آمار فعالیت سایت
- تعداد کاربران:2,321
- تعداد اشعار:28,416
- تعداد نظر:195,308
- تعداد بازدید:7,092,163
امروز با صدای شاعر
پر بازدید ترین اشعار
آخرین حضور کاربران
-
سعید فلاحی
2 ساعت و 13 دقیقه و 46 ثانیه قبل -
رها فلاحی
2 ساعت و 22 دقیقه و 10 ثانیه قبل -
لیلا طیبی
2 ساعت و 22 دقیقه و 39 ثانیه قبل -
پروانه آجورلو
2 ساعت و 27 دقیقه و 34 ثانیه قبل -
شهناز عیدی وندی
2 ساعت و 39 دقیقه و 2 ثانیه قبل -
امین غلامی
2 ساعت و 55 دقیقه و 27 ثانیه قبل -
محمد مولوی
3 ساعت و 24 دقیقه و 30 ثانیه قبل -
پارسا .
4 ساعت و 37 دقیقه و 38 ثانیه قبل -
مریم نصیری
6 ساعت و 45 دقیقه و 8 ثانیه قبل -
سیاوش دریابار
6 ساعت و 55 دقیقه و 2 ثانیه قبل -
آگرین یوسفی
8 ساعت و 23 دقیقه و 55 ثانیه قبل -
farid naderi
9 ساعت و 4 دقیقه و 13 ثانیه قبل -
مهران امیرسالاری
10 ساعت و 36 دقیقه و 14 ثانیه قبل -
شبنم حکیم هاشمی
10 ساعت و 59 دقیقه و 25 ثانیه قبل -
سعید نادمی
11 ساعت و 26 دقیقه و 12 ثانیه قبل -
قاسم پیرنظر
11 ساعت و 29 دقیقه و 36 ثانیه قبل -
علیرضا موتاب حسن دخت
11 ساعت و 34 دقیقه و 53 ثانیه قبل -
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان)
12 ساعت و 1 دقیقه و 6 ثانیه قبل -
علی معصومی
13 ساعت و 32 دقیقه و 23 ثانیه قبل -
هدایت کارگر شورکی
16 ساعت و 5 دقیقه و 3 ثانیه قبل -
دکترمهدی منصورزاده
17 ساعت و 7 دقیقه و 18 ثانیه قبل -
سانیا علی نژاد
17 ساعت و 35 دقیقه و 32 ثانیه قبل -
کیوان هایلی
17 ساعت و 49 دقیقه و 13 ثانیه قبل -
امیر عاجلو
18 ساعت و 10 دقیقه و 3 ثانیه قبل -
مهدی نصرت آبادی
18 ساعت و 16 دقیقه و 34 ثانیه قبل
- 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید |
- 07/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید |
تکه نان...
تکه نانی به دستش دادم.
چقدر خوشحال شد...
به گمانش که دنیا، به دستش دادم.
قیمت نان همی، درهمی بیش نبود.
به گمانش که همه دارو ندارم، به دستش دادم.
زیر لب زمزمه میکرد، خدایا شکرت.
به گمانش که خدا ر...
دلتنگ توأم
دلتنگ توام
ای بی خبر ازمن که می آلوده ومستی
پیوسته پرستار غمم بوده و هستی
ازدوری تو جان به لبم ؛ دل تودلم نیست
دنیا که ز من ردشده ؛ همگام توهم نیست ؟
عطری که نسیم ٱوردش ، می بردش باد
دلتنگ توام چا...
تولد 03/02/01
تولد یعنی...
تو در آغوش وطن
زاده شدی با گریه...!
پس تو فریاد بزن مام وطن...
سبزی آغوشت کو
گرمی خورشیدت کو
مهر ورزی ات کو...
آن کبوتر چرا در قفس تنهایست
گل گندم چرا در بند است
کو برکه ی تنهایی عشق......
