آخرین مطالب وبلاگ
نماد الکترونیکی
آمار فعالیت سایت
  • تعداد کاربران:2,321
  • تعداد اشعار:28,416
  • تعداد نظر:195,308
  • تعداد بازدید:7,092,163
آخرین حضور کاربران
اخبار
  • 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
  • 07/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
مجید محمدی

بی وفا

از کنارم می روی باشد برو ای بی وفا
می روی باشد برو، تو بی صدای بی صدا

یک زمانی می رسد دستم ببوسی نازنین
التماسم تو کنی اما نبخشم من تو را

تا صدایم میزنی من نشنوم ای مهربان
در دلت تا هلهله باشد نبا...

30
ادامه شعر
امین  غلامی

تکه نان...

تکه نانی به دستش دادم.
چقدر خوشحال شد...
به گمانش که دنیا، به دستش دادم.
قیمت نان همی، درهمی بیش نبود.
به گمانش که همه دارو ندارم، به دستش دادم.
زیر لب زمزمه میکرد، خدایا شکرت.
به گمانش که خدا ر...

43
ادامه شعر
قاسم پیرنظر

دلتنگ توأم

دلتنگ توام

ای بی خبر ازمن که می آلوده ومستی
پیوسته پرستار غمم بوده و هستی

ازدوری تو جان به لبم ؛ دل تودلم نیست
دنیا که ز من ردشده ؛ همگام توهم نیست ؟

عطری که نسیم ٱوردش ، می بردش باد
دلتنگ توام چا...

14
ادامه شعر
شهناز عیدی وندی

تولد 03/02/01

تولد یعنی...
تو در آغوش وطن
زاده شدی با گریه...!
پس تو فریاد بزن مام وطن...
سبزی آغوشت کو
گرمی خورشیدت کو
مهر ورزی ات کو...
آن کبوتر چرا در قفس تنهایست
گل گندم چرا در بند است
کو برکه ی تنهایی عشق......

46
ادامه شعر
افسانه نجفی

افسوس

_تو رفته ای...
_شهر
دارد از درد
به خود می پیچد!
_نئشگی می کُشد آخر
رگ های خاطره را
در تن ِ مسموم خیال...
_باران ببارد و شهر
مرا
بی تو
دیدار کند؟!
_نه!تاب نخواهد آورد
آسمان
نگه نخواهد داشت بغضش را
در پ...

22
ادامه شعر
مهدی نصرت آبادی

خسته

از توبه های هرشبه خسته‌ام
از فکرهای ممتد منتهی به تو خسته‌ام
از این من خراب به ظاهر بدون نقض
از روزگار پر از درد ساکت خود خسته‌ام
بی ای...

19
ادامه شعر
یاسر قادری

چشمان سیاه


در کنج خلوتم و تو بی خبر از حال بیمارم
سرشکسته به محنت و غم، نیاز به تیمارم

زانو به بغل، شروع میکنم سرودی از عشق
بسم الله الرحمان الرحیم،مینویسم از اقرارم

خواستم نقش رخسار تو را بیاورم در غزلم
رسی...

28
ادامه شعر
سیاوش دریابار

آتش عشق

آتش عشق
عشق منم که سوخته ام بال و پری که دوخته ام
گفت نگاه داریم من به دل آموخته ام

یار تو ای نگار من خفته به می گسار من
لغو مکن تو باده را باده خورم که سوخته ام

سر جهان درون می آتش عشق فدای می
آتش...

40
ادامه شعر
مهدی رستگاری

نگاه پنهان

بسمه اللطیف
#دوبیتی -شماره ۱۲
نگاه پنهان

نگاهت می کنم از دور ای جان
تو را از زیر چشم خویش پنهان

به مویت می کنی لب را نوازش
دل من را به این بازی نسوزان

#مهدی_رستگاری
بیست و یکم مرداد سال یکهزار...

