آمار فعالیت سایت
- تعداد کاربران:2,322
- تعداد اشعار:28,466
- تعداد نظر:195,451
- تعداد بازدید:7,110,564
امروز با صدای شاعر
پر بازدید ترین اشعار
آخرین حضور کاربران
-
محمد مولوی
2 ساعت و 4 دقیقه و 59 ثانیه قبل -
افسانه نجفی
2 ساعت و 8 دقیقه و 32 ثانیه قبل -
امین غلامی
2 ساعت و 9 دقیقه و 38 ثانیه قبل -
رجبعلی باقری
3 ساعت و 41 دقیقه و 58 ثانیه قبل -
شبنم حکیم هاشمی
3 ساعت و 45 دقیقه و 17 ثانیه قبل -
جواد مرادی
5 ساعت و 30 دقیقه و 7 ثانیه قبل -
شهناز عیدی وندی
6 ساعت و 44 دقیقه و 16 ثانیه قبل -
پروانه آجورلو
6 ساعت و 56 دقیقه و 11 ثانیه قبل -
یعقوب پایمرد
7 ساعت و 21 دقیقه و 21 ثانیه قبل -
روح الله اصغرپور
7 ساعت و 46 دقیقه و 38 ثانیه قبل -
سعید نادمی
9 ساعت و 13 دقیقه و 34 ثانیه قبل -
صدیقه جـُر
9 ساعت و 45 دقیقه و 13 ثانیه قبل -
امیر عاجلو
9 ساعت و 46 دقیقه و 23 ثانیه قبل -
محمدهادی صادقی
10 ساعت و 23 دقیقه و 42 ثانیه قبل -
احمد آذرکمان
11 ساعت و 30 دقیقه و 33 ثانیه قبل -
یزدان ماماهانی
12 ساعت و 14 دقیقه و 53 ثانیه قبل -
علی معصومی
12 ساعت و 19 دقیقه و 15 ثانیه قبل -
افسانه ضیایی جویباری
13 ساعت و 57 دقیقه و 57 ثانیه قبل -
سیدرضا موسوی راضی
13 ساعت و 58 دقیقه و 50 ثانیه قبل -
پارسا .
15 ساعت و 19 دقیقه و 41 ثانیه قبل -
سیاوش دریابار
16 ساعت و 9 دقیقه و 58 ثانیه قبل -
مهدی رستگاری
16 ساعت و 51 دقیقه و 33 ثانیه قبل -
مهدی سیدحسینی
17 ساعت و 16 دقیقه و 24 ثانیه قبل -
لیلا طیبی
18 ساعت و 43 دقیقه و 43 ثانیه قبل -
سعید فلاحی
18 ساعت و 58 دقیقه و 8 ثانیه قبل
- 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید |
- 10/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید |
دوبیتی 384
خـداونـدا من آن رمـز تو دیـدم
به طبق خط رمـزت ، خط کشیـدم
خط رمـزی که خـود اول نـمودی
کجـا من از خط رمـزت ، بریـدم
٭٭٭
اگـر در ره حق ، قـدم ...
ساده ترین کار
دل ِ من برده به ابروی کمان ، ما را بس
رنگ ِ رخسار ِ مرا کرده خزان ، ما را بس
شده ام عاشق و رسوای تو ، پنهان نکنم
اینک اقرار کنم بر همگان ، ما را بس
چه شود حرف تو را بنده مخاطب باشم
واژه ای از ...
ایوانِ ازل
چهرهها در چشم من، تمثال روی ماه توست
هم تو هستی و تو نه، دنیا چنین همراه توست
شبنمی بر برگ گل، هم گاه گل در باغِ جان
جان تویی جانان تویی، جانِ جهان دلخواه توست
گُل تویی، بستان ادا در آوَرَد ...
دوست داشتن
دوستتدارم های من ازجنس خاصی ست
که هرکس تعهدوپایبندی آنرانخواهدداشت
من ترابرای خودت وقلب سرشاراززمهرت دوستدارم
من برایم تو دنیایی و دنیابدون توسرابی بیش نیست
توزیباترین سوره قرآن منی بانام ،،،مهر،،،...