چشمان سیاه
در کنج خلوتم و تو بی خبر از حال بیمارم
سرشکسته به محنت و غم، نیاز به تیمارم
زانو به بغل، شروع میکنم سرودی از عشق
بسم الله الرحمان الرحیم،مینویسم از اقرارم
خواستم نقش رخسار تو را بیاورم در غزلم
رسی...
نگاه پنهان
بسمه اللطیف
#دوبیتی -شماره ۱۲
نگاه پنهان
نگاهت می کنم از دور ای جان
تو را از زیر چشم خویش پنهان
به مویت می کنی لب را نوازش
دل من را به این بازی نسوزان
#مهدی_رستگاری
بیست و یکم مرداد سال یکهزار...
جاده حیران
جاده حیران
پیله کن پنجره سمت خیابانت را
تازه کن جلوه خورشید درخشانت را
پرده را پس بزن و با همه زیبائی
ساده کن دیدن گلچهره خندانت را
زنبقی را به سر دوش تو خواهد رویاند
شانه کن خرمن موهای پریشانت را...
در آبادی اگر دیدی کسی خوشحال و خندا...
در آبادی اگر دیدی کسی خوشحال و خندان نیست
مصمّم هم به دیدار کسی با چشم گریان نیست
نمی گوید سخن از خاطرات کودکی با تو
و یا در فکر دعوت از پرستوهای مهمان نیست
نمک بر زخم او هرگز نباید زد , به این خا...
دیدار رازآلود
جهان را واژه کرده است ، دیدارِ رازآلودِ تو
پنجره یِ بارانی و رقصِ هوسْ چشمانِ تو
دل را به یغما میبرد ، توسنْ حریرِ مویِ تو
مست از سکوتْ لبهایمان ، در گفت و گوییم من و تو
پناه میبرم به تو از من فقط...
سنله یارانمیش هامی پیدا اولوب
سنله یارانمیش هامی پیدا اولوب
سنله سو توپراقدی توانا اولوب
بایراقون آلتدا اوتوریب کائنات
بیزهامی قائم سنه قائم به ذات
وارلیقووین صورتی یوخدور باری
یوخ سنه تای کیمسه سنون اوخشاری
او کی عوض لنمه گ...
هیچمیدانستی؟
هیچ میدانستی نوازنده ای؟
با عطر لطیف صدایت
ضربان قلب مرا می نوازی
هیچ می دانستی آهنگسازی؟
با عطر لطیف بودنت
حال دل مرا کوک می سازی
هیچ میدانستی شاعری؟
لبخند ملیح تو
الفاظ را در اشعارم
هم، به هم می ...
گذاشت و رفت
آمد فقط سربه سرم گذاشت و رفت
تیری میان بال و پرم گذاشت و رفت
جایی گیر کرده بود گلوی پر بغضش
تنها مرا در خطرم گذاشت و رفت
آن ماه که در برکه ی دلم می رقصید
تاریک شد و بی اثرم گذاشت و رفت
انگار نس...
شمیم مهربانی
بنام خدا
(شمیم مهربانی)
درختان و ردای پرنیانی!...
خوشا آن که شمیم ِ مهربانی،
چو پیچَد همرهِ عطرِ شکوفه،
به اوجِ آسمانِ همزبانی !...
(بمناسبت شکوفائی بهار نارنج)
و...
آمد بهاری در بهاران بار دیگر،
آمد...
زندگی کن ..؟
زندگی کن ..؟
زندگی کن لخظه هارا باهمه نیک و بدش
عمر کوته ارزش حسرت تراویدن نداشت
ناله دارد روز و شب ازدرد مفصل ریز خواب
آنکه کاری جز رباخوردن و خوابیدن نداشت
ماکه در آغوش خاک سرد و بی رحم عاجزیم
ت...
