آخرین مطالب وبلاگ
نماد الکترونیکی
آمار فعالیت سایت
  • تعداد کاربران:2,322
  • تعداد اشعار:28,466
  • تعداد نظر:195,451
  • تعداد بازدید:7,110,564
آخرین حضور کاربران
اخبار
  • 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
  • 10/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 384

خـداونـدا من آن رمـز تو دیـدم
به طبق خط رمـزت ، خط کشیـدم
خط رمـزی که خـود اول نـمودی
کجـا من از خط رمـزت ، بریـدم
٭٭٭
اگـر در ره حق ، قـدم ...

39
ادامه شعر
سعید نادمی

ساده ترین کار


دل ِ من برده به ابروی کمان ، ما را بس
رنگ ِ رخسار ِ مرا کرده خزان ، ما را بس
شده ام عاشق و رسوای تو ، پنهان نکنم
اینک اقرار کنم بر همگان ، ما را بس
چه شود حرف تو را بنده مخاطب باشم
واژه ای از ...

70
ادامه شعر
امیر ابراهیم مقصودی فرد

پاییز

زردِ پاییزی که می آید برایم روشن است
عمر، در حالِ گذارِ لحظه هایِ آخر است
دستها خالی ولی چشمانِ من پر آرِزوست
دستها واقع نگر چشمانِ من بی باور است
...

41
ادامه شعر
امید کیانی

ایوانِ ازل

چهره‌ها در چشم من، تمثال روی ماه توست

هم تو هستی و تو نه، دنیا چنین همراه توست


شبنمی بر برگ گل، هم گاه گل در باغِ جان

جان تویی جانان تویی، جانِ جهان دلخواه توست


گُل تویی، بستان ادا در آوَرَد ...

79
ادامه شعر
سیدحسن نبی پور

دوست داشتن

دوستتدارم های من ازجنس خاصی ست
که هرکس تعهدوپایبندی آنرانخواهدداشت
من ترابرای خودت وقلب سرشاراززمهرت دوستدارم
من برایم تو دنیایی و دنیابدون توسرابی بیش نیست
توزیباترین سوره قرآن منی بانام ،،،مهر،،،...

40
ادامه شعر
احسان بابادی

مرهم دل

همی اندر گلان سروم تو باشی
به ری جامانده ام مروم تو باشی

در این دار جهان همدم ندارم
به این آشفته دل مرهم تو باشی

تقدیم به پیشگاه تمام عاشقان این کره ی خاکی...

69
ادامه شعر
علی معصومی

یلدا ۱۴۰۱

یلدا
به یلدا می سپارم آخرین برگ بهارت را
تماشا خانه فصل پر از رنگ و نگارت را

پس از پاییز شورانگیز غرق عشق و زیبایی
به رویا می سپارم پیچ و تاب شاخسارت را

تو را از کوچه باغ رفته بر تاراج می چینم
به ...

48
ادامه شعر
مهدی رستگاری

بذر محبت

بسمه اللطیف
بذر محبت

در دوره بی عشقی آشفته و بیماریم
سرگشته هر کوی و هر برزن بازاریم

هر چند جفا رسم معمول زمان گشته
در سینه خود قلبی خواهان وفا داریم

در راه نگاه افتد هر لحظه به صد چهره
با چشم به ه...

86
ادامه شعر
منوچهر فتیان پور

نا امید

بی تو فکر من اینست مثل ابر ومه باد کذایی چه بود
من به شکوفه هر صبح سحر در کوچه عطر بهار توسر شادم

مانع وصل وصال من و تو هست هر صبح سحر قطع امید
من به میثاق ناب حلال گویی مملو از شعر عاشق...

