آخرین مطالب وبلاگ
نماد الکترونیکی
آمار فعالیت سایت
  • تعداد کاربران:2,326
  • تعداد اشعار:28,473
  • تعداد نظر:195,536
  • تعداد بازدید:7,142,638
آخرین حضور کاربران
اخبار
  • 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
  • 15/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
رامین خزائی

ترسم دل او از گله آگاه شود

ترسم دل او از گله آگاه شود
فریاد دلم هلهله بر چاه شود
تا بوده همین بوده ولی خرمن ما
حسرت به دلش آتش در کاه شود








با احترام
تقدیم به نگاه پرمهرتان
کهنه سرباز ایرانی
رامین خزائی ...

80
ادامه شعر
افسانه نجفی

احتکار کن

مرا بگیر به بوسه ای شکار کن
برای بستنم گناه تازه ابتکار کن
ببر به خلوتت مرا و احتکار کن

35
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

تزویر

«تزویر»

در خانه ی تزویر شبی تار و سیاه است
سجّاده ی تزویر نشانی ز گناه است

شیری نشود هر که در آن مکر و ریا بود
این روبه مکّار که خود عین گواه است

با مکر و ریا چاه مکن بهر کسی تو
آنکس بِکند چاه...

73
ادامه شعر
شهریار  کاراندیش

فاش و عیان


گرچه گویند  که افسانه شده سوره عشق
خوشتر آن است بمیرم به افسانه تو

در نظر بازی رِندان نشود جمله عیان
نشود فاش و عیان درگه جمخانه تو

بخشی از شعر فاش و عیان ...

77
ادامه شعر
بهرام داودپور

آقام مهدی

گلم امشب چو ماهِ آسمونه،یار????
ستاره گردِ یار؛ چشمک زنونه????
بپاشیدگل به صحرا و درو دشت،یار????
که میلادِ آقام،صاحب زمونه????
جونم فدایش????نازِ نگاهش????
چشمام کنم فرش؛در زیرِ پایش????
آقام؛آقام...

62
ادامه شعر
امین مقدس

شوقِ وزان

<<شوقِ وزان>>

پروانه‌های طبعِ روانم برای تو
اشعارِ بالدارِ بیانم برای تو

از سرد و گرم بودنِ دوری و بودنت
شد در خیال، شوقِ وزانم برای تو

وقتی که دور از منی و گریه می‌کنم
دریاچه‌های قطره‌...

48
ادامه شعر
محسن فرخ پور

عصیان

ما روز و شب عصیان کنیم &یا دعوی عرفان کنیم& از ما همه فسق و فجور& در غفلت از بهر غرور &در فکر آلام کرور& از ذکر آن بس در سرور& گوییم حق محبوب ماست& خشنودی اش مطلوب ماست&am...

42
ادامه شعر
بهاره میرشفی
سینا عباسی

خیلی ها

افتاده کرم کفر توی جان خیلی ها
چینی شده کیفیت ایمان خیلی ها

داروغه و دزد و کشیش و گزمه هم دست اند
آلوده باشد ظاهراً دامان خیلی ها

شهر از گروه مافیا همواره می‌بازد
از بس شده بازیچه ی میدان خیلی ها

...

71
ادامه شعر
فرامرز عبداله پور

در انتظار

چه مدت ها سحر شب میشود شب تاسحر یارب
زِیارِ نازنینِ ما نمی آید خبر یارب

که گشته روزِ من تاریک مثلِ شب زهجرانش
که کی باشد شبِ تارم ز وصلِ او سحر یارب

به آن چشمهایِ شهلا عاشقم هرقدر عمرم است
کند مِسِ ...

109
ادامه شعر
الیاس  امیرحسنی

متصل

ای نگهم بر نگهت مشتغل
عشق تو در سینه ی من مشتعل
خنده ی تو روح مرا می برد
متصلم متصلم متصل

78
ادامه شعر
رضا دهقانی نامور

رکب


سر میان برف کرده مانند کبک
میخورد باز شیطان از او رکب
...
او نقابی بر چهره خود دارد
تا که شیطان را به زانو آورد
...
ما سخن گفتیم او گفت یاوه است
به خیالش آمده فرزانه است
...
جسم و روحش آلوده گشته به ...