ترانه بخون
بخون، واژه واژه، ترانه بخون
بخون، نُت به نُت، عاشقانه بخون
تمام دلم وقفِ آهنگِ تو
بخون تا ببارم هماهنگِ تو
تو میخونی و بغض من پرپره
گل هر ترانه شکوفاتره
تو میخونی و قلب من میتپه
دل از حس عاشق شد...
شاعرِ مطلوب
دال محبوب، شاعر مطلوب دوران گشتهای
بهر درد عاشقان گویی تو درمان گشتهای
در میان آسمان، در لای ستارگان بدان
تو شدی ماه جماعت، تو درخشان گشتهای
او که بوده که برایش گفتهای شعر و غزل؟
از کدامین عطر گ...
باده فروش...
ای باده فروش باده ی نابم دِه
آن باده ی ناب از لب یارم دِه
دِه باده ی ناب مست و خرابم کن
دِه از لب یار غرق گناهم کن...
عشق شبی در زد و رفت
عشق شبی در زد و رفت
خورده مگیر از تب من باده بجوی از لب من
مست مشو که غافلی سر نهان من ز من
عهد بیاورم دمی باده زنم دمادمی
مست نیم که عاقلم عاقل جان من ز من
گفت شبی به شب پری نور تو چون میگذری
می...
میخانه و می کار مرا زار نمود
میخانه و می کار مرا زار نمود
هم سایه و همسار، چه بسیار نمود
یاری که نداریم ولی یاورمان
نادیده مرا طعمهٔ عیّار نمود
با احترام
تقدیم به نگاه پرمهرتان
کهنه سرباز ایرانی
رامین خزائی
...
راهزن خیال
_سال هاست
که راهم را
کج کرده ام
از تو!
_اما
به هر طرف
که می روم
خیال تو
باز
شبیخون می زند
به تن ِنحیف ِ ماجرا...
_بگو کجای قصه
جا خوش کرده ای؟!
_بگو بدون تو
چه می گزد
تمام باور مرا؟!
_بگو چرا؟!...
باز باران با ترانه
«باز باران با ترانه»
باز باران با ترانه اشک و آهی بیش نیست
کودک دیروز باران در دلش جز ریش نیست
هر چه بدبختی ست می بارد ز طاق آسمان
فکر او آشفته باشد عاقبت اندیش نیست
گوهر باران نمی بارد به بام ...
زاری در دلتنگی مریم....
از جنگ چشمان تو سالم برنمیگردم
سردار بیفتحی که بی تو وارث دردم
در سرزمینم یک نفر حتی شبیهت نیست
بیهوده در مردم به دنبال تو میگردم
پشتم به تو بوده ؛نه اینکه در گریزم من!!
حس کرده بودم که تو کوهی!تکی...
دست در دست
قدر یک کودک بی مدرسه شادم امشب
روز آغــاز تــو افتــاده به یـادم امشب
شهر را توی همـان کـوچۀ ده پیچاندم
دست در دست خیابان تو دادم امشب
...
دلبسته ی مجنون
بر دلبسته ی مجنون رواست خوابی کمتر
افتاده در دام را نباید رنج و عذابی کمتر
قاعده بر این است،بسوزی در آتش عشق
آتشفشان فوران را،چگونه به مذابی کمتر؟
مرحبا،نشست تیر عشقت بر سینه زخمی من
جانی نمانده، ...
برای یک زندگی معمولی
دراین دنیای وانفسادلی بی غم نباشد
نشانی از کرامات بنی آدم نباشد
به هرجا چشم بگشودم تمام شهر
زندان است
چه بوی کفر می آید دلی محرم نباشد
برای یک زندگی معمولی نه کاخی نه
بوستانی
بایک قرص نان جوین ...
بازدید ویژه
محبوب ترین اشعار
بیش ترین آرا
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
milad norouzi
در07 /02/ 1371 -
مهدی ایزدی
در07 /02/ 1357 -
نجمه کی خا (روشا)
در07 /02/ 1399 -
سمیه مردیان
در07 /02/ 1399