آخرین مطالب وبلاگ
نماد الکترونیکی
آمار فعالیت سایت
  • تعداد کاربران:2,331
  • تعداد اشعار:28,638
  • تعداد نظر:195,949
  • تعداد بازدید:7,198,863
آخرین حضور کاربران
اخبار
  • 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
  • 26/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
یونس شاهوردی

اشعار یونس شاهوردی

داستان زندگی من شده اسباب غمم
خسته از تنهایی و این همه بی کسی منم
شاید این طالعمه باید بسوزم توی درد
اما واقعا دیگ جونیم نمونده تو تنم

یونس شاهوردی...

44
ادامه شعر
کاظم قادری

بخت نگون

نه جوانی به دلم بود و نه اکنون پیری
مانده بر حال من از دور فلک دلگیری

با کدامین گنه ای هستی بی نام و نشان
شرط خوشبختی از اقبال مرا می گیری

ساختم باهمه ی جور و جفای تو و باز
از چه رو با جگر سوخته ام ...

79
ادامه شعر
امید کیانی

منظومه‌ی عشق

‍ ثالث و سهراب و سیمین و فروغ از آن توست

هر چه گفتند و نوشتند گوشه‌ی دیوان توست



معدن مهر و مُرادِ ماه و محبوبِ مَلَک

مُثمَنِ مُلک از مقرنس کاری ایوان توست



یشم و یاقوت و زمرد شد نگینِ تاج فر

...

84
ادامه شعر
حسن محمودی

راه عشق

راه عشق بس زیبا و دلفریب است
پا در رهش که نهی بینی همه فراز و نشیب است
مرد عشق گر نباش و پا گذاری براه
نیمه راه ناتوان گردی و افتی به چاه

...

28
ادامه شعر
علیرضا نقدی

مدح امیرالمومنین صلوات الله علیه

هر کسی گفت علی طینت او باشد پاک
حب حیدر به ملائک به نبی هست ملاک

گر کسی مهر علی را به دلش راه نداد
گفت عمان که مادر بود آنجا ناپاک

نام حیدر ز تولد به دلم حک گردید
سنگ دل در نجف گشت تشکر حکاک

روی من...

58
ادامه شعر
یونس شاهوردی

اشعار عاشقانه یونس شاهوردی

از همان روز نخست که تورا دید دلم
گفتم این است همان فرشته نجات من
ان رهادهنده ی قلب من از اندوه وغم
انکه میکند تمام دردهایم ریشه کن
و همان که میکند زندگیم را زیر و بم
نه کسی که میزند زخم،به جسم و روح ...

48
ادامه شعر
پروانه آجورلو

مسیر جاده

امروز جهان تیره تر و تارتر است
حال من و تو بیا ببین، زارتر است
بسیار دلم برای خود می سوزد!!!
اینبار مسیر جاده دشوار تر است



...

49
ادامه شعر
عزیز حسینی

نغمه عشق

به نام آنکه تورا آفرید تا
دوستت دارم هایم
چون خیابانی خالی از رهگذر
چون گلی ربوده در صحرا
چون مادرانی شب نشین تا
سپیدار صبح بیدار می نشینند
که نغمه عشق را برای فرزندانشان جاری کنند
تورا نیز چون ...

93
ادامه شعر
سعید فلاحی

اشعار کوتاه ۲۲


(۱)
سفره‌ی خالی دریا وُ،
-انتحار ماهی‌ها...
*
به درماندگی‌ی قلاب‌ها
فکر می‌کنم!


(۲)
آی،،، ابرهای هاج و واج
که سرگردانِ کوه‌ها
و صخره‌هائید؛
آه!
مزارعِ...

48
ادامه شعر
لیلا طیبی

مجازی

دردِ بزرگی‌ست؛
دلت برای کسی پَر پَر بزند،
اما "او "،،،
مجازی دوستت داشته باشد.


#لیلا_طیبی (رها)

72
ادامه شعر
حسین وصال پور

بیا

تا تورا شوق به دیدار منی هست بیا
تا دلت میل به تکرار منی هست بیا

نفس از سینه اگر رفت بیایی چه سود
تا نفس بر در و دیوار منی هست بیا

غم من کهنه شرابی که می نوشم از آن
تا شراب من و غم خوار منی هست بیا...

178
ادامه شعر
کاظم قادری

بوسه باران

چه خوش است آنکه ببندی دل خود را به کسی
در پی دیدن معشوقه برآری نفسی

نفست با نفس عشق در آمیزد و بعد
بکشی دور دل و دلبر خود را قفسی

تب لب بر اثر بوسه فزاینده شود
تا بسوزد پدر دور ستم پیشه بسی

لب خود...