44
ادامه شعر
عیسی نصراللهی

مناظره با حضرت حافظ

ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺗُﺮﮎِ ﺷﯿﺮﺍﺯﯼ، ﻧﻤﯿﺒﺨﺸﺪ دل ﻭ پا ﺭﺍ
ﺑﻪ ﻓﺎﻝِ ﻧﯿﮏ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ، ﺧﯿﺎﻝِ گیسِ ﺳﺎﺭﺍ ﺭﺍ

ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺣﺎﻓﻆِ ﺩﻟﻬﺎ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﺨﺸﺪ ﺑﺨﺎﺭﺍ ﺭﺍ
ﺑﺪﺍﻧﺪ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺭﻭﺯ ﻣﻦ، ﺑﻔﻬﻤَﺪ ﮐﺎﺭِ فردا ﺭا

ﺩﻭ ﺷﺎﺧﻪ ﻧﺮﮔﺲ ﻭ مریم،ﺩﻭ شاخه سُرخِ اُرکیده...

104
ادامه شعر
علی معصومی

تب مستانگی

تب مستانگی
چرا ای دلبر دُر دانه می گیری نگاهت را
شمیم عنبر افشان غمزه چشم سیاهت را

تو که از اینهمه دیوانگی هایم خبر داری
چرا کج میکنی از کوچه ما سمت راهت را

اگرچه خرمن دردم تب مستانگی ها را
دریغ ...

52
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 381

حمایـت بهـر عفّت می کنـم من
رهـا خلقـی زِ خفّت می کنـم من
اگـر خلقـی شدن پاکیـزه عفّـت
رهاشـان از مذلّت می کنـم من
٭٭٭
به پاس دین ، خدمـت ...

47
ادامه شعر
امین مقدس

سلطان و شبان

ای که داری بازوانِ پهلوان !
گاه در "افتادگی" رستم بمان

گاه با یک دستِ‌خود کُشتی بگیر
مثلِ تختی باش دیدی ناتوان

زورِ انسان می‌شود روزی ضعیف،
پس نگو هستم قوی در هر زمان

تا ابد "باران" میانِ ابر نیست
...

92
ادامه شعر
علی  پیرانی شال

پیر پاییز...

پیرِ پاییز…

پیرِ پاییز اینک آهسته ز اینجا می رود
بارِ خود را بسته امشب یا که فردا می رود

برگ برگِ دفترِ نقّاشی اش از هم جدا
اینهمه نقشِ قشنگ از قابِ دنیا می رود

زوزه یِ سرما و باد آید به دنبالش مدا...

39
ادامه شعر
منوچهر کشاورز

جادوی نگاه تو

پای دل گرفتار به ابروی کمند است
صید کردن این دل که ز آن بخت بلند است
جادوی نگاه تو چنان کرده گرفتار
جان دل عاشق که به یک موی تو بند است
دانم به یقین جزء تو مرا مرهمتی نیست
ز آن همت والای که بر آن طبع ...

51
ادامه شعر
کیوان هایلی

آن شعله ی عشقی

آن شعله ی عشقی که بسوزاند نفسم را
از سوی تو آمد، که بسوزاند جگرم را

از حال دلم با خبری، هیچ نگفتی!
این بی خبری بود که بسوزاند پدرم را
...

87
ادامه شعر
جواد  مهدی پور

آب ..

بسمه تعالی

هر جا که خارِ خُشکی ست ، چشمِ ترِ سَحابم
آنجا که گُل شکفته ست ، شبنم طرازِ آبم

بیزارم از تظاهر ، تابِ دو رو ندارم
با شیشه یک دل و جان ، همرنگ با شرابم

با خاص و عام همپا ، در سایه ی وجودم...

33
ادامه شعر
علی معصومی

شراب اخرین جام

شراب آخرین جام

به یلدا میسپارم زلف پر چین و شکنجت را
به صحرا می فشانم برگ گل های ترنجت را

بیا تا سرمه از دود دل دلدادگان سازم
سر مژگان مست و دیده های نکته سنجت را

بگیرم رشته ای از طره پر پیچ و ر...

58
ادامه شعر
مهدی فصیحی رامندی

آدم‌نماها

این دلیری در عدو از نابجا خندیدن است
خنده بر سگ هم بر او دندان نمایش دادن است

گرچه دوری می‌کنی از آشنا یا ناشناس
لیک دانی، کار سگ دنبال انسان کردن است

شهر ما داروفروشی هست، مرهم زن ولی
نیمه جانم دید...

