آخرین مطالب وبلاگ
نماد الکترونیکی
آمار فعالیت سایت
  • تعداد کاربران:2,322
  • تعداد اشعار:28,466
  • تعداد نظر:195,451
  • تعداد بازدید:7,110,430
آخرین حضور کاربران
اخبار
  • 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
  • 10/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
منوچهر فتیان پور

قایقران

شاخ برگ های زمستانی
صف بسته ،خواندن تنهایی
رگ های خونین نیمه گرم شب را
چه وحشت وار
بغض گلو بی پناهان را درخفا شکستن
کبوتردلبسته بی هق شد بیمار
چرا دررویا
زمان بی آزار یک پای بی دست راببستن
تو ...

63
ادامه شعر
Mohamad Shahhoseini

قناری

با قلم ازمــوی تو بی تو قناری میکشم
بوسه ها را از لب ســرخ اناری میکشم

نیستــی اما نگاهـم را به راهت بسته ام
جای نقاشی کمی چشم انتظاری میکشم...

48
ادامه شعر
لیلا طیبی

گاهی صدایم کن!

گاهی صدایم کن،
خیلی وقت است غبارآلود شده‌ام؛
میان کتاب‌های دست نخورده‌ات...


#لیلا_طیبی (رها)

38
ادامه شعر
سعید فلاحی

اشعار کوتاه ۱۵


(۱)
خانه‌ات خراب بدبختی!
جز بختِ من،
آدرس دگر نیافته‌ای؟!


(۲)
امشب شاعرترم انگار،
حافظ به کنار!
رودکی و مولوی
در سینه‌ام جلوس کرده‌اند.


(۳)
دلتنگ که می‌شوم
شاعرانه‌هایم گل می‌کند!
گویی هزار دیوان...

37
ادامه شعر
سیدحسن نبی پور

ساقی

ساقی
×××××
خمارم کرده ایی جانا تویی زهرای من

بدان این عشق معتاد است و مداوم

مبادا بشکنی جامم ، تویی زهرای من

نگو ساقی زیاداست ودل لبریزازعشق کم

...

60
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

از درک عشق آموز

بیرون شدی از تن من همچو خونی در نبرد عشق و همچون آه از درد عشق.
برو خوش باش و مستی کن با خود مهمان پرستی کن
برو از درک عشق آموز برو در عالمت افروز چراغ آدم دیگر شریک شو در غم دیگر .
که تو در خود نیاف...

79
ادامه شعر
محمد علی رضا پور

باغ حیرت

سروشی بطور ویژه در مکتب ادبی نورگرایی(LIGHTISM)

شهر، دشتی پر از طراوت شد

نغمه در نغمه، باغ حیرت شد

کفتری در هوای خسته ی شهر

قاصد مهر و ماه و برکت شد

دل ما هم به نور، دعوت شد

تور گشت و به طور، دع...

99
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 392

تـو که گـردی زِ مژگانـم کنی دور
چـرا چشم جهان بینـم ، کنی کور
اگـر چشمـم نکردی دیـده بانـی
نـمی دیدم ، همیـن داری تـو منظور
٭٭٭
خالـق دانـای و ...

36
ادامه شعر
دادا بیلوردی

ده زلال پند (27)


*
261-
*
آمدست از نو بهار
جلوه ای دیگر ز سیمای نگار
غم خوری یا شاد باشی این یکی هم بگذرد
باش از پیمانه ی حُسنش خمار
شوی از چشمت غبار
*
262-
*
باغبانی لاله کاشت
لاله در خود جز یکی غنچه نداشت
تند بادی ...

82
ادامه شعر
سینا عباسی

قنوت کوثر


خبر دهید به خلایق ، خدیجه مادر گشت
که عالمی همه از عطر و یاس و عنبر گشت
دوباره باز دل احمد به نور روشن گشت
قلوب اهل دو علم یقین و باور گشت
کنار چشمه ی کوثر دلیل خلق خدا
و عرش و فرش عظیمش وجود دختر گش...