72
ادامه شعر
علی معصومی

چه دلبری هستی

چه دلبری هستی

سبوی باده جان را شراب خواهی کرد
دعای آینه را مستجاب خواهی کرد

از انحنای پر از لحظه های رویائی
مسیر درد و بلا را سراب خواهی کرد

من از حضور تو در نبض آرزو دیدم
توئیکه قلب جهان را کبا...

68
ادامه شعر
ادریس علیزاده

حدود معیار

حدود مهربانی را تظاهر سنجد از معیار
هر آنکه خبره تر بوده ، ز نقشش می شود مهیار

دریغ از قلب پر مهری ، که رخ غمگینتری دارد
بسان میوه شیرین ، نگردد دیده ای هشیار

چنان طی شد به مدت ها در این بیداد گاه ظ...

45
ادامه شعر
احمد صیفوری

حرف و عمل

هرکسی شعر گفته می داند
واژه در انحصار شاعر نیست
هرکسی که جفنگ می‌بافد
شاعری چیره دست و ماهر نیست

لقب و نام‌های این دنیا
داده بازی همیشه ماها را
حاجیان رو به کعبه می گفتند:
هرکسی رفته مکه زائر نیست

ت...

55
ادامه شعر
علیرضا خسروی اصل

طلاق

طلاق گرفتیم از هم،ما دو تا ز هم جداییم
عاشقا عاشقه هم،ما دو تا ز هم رهاییم
دلمو شکستی رفتی،عشقمونم تَرَک خورد
عاشق شدی و رفتی،همه وجود من مرد...

132
ادامه شعر
محمد  عالمی

فلک


فـــلــک بــا مــن در ا ین د نیا چه کرد ی

مــرا دیـــوا نــه و عــا شـــق تــو کردئی

چــه د ا ر ی د ر جها ن جز نــا لــه و غم

بگو با من سخن بر جان و جانانم چه کردی

نیست شــاد ...

44
ادامه شعر
محمد حسین  شریفی

برای تو

حساب گریه هایم رفته از دستم برای تو
اگر در پیش من باشی دهم جانم برای تو
برایم مانده است بی تو دلی خسته دلی ویران
بیا آن هم نمیخوام تمام من برای تو
خدایا رفته از دستم تمام عشق و احساسم
بگو بر ...

118
ادامه شعر
منوچهر فتیان پور

گرم می گردم

دستمُ دردست گرفتی با میل ورغبت نابکار
لایق عشقت نبودم زنده زنده بردی بالای دار
من چه کردم که دل ازمن وعشقم می بُری
منتظر می مانم دوست بیاید یاولم شب زنده ار
همه دار و ندارم را گر یکشبه بسرقت می بری...

65
ادامه شعر
حسین وصال پور

عشق کو!

تهمت بیگانگی بر سینه من نارواست
روزگاری است دگر پروانه بودن هم خطاست

گفته بودم عشق شاید زنده دارد نام ما
از قضا این روزها عشق هم بر باد فناست

ملک سلطان ها همه پاشید از سودای عشق
جرعه های عشق اک...

53
ادامه شعر
لیلا طیبی

قلب

قلب من؛
قفسی نیست که بسته باشد...
***
درِ رفتن دارد!


#لیلا_طیبی (رها)

45
ادامه شعر
منوچهر فتیان پور

چشم شب زنده داران

کمتر از هر نقطه تقصیر زیبا رویان بنال
ما به امید چشم شب زنده داران زنده ایم
منوچهر فتیان پور (راد)

55
ادامه شعر
علی آقا  اخوان ملایری

عشق ناب

تو آن عشق نابی که جاودان است در دل و جانم
تو آن آبِ حیاتی که جاریست در رگ و خونم

98
ادامه شعر
 رزیتا دغلاوی نژاد

آی ادم ها

« آی آدم ها »

آی آدم ها که بر گرداب رسوایی به راهید
در این فردای پوچ اندر خفا در التهابید
یک نفر دانا خرد در بین ما نیست
برای کسب تجربه در اتکا نیست
یک نفر دانا به دنبال خرد نیست
مسیر ارتقا را است...

57
ادامه شعر
فرهاد  احمدیان

سراب دنیا

در میان کوچه ها قدمی میزنم یارا
تا چه پیش آید زین روزگاران جانا
دوستان را چون ببینم گویم سلامی
از آنان لبخندی می نوازد دل ما را
به خلوت نشسته نداند قدر دوستی
هنر نباشد به هر ره باشی چو تنها
خدا ...