33
ادامه شعر
مرتضی سنجری

سُرخاب

《سُرخاب》

عقربه ها ی ناکوک
چنان در پی خواب های دنباله دار می گردند
که پاهای برهنه و
تاول زده ی ثانیه ها خسته اند از بیخوابی؛
و قدم های عقرب کوک می زند
آسمان را در کاشی حوض فیروزه ای رنگ
مثل صورت ماهِ ...

35
ادامه شعر
مسعود بافقی زاده

رباعی شب یلدا (یلدا مبارک)

رباعی یلدا ۱

یـلدا شده .. کـاش آرزویَـت نکنم
در معـنی ِ فال جستجویـَت نکنم
یـادم تو نـداده ای فـرامـوشـی را
ای عشق بگـو چگونه بویَت نکنم

شاعر : مسعود بافقی زاده

رباعی یلدا ۲
میـعـادگـه ِ عـشق هـ...

94
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 382

زِ دنیـا بسته شـد آب و گِـل من
چه شـد آن کار پوچ و باطل من
به دنیـا هر چه دیـدم فانی است آن
نـمی سازد چـرا حل مشکل من
٭٭٭
خـداونـدا تـو ...

35
ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

"چند خوشه آفتاب"

"چند خوشه آفتاب"

به این نگاه می کنم
به آن
به همین دور و ور
و بافته های ذهنم.
تو را زیر و رو می کنم
دست از شاخ و برگ بر می دارم و
در اندام سطرها
دل می کارم.

رفتار کن به فهمیدن
به برداشت
از این ابر گا...

79
ادامه شعر
منوچهر کشاورز

یاد تو

گل به یاد تو رخش زیبا نمود
عشق را در خاطرت پیدا نمود
گرچه زیبا بود زیبا تر ز روی تو نشد
هرچه داشت و آنچه بود با ما نمود
ماه هم در خاطرش بگذشت که او
در جهان زیبائیش غوغا نمود
هردو دعوی رابه نزد دل بردن...

77
ادامه شعر
فاطمه  یاراحمدی

بوی چشمانت

به تمام شمعدانی ها سپردم
شاخه ی ترد تمنا را
به انگشت شب بوها بستم
به شب تاب های بی تاب چشاندم
یک قطره از
نور نگاهت را
تا خبر کنند
بیقراری لبهایم را
از بوی چشمانت
که زمزمه ای چشاند
به گوشهای...

58
ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروش های تالاب نیلوفر_ 8 و 9

سروش های تالاب نیلوفر

سروش 8

تماشا کردم تا بسرایم

سرودم یا نسرودم

نمی دانم

فقط می دانم

که تماشا

که تماشا

که تماشا

شگفت است و

جان، مست مست است.

سروش 9

بهار باشد یا تابستان

خزان ...

73
ادامه شعر
فروغ گودرزی

برگ پاییزی

و من آن
آخرین برگ پاییزم
که افتادم بر فرش زمین و
آخم در آمد...

29
ادامه شعر
سعید فلاحی

اشعار کوتاه ۹


(۱)
آرمیده به میان تنهایی پر وهم
تو با حضورت چه پنهانی؟!
آه آمدنت،
چه لهجه ی غریبی دارد…



(۲)
اندیشه‌ام،،،
پر است از روزنه‌هایی که؛
سهم اندک‌ام هستند،
از تمامِ روشنایی!



(۳)
باورم نمی‌شود،
غرو...

45
ادامه شعر
لیلا طیبی

غریق

کرانه‌های "کازابلانکا"ست
آبی‌ی نیلگونِ چشم‌هایت
وَ من،،،
کودکی که ناشیانه
دارد غرق می‌شود!


#لیلا_طیبی (رها)
...