25
ادامه شعر
یعقوب  پایمرد

یاقوت سرخ




لبت یاقوت سرخ، تنت سرو چمن زار

صدایت طنین انداز ندارد مطرب کوچه بازار

چشمانت کهربایی گیسوان باز

...

29
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

روز محشر

«روز محشر»

دوش دیدم که روز محشر بود
دل خونین و دیده ها تر بود

هر کسی نامه ای به دستش بود
نیک و بدها چو ثبت دفتر بود

سیرت آدمی نمایان بود
دیدن سینه ها میسر بود

ذات آدم چو چهره بود عریان
آن یکی...

27
ادامه شعر
محمود فتحی

بهشت

از حکیمی پرسیدن ای عالم بزرگوار

چگونه به وعده ی بهشت فروشان
اعتمادکنیم

فرمودزمانی که پرنده گان به شاخه
اعتماد ندارند
چگونه میتوان به وعده های نسیه

فروشان بهشت اعتماد باید کرد

دل نوشت فاتح اصفهانی...

26
ادامه شعر
علی معصومی

جاده حیران

جاده حیران
پیله کن پنجره سمت خیابانت را
تازه کن جلوه خورشید درخشانت را

پرده را پس بزن و با همه زیبائی
ساده کن دیدن گلچهره خندانت را

زنبقی را به سر دوش تو خواهد رویاند
شانه کن خرمن موهای پریشانت را...

23
ادامه شعر
مهدی سیدحسینی

در آبادی اگر دیدی کسی خوشحال و خندا...

در آبادی اگر دیدی کسی خوشحال و خندان نیست
مصمّم هم به دیدار کسی با چشم گریان نیست

نمی گوید سخن از خاطرات کودکی با تو
و یا در فکر دعوت از پرستوهای مهمان نیست

نمک بر زخم او هرگز نباید زد , به این خا...

11
ادامه شعر
نیما  ولی زاده

دیدار رازآلود

جهان را واژه کرده است ، دیدارِ رازآلودِ تو
پنجره یِ بارانی و رقصِ هوسْ چشمانِ تو
دل را به یغما میبرد ، توسنْ حریرِ مویِ تو
مست از سکوتْ لبهایمان ، در گفت و گوییم من و تو
پناه میبرم به تو از من فقط...

16
ادامه شعر
فرامرز عبداله پور

سنله یارانمیش هامی پیدا اولوب

سنله یارانمیش هامی پیدا اولوب
سنله سو توپراقدی توانا اولوب

بایراقون آلتدا اوتوریب کائنات
بیزهامی قائم سنه قائم به ذات

وارلیقووین صورتی یوخدور باری
یوخ سنه تای کیمسه سنون اوخشاری

او کی عوض لنمه گ...

41
ادامه شعر
آگرین یوسفی

اردیبهشت

اُردیبهشت هم آمد
آرام بیصدا
مثلِ برفِ زمستان
که باریدُ به انتظارِ
تو بودمو نیامدی.
#آگرین_یوسفی

28
ادامه شعر
سیاوش دریابار

دگر بیش

دگر بیش
دگر بیش از این دلم را به تو نمی‌دهم
دگر بیش از این به دنبال مجنون نمیروم
دگر بیش از این گرد سنگی نمی‌گردم
دگر بیش از این سرم را هویدای جانان نمی‌کنم
دگر بیش از این از تو حرف نمی‌زنم
دگر ب...

21
ادامه شعر
Ali Abram

آغوش

نفس میکشم
عطر خوش یارم را
مستانه دلدارم را
سر میکشم
جام زرین شراب نابم را
ناز میکشم
دخترک زیبای جانم را
جار میکشم
احساس بالم را...

17
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

دل عاشق

«دل عاشق»

ساقی تو امشب پُر کن این جام دلم را
روشن نما شام سیاه منزلم را

شاید که شام تار آخر باشد امشب
بر هم بزن با باده این خاک و گِلم را

در بند زندان می شود دل نیمه ی شب
با باده ات آسان نما ...