133
ادامه شعر
زهرا نادری بالسین شریف آبادی

ناجی

بیا ناجی تو آبادش کن این ویران سرای ما
خزان دیده، بهارش کن، تو باغ بی صفای ما

برانداز از رخت پرده بفرما ماه را منحل
بزن چنگ خوش شادی به چنگ غم فزای ما

رها کن آن اسیرانِ گرفته در بغل زانو
بده جامی ...

57
ادامه شعر
نادیا رودکی

به انتظار خوشبختی

یاد ایام گذر کرد و نمیدانستی
که چه سرعت گرفت این لحظه و این چیستی
کاش از گذر این زمانه نمیگریستی
یا که به یاد می آوردی چگونه زیستی
عمری فقط به انتظار خوشبختی زیستی
تا چشم باز نمودی به یاد نیاوردی که ...

51
ادامه شعر
کاظم قادری

عاشق می شوی

برای عاشق شدن  کافیست به ماه سلام کنی
و به روی گل سرخ قطره ای اشک بریزی
برای کبوتران دستی تکان بدهی
و در میان علفزار بخوابی
ناخودآگاه عاشق می شوی...

52
ادامه شعر
امین بیک وردی

مست و خرابم

وآنچنان مست و خرابم که دل می‌خواهد
پر کشدم از قفس جان به جان باز آید
آمد آن باد صبا باز جوان بر پا شد
زین نهان شد نشان باز جهان بر پا شد
حال چنین گشت کزین مست به مستانه رسید
حالتی رفت که صحت به افسان...

69
ادامه شعر
فروغ گودرزی

درخت

از درختان خشک زمستان می ترسم
رنگ به رو ندارند
انگار در پی زندگی می دوند...!

27
ادامه شعر
علیرضا خسروی اصل

وطن

وطنم جانم فدایت باد
اسم ایران، برازنده نامت باد
غیرتی هایند در این فلات
زاده ایرانم که دارد افتخار
هر وجب خاکت می ارزد طلا
تو که باشی، من هستم سرفراز
خون ما ریخته شد،جاودانه شدی
علم ما آباد شد،دردانه ...

73
ادامه شعر
 اسماعیل سهامی

کجایی!

رخ می بری زدیده
دل می رود به سویت
جانا به جان ما رس
جان می رود زدستم
در این خیال مستی
جام شراب خالی
بر کام من تو ایی
ای جان من کجایی.‌‌..!
....
...

76
ادامه شعر
یونس شاهوردی

یونس شاهوردی

سر در گریبان و دلم از غم تو خار شد
گویی سیه شد خانه ام بر سرم اوار شد
دلتنگمو مست و خراب هر لحظه ای گوشه نشین
اشک ریختن پشت تو بجای اب برایم این کار شد

یونس شاهوردی

...

25
ادامه شعر
ابوالقاسم کریمی

تبر بازوی جنگل را شکسته2/ابوالقاسم ...

تبر بازوی جنگل را شکسته
پرنده زخمی و تنها و خسته

لبان تشنه دریاچه یعنی
غبار شب به روی گل نشسته

43
ادامه شعر
علی مرتضی  موحدی

(:(دل دیوانه ای من):)

امشب این دل تنگم طوفانی شده میدانی
باری دیگر دیدار یار طولانی شده میدانی ‌‌‌‌

هوای رویا کرده این دل دیوانه ای من
چشمان مستانه ای من بارانی شده میدانی

(موحدی)
زمستان سال
1401
...

30
ادامه شعر
الیاس  امیرحسنی

دلتنگ گلی هستم

دلتنگ گلی هستم افسوس که دور است او
دل اهل محبت شد لیک اهل غرور است او
اشک از رخ من غلطان ؛غمگینم و سرگردان
اما که نگاهش کن  در جشن و سرور است او
تا دیدمش او  را من  ماندم  به  تما شا یش
او رفت و به م...

41
ادامه شعر
سکینه شهبازی

کوچ

سوار بر ابرهای تیره
کوچ می کنی از این دیار
از گوشه ای چشمان غمگین ات
زمستان نمناک چکه می کند
اینجا بهارزیبا، با بی تو
آغاز رویش دلتنگی هاست...

سکینه_شهبازی
...

48
ادامه شعر
حسین وصال پور

تضاد


جمع کن قائله را جمع پریشان مکن
پیش چشمان کسی صحبت جانان مکن

با کلاغی که همه عمر به آزادی بود
نقل از طوطی خوشخوان و زندان مکن

پادشاه راچه بدبختی اهالی شهر
پیش او شکوه ای از درد فقیران مکن

بس کن د...