54
ادامه شعر
آگرین یوسفی

رگِ احساس

بهار در راه است
کاش عطرِ بدنش
با گلها به مشامم برسد
او دِگر رویا نیست
حِسی در رگِ من است.
#آگرین_یوسفی

33
ادامه شعر
طارق خراسانی

تو می آیی

میلاد دوازدهمین اختر تابناک عشق و‌محبت آسمان ولایت مبارک

گرچه پنهانی ز چشم روزگار
نیک می دانم که می آیی نگار

فاتحِ سیاره ی دل می شوی
بی گناه و بی سلاحِ مرگبار

می رسانی دستِ آدم تا خدا
با شمیمِ عِطر...

101
ادامه شعر
محمدرضا بادینلو

شرط رستگاری!

مومنان با حب حیدر فاتح اند و رستگار
ای به قربان امیرالمومنین آن شهریار

با تمام بندگان گوید خدا روز حساب
با علی ها سوی جنة بی علی ها سوی نار

من چه گویم از علی؟! الله وصفش کرده است:
«لا فتی الا علی ...

79
ادامه شعر
علی معصومی

نسنجید

نسنجید
تاب و تب این شبزده را ماه نسنجید
تا وقت سحر خواندمش و آه نسنجید

من با دل و جان آمده بودم به سراغش
من اهل وفا بودم و والله نسنجید

تشویش مرا با همه سوز و شرارش
در محضر آئینه به اکراه نسنجید ...

49
ادامه شعر
مهدی رستگاری

سه رباعی مهدوی

سه رباعی مهدوی

#رباعی - شماره ۱۲۹
نیمه شعبان
تقدیم به پیشگاه حضرت ولیعصر (عج)

یک بار دگر نیمه شعبان آمد
ذکر خوشی از حضرت جانان آمد

در ظلمت بیکران عصر وحشت
بر درد بشر مژده درمان آمد

۶۵۴

*****
#ر...

61
ادامه شعر
محمد مولوی

کرونا

کرونا:
می شود پیشانیت بوسید و از لب ها گذشت؟
  کرونا از قم بگذرد، تا جمکران هم می رود...!

#محمد_مولوی
شعر_ایران
زمستان 1398 _ماسک بزنیم ...

172
ادامه شعر
محمدوحید  خواجه

یار

بسم الله الرحمن الرحیم
کیستی چه کردی براین حال شیدا خرابم
چه زیباآمدی
چه تلخ رفتی
نه دنیاروبه حالم کشت
نه توکه آمدی رفتی...

29
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

صید و صیّاد

«صید و صیّاد»

شور و حالی دارم امشب چونکه غم در خانه نیست
ظلمت شام سیاهی در دل کاشانه نیست

گشته مجنون دل ، سراغ عشق لیلی می رود
در میان این همه مجنون یکی فرزانه نیست

آتشی افتاده در جانم که می سو...

66
ادامه شعر
جواد مرادی

رنگین‌کمان خاکستری

نگاهم سبز
افکارم خاکستری
شعرهایم سپید
و قرمز واکنشم به اتفاق‌هاست،
من
یک رنگین‌کمانِ به ناکجا کشیده شده‌ام
وقتی از باران
فقط خیس شدنش را بلد بودم.

جوادمرادی ...

43
ادامه شعر
محمدعلی یوسفی

اشک و لبخند

.
یه وقتایی نه که هربار
وجودت حالتی انگار

یه جو تازه می بینه
پس از یک خلأ دیدار

یه احوال عجیبی که
به خوابی رفته مدت دار

میاد بیدار میشه از نو
تا اون حالت بشه تکرار

میشی سرشار از احساسی
که هم خوبه...

54
ادامه شعر
مصطفی یعقوبخانی

روز مهندس

ما مهندس‌ها اسیر درد بیکاری شدیم
صبح تا شب توی اسنپ مثل یک گاری شدیم

مشتق و جبر و حساب و هندسه مایه نشد
پس به جبر زندگی راننده‌ی باری شدیم

البته بعضی به لطف پول بابا شاغلند
پس به جز رانندگی گه‌گاه ب...

65
ادامه شعر
فاطمه شایگان

رویا



آسوده باش این دل نمی گیرد بهانه
برگشته از رویای تو دیشب به خانه

من هم برایش استکانی چای بردم
کَندم تو را از ریشه هایش دانه دانه

با سبک نستعلیق رقصیدم برایش
اشکی چکید و خاطراتت شد روانه

یادش بخ...

71
ادامه شعر
افسانه نجفی

رونق کساد

رونق گرفته
جمعه بازار ِ دلم
بی تو دیگر
به هیچ خریداری
خرسند نخواهد شد!!!
دست آموز عشق که بشوی
از همه رمیدنت
حتمی ست......