مناظره با حضرت حافظ
ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺗُﺮﮎِ ﺷﯿﺮﺍﺯﯼ، ﻧﻤﯿﺒﺨﺸﺪ دل ﻭ پا ﺭﺍ
ﺑﻪ ﻓﺎﻝِ ﻧﯿﮏ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ، ﺧﯿﺎﻝِ گیسِ ﺳﺎﺭﺍ ﺭﺍ
ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺣﺎﻓﻆِ ﺩﻟﻬﺎ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﺨﺸﺪ ﺑﺨﺎﺭﺍ ﺭﺍ
ﺑﺪﺍﻧﺪ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺭﻭﺯ ﻣﻦ، ﺑﻔﻬﻤَﺪ ﮐﺎﺭِ فردا ﺭا
ﺩﻭ ﺷﺎﺧﻪ ﻧﺮﮔﺲ ﻭ مریم،ﺩﻭ شاخه سُرخِ اُرکیده...
تب مستانگی
تب مستانگی
چرا ای دلبر دُر دانه می گیری نگاهت را
شمیم عنبر افشان غمزه چشم سیاهت را
تو که از اینهمه دیوانگی هایم خبر داری
چرا کج میکنی از کوچه ما سمت راهت را
اگرچه خرمن دردم تب مستانگی ها را
دریغ ...
دوبیتی 381
حمایـت بهـر عفّت می کنـم من
رهـا خلقـی زِ خفّت می کنـم من
اگـر خلقـی شدن پاکیـزه عفّـت
رهاشـان از مذلّت می کنـم من
٭٭٭
به پاس دین ، خدمـت ...
پیر پاییز...
پیرِ پاییز…
پیرِ پاییز اینک آهسته ز اینجا می رود
بارِ خود را بسته امشب یا که فردا می رود
برگ برگِ دفترِ نقّاشی اش از هم جدا
اینهمه نقشِ قشنگ از قابِ دنیا می رود
زوزه یِ سرما و باد آید به دنبالش مدا...
جادوی نگاه تو
پای دل گرفتار به ابروی کمند است
صید کردن این دل که ز آن بخت بلند است
جادوی نگاه تو چنان کرده گرفتار
جان دل عاشق که به یک موی تو بند است
دانم به یقین جزء تو مرا مرهمتی نیست
ز آن همت والای که بر آن طبع ...
آن شعله ی عشقی
آن شعله ی عشقی که بسوزاند نفسم را
از سوی تو آمد، که بسوزاند جگرم را
از حال دلم با خبری، هیچ نگفتی!
این بی خبری بود که بسوزاند پدرم را
...
شراب اخرین جام
شراب آخرین جام
به یلدا میسپارم زلف پر چین و شکنجت را
به صحرا می فشانم برگ گل های ترنجت را
بیا تا سرمه از دود دل دلدادگان سازم
سر مژگان مست و دیده های نکته سنجت را
بگیرم رشته ای از طره پر پیچ و ر...
رباعی شب یلدا (یلدا مبارک)
رباعی یلدا ۱
یـلدا شده .. کـاش آرزویَـت نکنم
در معـنی ِ فال جستجویـَت نکنم
یـادم تو نـداده ای فـرامـوشـی را
ای عشق بگـو چگونه بویَت نکنم
شاعر : مسعود بافقی زاده
رباعی یلدا ۲
میـعـادگـه ِ عـشق هـ...
دوبیتی 382
زِ دنیـا بسته شـد آب و گِـل من
چه شـد آن کار پوچ و باطل من
به دنیـا هر چه دیـدم فانی است آن
نـمی سازد چـرا حل مشکل من
٭٭٭
خـداونـدا تـو ...
"چند خوشه آفتاب"
"چند خوشه آفتاب"
به این نگاه می کنم
به آن
به همین دور و ور
و بافته های ذهنم.
تو را زیر و رو می کنم
دست از شاخ و برگ بر می دارم و
در اندام سطرها
دل می کارم.