49
ادامه شعر
سیدحسن نبی پور

میلاد

من خردادماهی هستم
چهاردهمین روز آن زادروز من است
روزی در بهترین فصل سال که بهار با آن‌همه طراوت و شادابی مست و مدهوشت می‌سازد فصلی که در آن باشکوه‌ترین جلوه‌های خداوند در جهان هستی متجلی می‌گردد
فصل...

40
ادامه شعر
یلدا یوسفی

کاش...

نکند اشک مرا دیده و فریاد کنی
دلِ ویرانِ مرا یک شبِ آباد کنی

نشود روزی بیایی تو با دفترِشعر
غزلِ‌عشق بخوانی‌و دلم شاد کنی

چون فراموش کنم چشم‌تورا می‌دانم
باز آیی به سراغم ، حزن ایجاد کنی

من که هرشب...

146
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

ماه من

ماه من
عروسک شیشه ای من
تو لطیف تر از ابریشمی ونرم تر از حریر
آغوش ترانه ات لبریز عشق است
شگوفه سار دلت مهربان تر از ماه
بیا با من
بیا بامن تا ببرمت کنار سایه ی دریا
جایی که چهچه مرغان؛ چرخش یاسمن اس...

91
ادامه شعر
سیده نسترن طالب زاده

شب یلداست٫مهربان برخیز!

دست در دست هموطن هامان
نوش-آبی ز مهر ، کام جهان
شب یلداست ،مهربان برخیز
نافه ی شیدگانه گشته عیان

شعله-پیراهن انار ، نرگس زرد
غنچه های شکفته در هر جام
باید امشب تفالی زد و رفت
تا شب شعر دلستان ، آرام...

178
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

خدا

یاری زتو نجستم بی یار ماندم خدا
با فکر بدو ذشتم هر بار ماندم خدا
دویدم و پریدم در جستجو جهیدم
بااین همه مساعی بیکار ماندم خدا
نوشیدم و پوشیدم نازکردم و کوشیدم
باصدخم و شراب هم خمار ماندم خدا
اصلا گمرا...

56
ادامه شعر
مرتضی سنجری

خفیف

《خفیف》

این شب ها..،
شبیه رنگ غم اتاق کوچکی شده ام
که پنجره اَش هرگز نور را
بر تن زخمی دیوارهای خسته اَش لمس نکرد
تا نور خفیف ستاره های آسمان دلش
مثل تابشِ ماه بی جان
روی صورت سایه های خیالیِ
پرده های...

37
ادامه شعر
علی معصومی

کوچه های یخ زده

کوچه های یخ زده
از کوچه های یخ زده یکشب عبور کن
دستی به ساق شاخه غرق بلور کن

وقتی نفس به سینه خود چاق میکنی
ویرانه های شبزدگان را مرور کن

بالانشین شهر پر از یاس و یاسمن!
کاری برای منطقه ای سوت و ک...

78
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 380

کار جـهان گـر بُـوَد از کار تـو
تا قـصـص از مردم اشـرار تـو
گـر همه مردم کُـنـن آزار هـم
کـس نـتوانـد کنـد آزار تـو
٭٭٭
هـر ...

43
ادامه شعر
منوچهر فتیان پور

درشتی

مهمان از در خانه برفت در بت خانه بگفت
خنده ز دو چشمت بیامد به زور به نهفت

من نه ترسم در پنهانی به گویی به کسی
با طعنه و لبخند سخن گزاف زنی به زمُخت
منوچهر فتیان پور (راد)...

46
ادامه شعر
امین مقدس

وطن

وطن یعنی بدن ، یعنی منِ من
وَطن! حتی ‌تویی پیراهنِ من

بگو بابک، ببین شیطان فراری‌ست
وطن! هر دشمنت اهریمنِ من

جهان را بینهایت کن تصور
جهان شد پیشِ پایت ارزنِ من

گرفتم از گُلِ غیرت چه عطری
گِل و بویِ...