31
ادامه شعر
آگرین یوسفی

اشک شاعر

نوشت اشک ریخت و خوابید
او شاعری دلشکسته است
لطفا آهسته بخوانید.
#آگرین_یوسفی

57
ادامه شعر
سعید نادمی

خوش آمدی


آمدی جانم به قربانت ، بیا خوش آمدی
بار دیگر در دل غمگین ما ، خوش آمدی
رفته بودی سال‌ها و عهد تو از یاد رفت
کرده ای اکنون وفا ای بی وفا خوش آمدی
غیر تو هیچ آشنایی در دلم جا خوش نکرد
بار دیگر ای ...

90
ادامه شعر
مهرداد خالدی

بیابان انتظار

میخانه های شهر را سیل برده



ولی میخانه جای اشک ریختن نبود ای دلبر



آرامی شب خواب از چشمانم گرفته



خلوت شامگاهان جای هیاهوی خاطره هاست ای دلبر



اندوه شعر های زیادی دفن شده زیر لب هایم



مهر ل...

41
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

شام تار

«شام تار»

دیدم که در بند است خورشید زمانه
دیدم که ظلمت گشته شام تار خانه

دیدم هوا تار است و مهتابی در آن نیست
نوری نمی تابد به کنج آشیانه

دیدم پرستو نیمه شب ترک وطن کرد
کوچ پرستو بود در شام شبا...

53
ادامه شعر
فروغ گودرزی

شعنک های فروغ

۱
بر قواره دل
چروک خورده
عشق

۲
در زوال عمر
برگ ریزانَ ند
فصل ها

۳
در چهار خانه ی تن
قلبم
پازلی ست گمشده

۴
در جاده های بی عبور
سرکشی می کند
نقره فام نگاهت

۵
خاطره شده
نگاهت
در ذهن عاشقَ م

...

56
ادامه شعر
جواد مرادی

یک چمدان ستاره

حالا که سیاهند
سقف آروزها برای‌مان،
یک چمدان ستاره بیاور
تا
با آنچه از کودکی‌مان بجا مانده است
ستاره‌هایمان را بچینیم.

جوادمرادی ...

31
ادامه شعر
هدایت کارگر شورکی

ساعت عاشقی

ساعت درست رأس لبت ایستاده است
گاهی درنگ عقربه ها فوق العاده است

خوابیده بود ساعت قلبش هزار سال
مردی که قرن هاست سرازیر جاده است

هر چارشنبه ساعت پنج از تو می شنید:
یک ربع راه تا دل دریا پیاده است

...

44
ادامه شعر
کامران  شاه علی

فصل فریب

ازسکوتم، صولتِ فریاد می ریزد به هم
وز حدیثم، قصه ی فرهاد می ریزد به هم

از سؤال بی جوابم ، وز هراسِ مبهمم
داد ویران می شود بیداد می ریزد به هم

خستگی هایم اگر جاری شود در ذهنِ سال
مهر می گرید مرا، خ...

34
ادامه شعر
افسانه نجفی

شکنجه گر قهار

_با دست هایی که مدام توی هوا تکان می داد
روبه رویم نشسته بود
افسانه می گفت
یا که پند می داد؟!
نمی دانم...
_به گمانم
آغوشش
پرت ترین دژ ِفراموشی بود!
_دلم عجیب هوای تبعید شدن کرده بود
در تنگنای بازوان...

43
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

خواب

«خواب»

کدخدا این خانه ویران شد تو در خوابی هنوز
فصل پاییز و زمستان شد تو در خوابی هنوز

روبهی گردیده سلطان وای بر احوال شیر
در قفس بس شیر غرّان شد تو در خوابی هنوز

شمس تابان در غل و زنجیر شام ظ...

32
ادامه شعر
محمدرضا بادینلو

حال ناب

نقل است از رسول که هر کس محب توست
حاشا اگر که درک کند او عذاب را

مدیون بحر لطف تو خشکی عالم ست
پر نور کرده نور شما آفتاب را

نام تورا شنیدم و بی خود شدم ز خود
با خمر نام تو ز چه خواهم شراب را؟

«پرسی...

90
ادامه شعر
محمدعلی یوسفی

نگارا تو بیا

نگارا تو بیا

نگذار شعر فراقم به درازا بکشد

عمر شاعر به بلندای همین

وعده پوشالی فرداها نیست !


#محمدعلی_یوسفی

50
ادامه شعر
امیرصالح زمردی

"نیش"

سکوتِ خانه را با نیّتِ شَر زیر و رو کرد
مرا پیشِ همه سَرخورده و بی آبرو کرد

چه دردی داشت نیشِ طعنه هایش بی مروّت
نمیدانم زبانش را کجایِ من فرو کرد !!!!؟؟؟...