رفتار کن به فهمیدن
به برداشت
از این ابر گا...
بوی چشمانت
به تمام شمعدانی ها سپردم
شاخه ی ترد تمنا را
به انگشت شب بوها بستم
به شب تاب های بی تاب چشاندم
یک قطره از
نور نگاهت را
تا خبر کنند
بیقراری لبهایم را
از بوی چشمانت
که زمزمه ای چشاند
به گوشهای...
سروش های تالاب نیلوفر_ 8 و 9
سروش های تالاب نیلوفر
سروش 8
تماشا کردم تا بسرایم
سرودم یا نسرودم
نمی دانم
فقط می دانم
که تماشا
که تماشا
که تماشا
شگفت است و
جان، مست مست است.
سروش 9
بهار باشد یا تابستان
خزان ...
اشعار کوتاه ۹
(۱)
آرمیده به میان تنهایی پر وهم
تو با حضورت چه پنهانی؟!
آه آمدنت،
چه لهجه ی غریبی دارد…
(۲)
اندیشهام،،،
پر است از روزنههایی که؛
سهم اندکام هستند،
از تمامِ روشنایی!
(۳)
باورم نمیشود،
غرو...
شب یلداست٫مهربان برخیز!
دست در دست هموطن هامان
نوش-آبی ز مهر ، کام جهان
شب یلداست ،مهربان برخیز
نافه ی شیدگانه گشته عیان
شعله-پیراهن انار ، نرگس زرد
غنچه های شکفته در هر جام
باید امشب تفالی زد و رفت
تا شب شعر دلستان ، آرام...
کوچه های یخ زده
کوچه های یخ زده
از کوچه های یخ زده یکشب عبور کن
دستی به ساق شاخه غرق بلور کن
وقتی نفس به سینه خود چاق میکنی
ویرانه های شبزدگان را مرور کن
بالانشین شهر پر از یاس و یاسمن!
کاری برای منطقه ای سوت و ک...
دوبیتی 380
کار جـهان گـر بُـوَد از کار تـو
تا قـصـص از مردم اشـرار تـو
گـر همه مردم کُـنـن آزار هـم
کـس نـتوانـد کنـد آزار تـو
٭٭٭
هـر ...
شیشه و سنگ
بسمه العزیز
شیشه و سنگ
کارم همه نوشیدن از جام شرنگ است
آشفتگی از وضعیت خویش به ننگ است
این گونه تقلا که نشد زندگی آخر
مانند شنا کردن در کام نهنگ است
خوشبختی و بهروزی ما ماه شده است و
کوشیدن ما چون...
مدح امیرالمومنین صلوات الله علیه
مرتضی چون رفت دیگر از جهان خورشید رفت
نور عالم تاب بود او آمد و تابید رفت
گفت فردی کشته شد حیدر به نخلستان او
فکر میکرد از عبادت آیت توحید رفت
او شب هجرت به جای مصطفی خوابید ، او
پیکر است او سر بود...
دو قطعه شعر کوتاه
دانی می ناب مست و خرابت نکند * مشغول به خودو ز حق جدایت نکند
این باده تو را عقل و خرد افزاید * هستی به تو بخشیده فنایت نکند
..........................................................
زنده به گور
دلتنگی خَراشی است که بر دل می افتد
نا پیداست،امٌا می سوزاند..!
چیزی به تلخیِ یک بُغض، در تَمَوّجِ چشمانِ خیس..!
و به نرمیِ قَدم هایِ رقَت انگیز سکوت؛
میانِ هق هقِ شبانه می ماند...!
دلتنگی؛ گاهی به...
بازدید ویژه
محبوب ترین اشعار
بیش ترین آرا
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
اعظم جعفری
در10 /02/ 1394 -
حکیمه کمایی.دلتنگ
در10 /02/ 1394 -
زهره معینی منفرد
در10 /02/ 1395 -
علی سلطانی نژاد
در10 /02/ 1355 -
سیامک عشقعلی
در10 /02/ 1368