58
ادامه شعر
انوش بیات

باشد

از من چی دیدئ که یک نگاه نکردی
در میان حریفان سرم حساب نکردی
باشد انتظار میکشم که شاید نگاه کنی
اما ز پا فتادم پیدایت نشد و مرا پیر کردی...

69
ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروش های تالاب نیلوفر آبی _35 تا 40

سروش های تالاب نیلوفر آبی

سروش 35

گفت: دریاچه می کشم این جا

پرسیدیم:

نقش هر یک ما؟

خاک یا آب یا علف یا برگ؟

گفت: فرقی نمی کنند اینها

هرچه هستی درون نقشت باش!

سروش 36

شب(-) نرفته بله می آی...

51
ادامه شعر
جواد  مهدی پور

عشق ..

بسمه تعالی

بارها می شکند شیشه ی میخانه ی عشق
باز پُر می شود از دست تو پیمانه ی عشق

پـای گُستاخ ، در این راه ندارد جایی
سرِ سردار شود کُنگره ی خانه ی عشق

اشکِ غـم نیز ، سهیم ست در این آمیزش
خون دل ن...

87
ادامه شعر
کاظم قادری

گردنه عشق

هر پیچش موی تو شبی حادثه خیز است
آرام گذر کردن از آن ,راه گریز است

بگذار که من بگذرم از گردنه ی عشق
این نقطه خطرناکترین  جای ستیز است

از صاعقه ی چشم تو بر ساقه ی قلبم
دریافتم این هجمه پر از آتش تیز...

66
ادامه شعر
علی معصومی

کمی نمایان شو

کمی نمایان شو

به یاد برگ تری همکلام باران شو
شکوه و لحظه زیبایی خیابان شو

میان کوچه بی انتهای خاطره ها
کنار پنحره ای بی بهانه مهمان شو

برای این که ببینی چه میکند با ما
مقیم فصل پر از ژاله زمستان...

59
ادامه شعر
علیرضا خسروی اصل

کوچک

کوچک نگیر کسی را،روزی شود اعظمی
حیوان نکن کسی را،روزی شود آدمی
آن کس خورد طعنه ای،روزی شود عاقلی
دشنام نده مظلوم را،روزی شوی نادمی
...

72
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 395

این بذر محبت ،به من آمد که بدانم
زین بذر محبت ،به جهانـش بنشانم
در رهگذرسیل که بذری نتوان کاشت
دور از ره سیل است ، من بذر بکارم
٭٭٭
جـور کـش دوره ی دنیـا ...

35
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 399

بـو به مـشامـم برسـد ، زآن شمیـم
رایـحه ات ، از دَم صبـح نسیـم
من نه حکومـت کنم از ظلم و جور
پا نـبرم پیش ، زِ حـد گلیـم
٭٭٭
ما که در این ...

37
ادامه شعر
موسی  شریفی

ما اگر انسانیم

تا توانیم غمی از دوش جهان برداریم
ما اگر انسانیم
و بکاهیم کمی استرس از دوش بشر
و بکاریم نهال
و بگیریم گردن ،که اگر رنجی بود
بی گمان مسوولیم ما در برطرف کردن آن
سهم خود را برسانیم به نصف
در به رخ دا...

52
ادامه شعر
علیرضا خسروی اصل

زندگی زیبا نیست

زندگی زیبا نیست
مهربان،پیدا نیست
آدمان طمع دارند
هرچه بیشتر،بیشتر
واقعیت این است
زندگی زیبا نیست
گر که او زیبا بود
آدمی مهران بود
در شبی پنهان بود
جیره اش تقسیم کرد
فقرا را ز غذا،یمین کرد
انسانیت رفته...

163
ادامه شعر
ادریس علیزاده

صدای بسته شوق

هر از گاهی تبسم ها، زمین گیرند
دو پای خنده ها، درگیر زنجیرند

به آرامی ، نگاه بغض هم ، جرم است
چون هر شوق مان در حال تبخیرند

نگو کو مهر ورزی های یکدیگر
پر پرواز شان هم گرچه درگیرند

ترانه با مصیبت خو...

91
ادامه شعر
کاظم قادری

دور گردون

دور گردون گشت و گشت و گشت تا پیرم نمود
باز بودم آسمان گرد و, زمینگیرم نمود

پشت هر خط روی چهره جبهه ای تشکیل داد
چندسالی بر همین منوال در گیرم نمود

خواستم از عشق بنویسم میان دفترش
نیشخندی زد به من, ...

59
ادامه شعر
برو به صفحه:
محل تبلیغ کتاب و آثار فرهنگی شما
تو را به هیچ زبانی
کانون ادبی ققنوس
کانون ادبی ققنوس
بازدید ویژه
ورود اعضا

تولد اعضا
شاعران جدید