55
ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

شاعرِ غم ها

من شاعر غم های معصومیت آزارم
من آن مدارگیج وبی فرجام پرگارم
درود من حلول عشق بهت انگیزدیگرنیست
شایدغمی پنهان درون خشم خوددارم
آیااگراوبودآنالیزش نمیکردی؟
آیانمیگفتی بگو!تاصبح بیدارم؟
حالا تابایک خنده ...

88
ادامه شعر
فرزانه محمدپور

شهید سلامت

چه زود میپرد عاشق زه بام و هر پستی
کبوتری و چو بلبل زه دست من جستی ؟
برای خاطره هایت قفس و قابی هست
به قاب ها که نبودی ، بگو کجا هستی؟ 

تو یاد من که نبودی اگرچه من بودم
شدی چو آتش خاموش و من فقط...

66
ادامه شعر
جواد امیرحسینی

3 رباعی

1
از بخت سیاه تا ابد دلگیرم
من قصّه ی روح در غل و زنجیرم
این عمر به جز مردن تدریجی نیست
ای مرگ بیا که دامنت را گیرم

2
بعد از تو هوایِ دلِ من بارانی ست
دریای وجودم همه شب طوفانی ست
آواره تر از بادم ...

63
ادامه شعر
عنایت کرمی

چه می خواهی

تو زین منازعهٔ بی ثمر چه می خواهی
ز جانِ نیمهٔ این بی سپر چه می خواهی
تو باغِ سبز دلم را، چونان خزان کردی
ز باغ تشنۀ بی بار و بر چه می خواهی
نمانده شاخه و برگی ، درختِ بختم را
ز دارِ دل نگران از تبر، ...

83
ادامه شعر
آرزو بیرانوند

خورشید ما


....
من چی بگم جادوگر شب کیه
فقط میدونم شب تاریک چیه

این شب صاب مرده سحر نداره
هیچکی از خورشید خبر نداره

خورشید ما که پشت کوه ها جا شه
شاید خوابش برده یا مرده باشه

کلید صبحِمون میگن گم شده
ق...

251
ادامه شعر
سیدحسن نبی پور

فریاد

فریاد
********
فریادهای جوانان راشنیدیم
دختران وپسران جوان
سرهای برهنه های دختران رادیدیم
پریشانی موهایشان را....
خونهایشان رابرآسفالت های خیابان
وسنگ فرش پیاده روها
وکودکان کار راباپای برهنه درپیاد...

68
ادامه شعر
عیسی نصراللهی

روسَم ئو سورو ( رستم و سهراب ) به گ...

لحظه ی زخمی شدن سهراب به دستِ رستم تا هنگامِ مرگ او در غربت و تنهایی ، به گویش کوردی پهله ای :


وِتَ بوکِ خوِه، بزونی کییِم
بُگدَه نییوی ئَل ، کشو اُو پَلییِم

تو ئَر چی مُویی ، بِچی دَ گِلال
یا دَ ت...

266
ادامه شعر
علی معصومی

قمار سرنوشت

قمار سرنوشت

تو آهو چشم سنگین دل، خرابم می کنی آخر
به آتش می کشی روزی، کبابم می کنی اخر

من از هُرم نفس های تب آلود تو دانستم
چنان نیلوفری در پیچ و تابم می کنی آخر

اگر چه مثل تاکی گرد ایوان تو می ...

57
ادامه شعر
محمد مولوی

فرزند کشی

کوچکترین تابوت ها از همه سنگین ترند
در غم فقدانشان همه غمگین ترند

مرگ بزرگان میراث کهن بود در دیار ما
والدین بچه کش از همه خونخوار ترند !

#محمد_مولوی...