75
ادامه شعر
فرزاد الماسی

فواره


یادتان رفته زمانه چه حدودی دارد
مثل فواره فرازش چه فرودی دارد
فرزاد الماسی

49
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

دریای طوفانی

«دریای طوفانی»

آبی نمی شد آسمان گر قطره بارانی نبود
در چشمه ی جوشان دل عشق فراوانی نبود

هرگز نمی شد خوش نوا مرغ هَزار زندگی
گر سوسن و آلاله ای در باغ و بُستانی نبود

هرگز نمی شد گوهر دُردانه ای...

58
ادامه شعر
محمدشفیع دریانورد

مروارید دریا

مروارید دریا

کجای قصه ی مروارید دریا
تو نیستی قلبم تاریکه
توی این روزهای دل شکستن
دلم با موج دریا همرنگه
نمی خوام موج ها طوفان بشه
دلم از دلشکستن بیزاره
نزار صید ترال
من و از دریا برداره
تو غمگینی
دل...

63
ادامه شعر
بشری نجفی

زنی غمگین

در خاطره های من زنی غمگین است
از من گله دارد که منی غمگین است
توی تن من کسی قفس می بافد
توی تن من تارتنی غمگین است...

40
ادامه شعر
سحر فهامی

حضرت شمع

بالِ احساسِ مرا پنجره ای سرد ، شکست
شمع در آتشِ غم تشنه و بی پروا سوخت
خواستم بوسه زنم بر نمِ اشکِ چشمِ او
حضرتِ شمع مرا پس زد و خود تنها سوخت


شعرو طرح سحرفهامی ...

48
ادامه شعر
یاسر قادری

فرمانده عاشق


گلدان کنار پنجره ای و بی اثر باشی؟
خاک میکنم دلم را ، که پر ثمر باشی
گوهری بود به امانت،سپردم نزد تو
بازیچه شد در دستت،که پرشرر باشی

گویند عشق همه به اظهار است ولی
بسته ام چشم نظر، مبادا در نظر باشی...

79
ادامه شعر
جواد قنبریان

یار نار

چه زیبا گشته بودی یار نازم
مکن اینگونه ناگه جان ببازم

کمند ِ موی ِ تو ابریشمی بود
جمال ِ روی ِ تو وَه دیدنی بود

چه طُرفه اَبروان داده خداوند
قد و قامت به تمثیل دماوند

به ...

34
ادامه شعر
محمود فتحی

تکبیر

یک ریش میتواند جهانی را گلستان کند

یک ریش ازریشه جهانی را ویران میکند

یک ریش زندانیان جهانی را آزاد میکند

یک ریش جهانی رادر بند زندان میکند

راز پنهان نوشت فاتح اصفهانی...

57
ادامه شعر
یعقوب  پایمرد

تارمو

همه وجود من بسته به تار موی تو

تویی همه جان و تنم، تصدق، بلای تو

نه هوسی نه زود گذر

شدی نفس در، من گذر


یعقوب پایمرد
...

90
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

شیر و روباه

«شیر و روباه»

روبه مکّار هرگز شیر غُرّانی نشد
نفس آدم پیرو آئین انسانی نشد

بیشه خالی گشته از سلطان نباشد شیر نر
روبه مکّار در این بیشه سلطانی نشد

هر کجا خار و خسی روئیده گشته شوره زار
این کوی...

57
ادامه شعر
سحر فهامی

سلسله ی عشق

شاعر سلسله ی عشق و سلاطینِ غمم
مثلِ سربازم و جان بر رهِ پرچین دارم
گرچه هر سطر دلم دستِ تو دشمن افتاد
من به دستم قلم از نیزه ی زرّین دارم

در سیاهی دو چشمان تو ساکن شده ام
ترس بسیار ازان ناکسِ پُر کین...

51
ادامه شعر
امین مقدس

تایتانیک

<<تایتانیک>>

شد ناخدا "پروانه‌ای" بر عرشهٔ کشتی
شد شعلهٔ پیوندِ ما شمعِ همین مَشتی

شد تایتانیکِ دلم تسلیمِ مردن چون
کوهِ یخِ دوری‌ِ ما خورده به این کشتی

در چشمِ من دریاست، چون از ساحلِ ...

48
ادامه شعر
برو به صفحه:
محل تبلیغ کتاب و آثار فرهنگی شما
تو را به هیچ زبانی
کانون ادبی ققنوس
کانون ادبی ققنوس
بازدید ویژه
ورود اعضا

بیش ترین آرا
تولد اعضا
شاعران جدید