17
ادامه شعر
مجید محمدی

هیچ‌می‌دانستی؟

هیچ می‌دانستی نوازنده ای؟
با عطر لطیف صدایت
ضربان قلب مرا می نوازی
هیچ می دانستی آهنگسازی؟
با عطر لطیف بودنت
حال دل مرا کوک می سازی
هیچ می‌دانستی شاعری؟
لبخند ملیح تو
الفاظ را در اشعارم
هم، به هم می ...

28
ادامه شعر
رها فلاحی

دلتنگی

آسمان صاف و آبی،
ولی ابری سیاه
چشم مرا پوشانده‌ است.


#رها_فلاحی

30
ادامه شعر
افسانه نجفی

خودشیفته

_دوش دیدند
که خدایی در شهر
پی اثبات خودش
در دل ِما
می گشت!
_مردمان سجده کنان...
اما او
زجه زنان!
تن ِهر کوچه خیابان را
می خَست...
_به گمانم که غلط بود!
_ما
میراث دار آتش هستیم؛
دل نباید
به مرگِ افسا...

22
ادامه شعر
abolfazl zaarei

ترانه

آوار میشه رو سرم واژه
گاهی شبا خواب از سرم میره
از آشیون ِ چشمهای ِ من
خواب ِ پریده ، مرغ ِ دلگیره

مرغی که جَلد ِ آشیونم بود
پَر میزد از چشمام رَد میشد
با رفتنش رسم ِ شکستن رُ
با بیوفایی ها بَلَد می ...

27
ادامه شعر
علی معصومی

حلق اویز

آویز
محاله پیش تو برگردم ای عشق
به نابودی کشیدی هستی ام را

شراب خون دل دادی که خوردم
به اوج خود رساندی مستی ام را

رفیق جرم تو من بودم اما
نگویی با کسی هم دستی ام را

بکش بالاسر از بالا بلندان
ط...

26
ادامه شعر
حسین وصال پور

گذاشت و رفت

آمد فقط سربه سرم گذاشت و رفت
تیری میان بال و پرم گذاشت و رفت

جایی گیر کرده بود گلوی پر بغضش
تنها مرا در خطرم گذاشت و رفت

آن ماه که در برکه ی دلم می رقصید
تاریک شد و بی اثرم گذاشت و رفت

انگار نس...

27
ادامه شعر
سیاوش دریابار

خدا داند

خدا داند که میدانی
مثال ابر بارانی
مثال کوه سندانی
مثال درد و درمانی
مثال آخرت مانی
که خود دانم که می‌دانی
همان را که می‌خوانی
همان دردی که درمانی
همان روحی که در جانی
نگاهی هست
خدایی هست
دل...

25
ادامه شعر
ابراهیم جلالی نژاد

شمیم مهربانی

بنام خدا
(شمیم مهربانی)
درختان و ردای پرنیانی!...
خوشا آن که شمیم ِ مهربانی،
چو پیچَد همرهِ عطرِ شکوفه،
به اوجِ  آسمانِ همزبانی !...
(بمناسبت شکوفائی بهار نارنج)
و...
آمد بهاری در بهاران بار دیگر،
آمد...

20
ادامه شعر
مهدی رستگاری

دریای غم

بسمه اللطیف
#رباعی -شماره ۱۴
دریای غم

غم در دل من شده است چون دریایی
من کشتی سرگشته غم پیمایی

توفان غریبی است به پا در دریا
از حسرت و اشتیاق و از شیدایی

#مهدی_رستگاری
بیست و سوم مرداد سال یکهزار و ...

30
ادامه شعر
محمد مولوی

بادصبا

باد صبا

باران بی امان می بارید
غنچه های زردالو زود شکوفه می کنند
باران های بهاری قطره هاشون درشت هستند
باد همراه باران که می شد
سرشاخه هارو به هم می کوفت
گلبرگ ها درو می کرد
می ریخت پای درخت
مثل ...