95
ادامه شعر
امین مقدس

کَشتیِ گَشتی

«کَشتیِ گَشتی»

هرگز نگو شخصی غنی، آن یک فقیر است
ظاهر ملاکِ چشمِ انسانِ حقیرست

سُخره نگیراز پوشش هم‌کیشِ درویش
عالِم به عالَم چشمِ او از زرق سیر است

هرگز نخور گولِ توان و زور و بازو
زیرا برای فیلْ ...

111
ادامه شعر
کاظم قادری

زمین پرآشوب

ندیدم و نشنیدم زکس وفای عظیم را
بجز وفای به عهد آن یگانه ی رحیم را

تعلل بس است بیا به سمت خانه ی دوست
که  در جهان گسسته نیابی مثل این حریم را

در این زمین پر آشوب چه جای دلبستگیست
رها کن این شهر بازی...

66
ادامه شعر
منوچهر کشاورز

صید دل

به دام انداختی دل را که صیدی چون دل ما نیست
به ماه گر بنگری خود حرف ما تائید خواهی کرد
که ماهی چون نگار ما هیچ ماهی ،به دنیا نیست
نگو هرگز ز من بگذر ،گذر از تو محال باشد
که دل کندن ز تو جان دادن است ،...

53
ادامه شعر
فاطمه  مهری

هزیان

گر بدانی به کجا برد مرا
عطر آن رهگذر دیر هنگام
شرمگین خواهی شد
زین تب دائم
وهزیان دل نافرجام
#فاطمه _مهری

126
ادامه شعر
Mohamad Shahhoseini

آیینه

آیینه شـــدم ، تو جلوه در مـن ڪردی
با ماه رُخت ، آینـِـه روشــــــن ڪردی

مــن دل به صفای مهــر بخــشیدم و تو
پیرآهن سبـــز عــشق، بر تن ڪردی...

31
ادامه شعر
فاطمه شایگان

پاتوق واژگان

ذهن دست هایم ،
پاتوق واژگانیست از جنس تو،
گرم و دنج ،
شبیه زاویه ی لبخندت
و عطسه ی چشم هایی که،
پریشان می کند احوال شعرهایم را
عطرت را ،
میهمان ناخوانده ی تمام کتاب های ناخوانده کن
خط به خطت را ،
با...

83
ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

قدم قدم

قدم قدم به دل من چوسنگ آمده است
دلت به عرصه ی عشقم به جنگ آمده است
و پیش دارسپاهت،کمان ابرویت
که لشکردلم ازآن به تنگ آمده است
بریزخون دلم راتوازیسارویمین
بریزکزمژه هایت فشنگ آمده است
غرورزخمی دل راشکس...

83
ادامه شعر
محمد علی رضا پور

دو سروش کوتاه

دو شعر کوتاه سروش

سروش نخست

با دل من، دمی مدارا کن

درد دادی‌‌‌‌؛ خودت مداوا کن

با نگاهت عزیز!

روزگار مرا

زیبا کن!


سروش دوم


بید و باد

رود شاد

مرغان‌ از غم آزاد

و از این دست، دشتی مست

مان...

87
ادامه شعر
samin rahimian

رقاص در رودخانه

می چرخم و می رقصم و مِی می نوشم
تا بچرخد آن فلک
دور گردونش دو روزی بر مراد من نگشت
تا برقصد عشق من
گوشه چشمش نگاه بر من نکرد حتی یکم
تا بنوشد جام زهر
آنکه دستانش گرفت و ول نکرد...

36
ادامه شعر
منوچهر فتیان پور

پاک دل


تا لقمه بی شیله پیله
فاضل را بی اندیشه می کند
خوردن نان از بالای دیوار چرا
منوچهر فتیان پور (راد)

68
ادامه شعر
نجوا خلفیان

زندانبان

چشم هایش به دروغ می گفت دوستم دارد
چون زمانی که مرا از بند تنهایی رهاند،
چشمکی زد و شب بی خبر از زندان رفت...

