا جویان تویی

تا کویرستان حسرت بغض خود را وا کند
سایه ی ابر بهار و گوهر باران تویی

ای تمام حق عیان در پرتو سیمای تو
دلبری، شیرین بی...

36
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

طرح خیال

تمـــامم را اگـــر پـــــــــاشیده سـازی
زتـــــــو بگذشتنم آسان کــــار نیست
دوام عمرم را بــــــــــــــرچیده سازی
شعارم گفتن جـــز یــــــــار یار نیست
اگـــر آتش زنی تن پـــــــــــــاره ام را
گلس...

57
ادامه شعر
منوچهر فتیان پور

قامت عشق

چشم نبند ز اوضاع قمر درعقرب ته مانده ی عشق
قامت عشق همانا نفس صبح ثمر می باشد
منوچهر فتیان پور (راد)

26
ادامه شعر
محمود گندم کار

آتش پارس

در مزگت آتروپات ویران
آتشکده ی تخت سلیمان
اسرار زبان سرخ آتش
گردیده به کوه و دشت پنهان

دیوان سیاه دل پریشان
در چاه تکاب گشته زندان
دیریست که خفته در دل خاک
خاکستر آتش فروزان

آتشکده ،یک شکوه خفته
آرش...

53
ادامه شعر
حسین وصال پور

تنهایی

نازم این تنهایی چه وفایی دارد
تک و تنها ،من و باران چه صفایی دارد

ابر تیره ،دل غمگین به خیابان و سکوت
غرق اندوه ،برق اشکت چه جلایی دارد

خیس باران ،پرسه های خسته از دلواپسی
تازه می فهمی این غم چه عزا...

52
ادامه شعر
علی معصومی

شعله عالم افروز

شعله عالم افروزم

من عابر پس کوچه های سرد هر روزم
آواره ی شهر خزان از فصل نوروزم

شب تا سحر گرد چراغ لاله می ریزد
خاکستر پروانه های مست خودسوزم

زانو زدم عمری به پای نرگس مستی
تا توشه ای را در تماشایش...

47
ادامه شعر
پروانه آجورلو

قامت شکسته

آغاز داستان کجاست؟
روی هم سهم زیستن چقدر؟!
شرم از کدامین پنجره سرک می کشد؛
که چاه سکوت بی انتهاست!!!
ناقوس مرگ بالای سرم…
آه!
صبوری
صبوری
قامت شکسته ات را می بینم.

...

81
ادامه شعر
حسین وصال پور

چه کند!

دلم این ماهی افتاده به خاک
چند قدم مانده به دریا چه کند؟

حال که از سینه تو عشق من افتاده برون
عقل فرسوده ی من با دل تنها چه کند؟

گیرم امشب که در خواب پناهم بدهی
خواب در چشم ترم باغم فردا چه کند؟

...

79
ادامه شعر
عزیز حسینی

☘️شاید که باتو سبز شود☘️

☘️شاید که باتو سبز شود☘️




شاید که باتو سبز شود ☘️❣️
این زمستان سرد و بی رنگ ....
شاید که آشتی کند ☘️????
این عشق با مهتاب رویت
شاید که شیرین شود
فنجان تلخ دوری
از بیان دوستت دارم ها????
شاید که ا...

78
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

چرب زبان

چه صلابتیست قشنگی را
چه نیابتیست یک رنگی را
که ز اول برسد نشاط و قرار
و دوم راهمه در خویش پسندیده شوند.
درد بادا مر آن را که از او بد برسد
به خلایق زمانه و به مردم نجیب
ای دریغ و همه درد
وای براین چن...

39
ادامه شعر
فروغ گودرزی

زندان

یک روز شال و کلاه می کنم و
در پسِ کوچه های زمستان گم می شوم
مرا چه به سرما
مرا چه به باران
مرا چه به برف
می روم در زندانم داغِ داغ می سوزم...!
...

34
ادامه شعر
منوچهر فتیان پور

دار سختی بسته ام


گر طلب می کنی سختی هر نگاه بی چشم من
دار سختی بسته ام گفتن ندارد حال بی احوال تو

38
ادامه شعر
محسن افشارنادری

لکه های انار



از شرقی ترین ضلع من بیا
تا از غربی ترین ضلع تو بمیرم
از چسبنده ترم بچسب
به کلمات زنانه ای که وفا را سگیده اند
و حتا
خواب هیچ پرنده ای را
به حواسم کوک نمی زنند
در خصوصی ترین رویاهایت
تئوری های هیزتر...

29
ادامه شعر
نجوا خلفیان

طبیبانه

شرح حال دل من را تو فقط می دانی
زخم آلوده به غم را تو فقط می‌بینی
پس طبیبانه بیا بر سر بالینم شب
تو که درمان مرا می دانی.‌‌.....

85
ادامه شعر
امیر ابراهیم مقصودی فرد

تنهایی هم زیبایی ست

تنهایی را بسیار دوست دارم
آغوشِ او، به رویم باز است
چون خودش غرقِ نیاز است

55
ادامه شعر
علیرضا خسروی اصل

نگو

عشق نگو حسادتِ

عشق فقط خیانتِ

یار نبوده او برام

عاشقی هم بی هدفِ

یار فقط خدایم است

عشقِ به او زیارتِ

جهاد من برای اوست

سبیل الله رشادتِ

نماز من برای او

صدها سال عبادتِ...

87
ادامه شعر
علی معصومی

که چه؟

که چه؟

می کشی شعله به هر گوشه ویرانه که چه؟
می کنی نغمه به هر زخمه جانانه که چه؟

یک نخ از شال سرت رونق بازار من است
می زنی پنجه به هر زنبقی از شانه که چه؟

باغ گل محو تماشای تو شد وقت سحر
میدهی عطر ...

35
ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

آب

ای‌که‌ آن بالانشستی فکرمردم نیستی
گرتومردی‌جرعه‌ای‌ازآب‌خوزستان بخور

60
ادامه شعر
پروانه آجورلو

قدم می زنم

قدم می زنم مساحت ذهن را
دوباره ؛دوباااااره
وجب می کنم محیط را
و کلافه از خطوط تکراری
قدم به قدم؛
سایه می زنم حیات را
دوباره می پرم از خواب
و جیغ های تکراری
ری
...

73
ادامه شعر
سکینه شهبازی

غزلی از امید

سر خیابان بهمن سپید نشسته ام
پیش از این درکوچه بارانی دی منتظرت بودم
با غزلی از گل رز دنبالم بیای
میان برگ های خزان دیده ناامید
شاخه ای خشکیده پر از امید منم...

#سکینه_شهبازی...

52
ادامه شعر
برو به صفحه:
محل تبلیغ کتاب و آثار فرهنگی شما
تو را به هیچ زبانی
کانون ادبی ققنوس
کانون ادبی ققنوس
بازدید ویژه
ورود اعضا

تولد اعضا
شاعران جدید