68
ادامه شعر
یزدان  ماماهانی

مـشـکـوک

سود حاصل نشـد و من به ضرر ؛ مشکـوکم
عـمـر بـیـهـوده بـگـردیـده هـدر ؛ مـشکـوکم

ساقـه از ریشه‌ جدا گشت و درخت‌‌ افتادش
نه به آن تـیغـه و بـر دستـه تبـر ؛ مشکـوکم

بـاب شَـر بـود و نـدارد بـرکت شـکی نی...

67
ادامه شعر
مهدی رستگاری

شیشه و سنگ

بسمه العزیز
شیشه و سنگ

کارم همه نوشیدن از جام شرنگ است
آشفتگی از وضعیت خویش به ننگ است

این گونه تقلا که نشد زندگی آخر
مانند شنا کردن در کام نهنگ است

خوشبختی و بهروزی ما ماه شده است و
کوشیدن ما چون...

72
ادامه شعر
رها فلاحی

کبوتر

کبوتری در شعرهایم،
لانه کرده است!
-- من به پرواز در خواهم آمد...


#رها_فلاحی

61
ادامه شعر
جواد  مهدی پور

فریاد ..

بسمه تعالی

بیشه ی تَفتیده ، شیران را به فریاد آورد
خشکسالی ، ابر و باران را به فریاد آورد

زود تر دلگیر گردد پیر ، از حرفِ دُرُشت
بار سنگین ، ناتوانان را به فریاد آورد

ظلم ، جولان می کند در حُکمفرما...

33
ادامه شعر
ابوالقاسم کریمی

دوبیتی

دراین شهر کویری یار خسته
کنار باغ پائیزی نشسته
گرفته غم گلوی نازکش را
نمیدانم دلش را کی شکسته
_
ابوالقاسم کریمی

83
ادامه شعر
سیدحسن نبی پور

برادر

جان من.... برادرعزیزم.
هم‌اکنون در آستانه ی سالگشت عروج نابهنگامت به سوگ نشستیم
برادرم ... می‌گویند برادر بزرگ به‌منزله پدر است حال که من نه پدری دارم و نه پشت و پناهی دیگر چه کنم ...
برادرم..تو که ن...

54
ادامه شعر
علیرضا نقدی

مدح امیرالمومنین صلوات الله علیه

مرتضی چون رفت دیگر از جهان خورشید رفت
نور عالم تاب بود او آمد و تابید رفت

گفت فردی کشته شد حیدر به نخلستان او
فکر می‌کرد از عبادت آیت توحید رفت

او شب هجرت به جای مصطفی خوابید ، او
پیکر است او سر بود...

41
ادامه شعر
منوچهر کشاورز

دو قطعه شعر کوتاه


دانی می ناب مست و خرابت نکند * مشغول به خودو ز حق جدایت نکند

این باده تو را عقل و خرد افزاید * هستی به تو بخشیده فنایت نکند

..........................................................

43
ادامه شعر
Azar Irani

زنده به گور

دلتنگی خَراشی است که بر دل می افتد
نا پیداست،امٌا می سوزاند..!
چیزی به تلخیِ یک بُغض، در تَمَوّجِ چشمانِ خیس..!
و به نرمیِ قَدم هایِ رقَت انگیز سکوت؛
میانِ هق هقِ شبانه می ماند...!
دلتنگی؛ گاهی به...

51
ادامه شعر
فائزه اکرمی

هجر

گفتمش چشمان من تاب غم هجرت ندارد
گفت یعقوبم که باشی هجرتم اما ندارد

۱۴۰۱/۴/۱۹

116
ادامه شعر
دکتر سجاد  فرهمند

در از همهمه ها

ای کاش تو بودی و یک خلوت زیبا
دور از همهمه ها ، در گوشه ی دنیا

دکتر سجاد فرهمند

75
ادامه شعر
برو به صفحه:
محل تبلیغ کتاب و آثار فرهنگی شما
تو را به هیچ زبانی
کانون ادبی ققنوس
کانون ادبی ققنوس
بازدید ویژه
ورود اعضا

تولد اعضا
شاعران جدید