67
ادامه شعر
امیر ابراهیم مقصودی فرد

واقعیتِ تلخ

هر مُلکی اگر در پیِ اندیشه نشد
فرهنگ، در آن مُستعدِ ریشه نشد
بر بوم و بَرش دستِ تطاول باز و،
بر تاقِ سَرش، جز تَبر و تیشه نشد

برخیز و دگر خوابِ خیالات نکن
وصفِ رخِ حوری و مَحالات نکن
واقع نگر و رو...

117
ادامه شعر
حسن محمودی

خیال یار

دلبرم

یک شبی آمد بخوابم زیبا رخم آن دلبرم
برد خواب زچشمان و عقل برد او از سرم
چشم زیبایش میدرخشید چون گوهر
می برد عقل هر بیننده را کلا زسر
سرخی لب را نگو همچون گل لاله بود
همچ...

35
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 393

غیـر تو کس نیسـت ، نـگهدار مـا
یا بـشناسـد همـه اسـرار مـا
مـا همـه اسـرار تو نـشناختیـم
خـود بـشناسـی ، همـه اسـرار مـا
٭٭٭
قـادر سـ...

39
ادامه شعر
شهناز عیدی وندی

بغض آسمان

بغض آسمان



آسمان جای جایش ابری
بغضی به گلو دارد
بغض سنگین و غمش سنگین تر
نه نم بارانی که بریزد بر دشت
نه راه گریزی می دهد بر خورشید
و دلش اندوهگین...
ترس دارد که پس از بارش ابر
نقش رنگین کمان ننشین...

105
ادامه شعر
محمد مولوی

چوپان


چوپان اگر سلاخی بلد نباشد
گوسفندان_ش تلف می شود !

#محمد_مولوی
کاریکماتور

79
ادامه شعر
فروغ گودرزی

پَر

وَ من
شوق دیدار تو را داشتم
در روزی برفی که پُر از سفیدیِ
پَرهای فرشتگان بود.

29
ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

دوری و دوستی نمیکنی

«دوری و دوستی نمیکنی»

دوری و دوستی نمی کنی ناتمامی هجاهای دوستت دارم را
به پای زیبائیت قربانی کنم
وخون دانه دانه انگورهای قرمز باغمان را
برای دلبری هایت بریزم
دوری و دوستی نمیکنی
تاستاره های سربی به...

56
ادامه شعر
الیاس  امیرحسنی

باز باران

باز باران
یادم آورده است
زحمت های دهقان
باز باران
یادم آورده است
پشت بام کاگلی مان
بازباران
یادم آورده است
تشت و ظرف
وچک چک آن
باز باران
یادم آورده است
سیل در رود
آب جاری درخیابان
باز باران
یاد گ...

61
ادامه شعر
Metti Rafiee

گله دارم

گله دارم،گله ای بیش از بیش
تو بیاور مرهم ای خیراندیش
رحمت از هرچه کنی می نالم
من تو را صاحب درد، دل خویش می دانم
پرده ی دوری میان،من و خود را سوزان
ورنه بر باده کنم خانه ی دل را ویران
ای خدا کورم اگر...

45
ادامه شعر
محمد علی رضا پور

کشتی، کشتی، کشتی

می نوازد باد

دلنواز و شاد

در محله ی بادبادک های ساحلی

بالاتر از تکاپوی اسب های چموش

فراتر از خیال کودکان بازیگوش

می نوازد باد

و در دریایی که آن چنان‌ هم صاف نیست

کشتی، کشتی، کشتی، بی فریاد

د...

129
ادامه شعر
امین مقدس

سنگِ خارا

«سنگِ خارا»

"دلِ‌من" ریگِ گیرِ بَندِ صحراست
اسیرِ لوتِ عشقت،ْ لاتِ شیداست

منم سنگِ صبورِ غصّه بی‌تو
جوارِ خارِ ماتم سنگِ خاراست

کنارِ من نشسته کوه و نی‌زار
نباشی، صوتِ غم با بینواهاست

نفس‌هایت پُر...