34
ادامه شعر
قاسم پیرنظر

زندگی کن ..؟

زندگی کن ..؟

زندگی کن لخظه ه‍ارا باهمه نیک و بدش
عمر کوته ارزش حسرت تراویدن نداشت

ناله دارد روز و شب ازدرد مفصل ریز خواب
آنکه کاری جز رباخوردن و خوابیدن نداشت

ماکه در آغوش خاک سرد و بی رحم عاجزیم
ت...

21
ادامه شعر
شبنم حکیم هاشمی

ترانه بخون

بخون، واژه واژه، ترانه بخون
بخون، نُت به نُت، عاشقانه بخون

تمام دلم وقفِ آهنگِ تو
بخون تا ببارم هماهنگِ تو

تو می‌خونی و بغض من پرپره
گل هر ترانه شکوفاتره

تو می‌خونی و قلب من می‌تپه
دل از حس عاشق شد...

18
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

جنگ باطل

«جنگ باطل»

وقتی که خدا هست ، ز دین صحبت بیجاست
ظلمی که به جان می خریم از ماست که بر ماست

دین شاخه و برگیست که گر ریشه نباشد
پژمردگی و زردی آنها همه پیداست

هر یک به صراطی و مسیری پِیِ نورند
آن...

18
ادامه شعر
سانیا علی نژاد

شاعرِ مطلوب

دال محبوب، شاعر مطلوب دوران گشته‌ای
بهر درد عاشقان گویی تو درمان گشته‌ای

در میان آسمان، در لای ستارگان بدان
تو شدی ماه جماعت، تو درخشان گشته‌ای

او که بوده که برایش گفته‌ای شعر و غزل؟
از کدامین عطر گ...

24
ادامه شعر
سحر خالقی

صدای خورشید

اسمان شاید همان
خورشید باشد
که در بیزمان
دروازه ملکوت را
تا سنگ فرش زمین
به رویم باز میکند
ومن خوشنود از این که
صدای خورشید هنوز
روبه رویم طلوع می کند
طلوعی که....
شعر سپید
اریحا...

20
ادامه شعر
امین  غلامی

باده فروش...

ای باده فروش باده ی نابم د‌‌‌ِه

آن باده ی ناب از لب یارم دِه

دِه باده ی ناب مست و خرابم کن

دِه از لب یار غرق گناهم کن...

43
ادامه شعر
سیاوش دریابار

عشق شبی در زد و رفت

عشق شبی در زد و رفت

خورده مگیر از تب من باده بجوی از لب من
مست مشو که غافلی سر نهان من ز من

عهد بیاورم دمی باده زنم دمادمی
مست نیم که عاقلم عاقل جان من ز من

گفت شبی به شب پری نور تو چون می‌گذری
می...

24
ادامه شعر
رامین خزائی

میخانه و می کار مرا زار نمود

میخانه و می کار مرا زار نمود
هم سایه و همسار، چه بسیار نمود
یاری که نداریم ولی یاورمان
نادیده مرا طعمهٔ عیّار نمود





با احترام
تقدیم به نگاه پرمهرتان
کهنه سرباز ایرانی
رامین خزائی
...

24
ادامه شعر
افسانه نجفی

راهزن خیال

_سال هاست
که راهم را
کج کرده ام
از تو!
_اما
به هر طرف
که می روم
خیال تو
باز
شبیخون می زند
به تن ِنحیف ‌ِ ماجرا...
_بگو کجای قصه
جا خوش کرده ای؟!
_بگو بدون تو
چه می گزد
تمام باور مرا؟!
_بگو چرا؟!...

21
ادامه شعر
امین مقدس

حصارِ سرخ

<<حصارِ سرخ>>

برای تک گُلِ من، خانه می‌شود قلبم
بهشت و منزلِ دردانه می‌شود قلبم

حصارِ سرخِ مرا سبز می‌کنی با بذر
بپاش دانه که گلخانه می‌شود قلبم

شرارِ مِهرِ تو چون در دلم شده پیدا
برای ...

29
ادامه شعر
کامیل  قهرمان‌اوغلو

فرا شعر

.

#تانری

فرا شعر

آن وقت اتفاقی در لب‌های شکسته‌ی حوری
احتضاری در انگشت چهارم‌ حوری
مشروحی در توافق نهایی چشمان‌ سه‌شنبه‌ای حوری
در شبکه‌های کفتاریِ به اصطلاح شمشیری
در انحنای ستون ...

38
ادامه شعر
فائزه مومیوند

خوشبختی

بی عقل و شعور از بغلم رد شد و رفت

چون آدمِ کور از بغلم رد شد و رفت

مانند کسی که دیده جن ، خوشبختی

با سرعت نور از بغلم رد شد و رفت...

37
ادامه شعر
علی اصغر  طالعی نوجه ده

انتگرال

انتگرال میگیرم از
هر آنچه مجذورش توئی
جذرش توئی
هم ضرب و تقسیمش توئی
هم جمع و تفریقش توئی
آنگه به تو خواهم رسید
ای آنکه جز تو یار نیست
ما را به جز تو کار نیست...

32
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

باز باران با ترانه

«باز باران با ترانه»

باز باران با ترانه اشک و آهی بیش نیست
کودک دیروز باران در دلش جز ریش نیست

هر چه بدبختی ست می بارد ز طاق آسمان
فکر او آشفته باشد عاقبت اندیش نیست

گوهر باران نمی بارد به بام ...

28
ادامه شعر
مروت خیری

می بینمش

.
من که می‌دانم
تو دیگر نیستی
مُرده ای،
آه از این حسی
که می‌گوید،
بگردم
تمامِ شهر را
شاید دیدمش

27
ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

زاری در دلتنگی مریم....

از جنگ چشمان تو سالم برنمی‌گردم
سردار بی‌فتحی که بی تو وارث دردم
در سرزمینم یک نفر حتی شبیهت نیست
بیهوده در مردم به دنبال تو می‌گردم
پشتم به تو بوده ؛نه اینکه در گریزم من!!
حس کرده بودم که تو کوهی!تکی...

46
ادامه شعر
علی معصومی

که نبود

که نبود
شده ام مثل تماشای غروبی که نبود
ساحلی گمشده در قایق چوبی که نبود

مثل امواج رها گشته دریای شمال
تب گرمای پر از هرم جنوبی که نبود

شده ام مثل حبابی که تمنا بکند
چشمه را زیر گل و لای رسوبی که ...

9
ادامه شعر
هدایت کارگر شورکی

دست در دست

قدر یک کودک بی مدرسه شادم امشب
روز آغــاز تــو افتــاده به یـادم امشب

شهر را توی همـان کـوچۀ ده پیچاندم
دست در دست خیابان تو دادم امشب
...

27
ادامه شعر
یاسر قادری

دلبسته ی مجنون


بر دلبسته ی مجنون رواست خوابی کمتر
افتاده در دام را نباید رنج و عذابی کمتر

قاعده بر این است،بسوزی در آتش عشق
آتشفشان فوران را،چگونه به مذابی کمتر؟

مرحبا،نشست تیر عشقت بر سینه زخمی من
جانی نمانده، ...

44
ادامه شعر
محمود فتحی

برای یک زندگی معمولی

دراین دنیای وانفسادلی بی غم نباشد

نشانی از کرامات بنی آدم نباشد

به هرجا چشم بگشودم تمام شهر
زندان است

چه بوی کفر می آید دلی محرم نباشد

برای یک زندگی معمولی نه کاخی نه
بوستانی
بایک قرص نان جوین ...

47
ادامه شعر
برو به صفحه:
محل تبلیغ کتاب و آثار فرهنگی شما
تو را به هیچ زبانی
کانون ادبی ققنوس
کانون ادبی ققنوس
بازدید ویژه
ورود اعضا

تولد اعضا
شاعران جدید