53
ادامه شعر
منوچهر فتیان پور

( ارتباط )


کی به جستجوی من
در معبر دربان کردی شتاب
چهار چشمان منتطر ...
ایراد بنویسد زین سلام
منوچهر فتیان پور (راد)

66
ادامه شعر
زهرا آهن

یک عاشقانه ی طولانی

به کهربای دو چشمت قسم که من هر بار
نگاه روی تو کردم ترانه ای جوشید
بریده ام رگ دستم به جای نارنجُ
دل از تراوش خون عاشقانه ای نوشید
.
تو در خیال من آن پهلوان تنهایی
که غصه های دلش را کسی نمی داند
بچرخ!...

101
ادامه شعر
ادریس علیزاده

آزادی

ای آزادی ، ای آرزوی دور
نشکن اگر در بند تاریکی
ای اولین از وعده پاکان
امید جاری باید حتی حد باریکی

با بودنت زندان شد آرامش
هر خانه آباد است گر باشی
آسان نفس گیرم‌ من انسان
غم لانه‌ می سازد سفر باشی

...

43
ادامه شعر
علیرضا  شریف زاده

خان مغول

گفته بودم که در این شهر غباری مانده
سالها چشم ترش خیره به یاری مانده

رنگ نارنجی پیراهن من رنگ خزان
از من پیر مگر برگ بهاری مانده؟

اشک عشاق دل آشفته چنان راه افتاد
که روان در پی تو چشمه جاری مانده

ی...

35
ادامه شعر
سیدحسن نبی پور

آرامش

چشم تو هر دم به هم ریزد خیالم را به هم
می کند رندانه و مستانه اوضاعم به هم
×××××××××××××××
تو پریشانم کنی درموج موهایت ، چوباد
تا که موی مست تو برشانه ام ریزدبه هم
××...

39
ادامه شعر
امیر ابراهیم مقصودی فرد

قفسِ تنگِ تنهایی

آرزوهایِ عاشقانه اَم
در چشمانِ بهاریت سبز می شود
گویی هر پلکت
در شریانِ من نبض می شود
می سپارم حسّم را
به امواجِ همیشه ی خیالِ تو
سر می نهم بی خیال
بر سایهِ مهرِ بی زوالِ تو
چشم در چشمِ جادویی اَت
دری...

76
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

سخنان وحشتناک من

زندگی فهم درون چرخش بی زاویه یی.

زندگی ظرفی پر از تفسیر ها.

عشق یعنی همه را یکی نمودن به یکی.

ترس شعور بیداری و یک رنگ شدن است.

زندگی واهمه ی نیمه شب از تاریکی.

شکوه یعنی تسخیر دلها با ارادت همسا...

38
ادامه شعر
کاظم قادری

افسوس

در بازی چشم تو با چشم رقیب, من ساده باختم
تو شاد بودی و من در میان آتش حسرت گداختم

تو رقص کنان به خانه ی دلگشای مهربان خود رفتی
من اما به سوی خانه ی اجل چه مشتاقانه تاختم

مثل قدیم زمین ظرفیت عشق مرا...

68
ادامه شعر
سیده نسترن طالب زاده

در صبح میعاد

پای کن ، تصویر دریاخانه ام را
ای خاک در خود ریخته ،خون خجیران
واتوره وار مات کوه ماز و دیلم
مینوشم از پژواک گردون ، تلخپیمان

تالار موجم ، یاسه گر، سیلاک و طوفان
بر دامنم ،آسیمه سر ، دشتی خردمند
فرنوش...

128
ادامه شعر
برو به صفحه:
محل تبلیغ کتاب و آثار فرهنگی شما
تو را به هیچ زبانی
کانون ادبی ققنوس
کانون ادبی ققنوس
بازدید ویژه
ورود اعضا

تولد اعضا
شاعران جدید