آخرین مطالب وبلاگ
نماد الکترونیکی
آمار فعالیت سایت
  • تعداد کاربران:2,328
  • تعداد اشعار:28,473
  • تعداد نظر:195,548
  • تعداد بازدید:7,145,821
آخرین حضور کاربران
اخبار
  • 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
  • 16/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
احمد صیفوری

کوچه باغ بی عابر

منم و کوچه‌ باغِ بی عابر
از هجومِ نبودنت لبریز
مثلِ سرسبزیِ بهارم که...
زد شبانه به هستیش پائیز

در دلم شورِ انقلابی تو...
مخملی، سبز،گاه سرخ وسفید
وهمین یک گناه کافی بود...
شَوَمَ از کشورِ دلت تبع...

96
ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

بهار

"بهار"

شروع شده ام
از نگاه ها
سپس در رایحه ی بادها
به سمت کوه ها
و با ابرها
جاودانه در آمیخته ام.
من بالهایم را
تنها برای تو باز کرده ام و
گذشته ام از دره ها،
پیش آمده ام
به سمت تو
همچون رود
بر صورت ...

64
ادامه شعر
میثم علی یزدی

ستاره دنباله دار

دنباله چشمش مژه دارد یا ستاره
کین دل ز شراش شده ابر پاره پاره

رنگ آسمان ز چشم دلبران وام گرفته
آبی عسلی عجب شب سیاهی داره


هر دو از عشق تو دیوانه شده دیوانه
جان و تن دود شد از آتش تو ویرانه

شهر من...

125
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 174

علـم خـدا، به باغ جنــان می بــرد مـــرا
در آن بهشـت کون ومکان می بـرد مـــرا
گــر امـر او زِ طاعت خود کرده ام عمل
در آن مکـان خوش گذران می برد مـــرا
٭٭٭
دنیــای ...

40
ادامه شعر
علی احمدی

ترنّم

من مَملو از فریادِ عشق و مستی و شور
تو یک ترنّم در سکوتی سخت ، مغرور

در حسرتت معنای حسرت واژگون شد
سوزانده عشق تو مرا ، ای امپراطور

تصویب شد در مجلس شورای قلبت
سهمِ من از تو ناله و نفرینِ ناجور

از ...

57
ادامه شعر
مهدی رستگاری

کمند غم دوست

بسمه اللطیف
کمند غم دوست
در وصف غم عشق

آن کس که در کمند غم دوست بسته است
دل از جهان فانی و باقی گسسته است

در جمع حاضر است و ز هر جمع غایب است
چون در نگین حلقه نسیان نشسته است

وای از خیال شعله آن رو...

62
ادامه شعر
محمد مبین  مقدم نسب

رهایی

حال خوبت را
به هیچ چیز
به هیچ کس
به هیچ اتفاقی
به هیچ آمدنی
گره نزن…
نگذار آدم ها درگیرت کنند
نگذار هر اتفاقی پابندت کند به آن چیزی که سهم تو نیست و برای تو
نبوده…
رها باش
حال خوبت را به بند ب...

46
ادامه شعر
فائزه اکرمی

آزرده ترین جغرافیا

من چون فَلاتی تشنه لب بودم به دنبال طرب

تو قطره ای شوریده سر در حسرت دریای خود

تا آمدی که بگذری از سمت قلب تشنه ام

دیدم تو را غلتیدم و بسیار در رویای خود





چشمان لبریز ...

59
ادامه شعر
عباس پاریزی

چه نم نم بارانی

چــه نم نمِ بـارانـی چــه بلبـلِ شیـدایــی پنجره را گشــودم قمـریِ خــوش آوایــی
چــه شبنـم دلبنــدی روی تـن گلبرگــی چه چشمه ی پرآبی چه باغچــه ی بیتایـی
چــه جاده...

37
ادامه شعر
جواد امیرحسینی

عاشقانه‌ای برای شما


عشق، خورشیدِ نهان در عمقِ چشمانِ شماست
آتشِ در سینه ام از عشقِ سوزانِ شماست

چشمتان مثلِ غزل، لبهایتان مثلِ عسل
شعر شیرینم همه، مدیونِ دیوانِ شماست

شانه ی پرمهرتان آیینه‌یِ پروانه ها
آشیانِ صد کبوتر...

40
ادامه شعر
علی آقا  اخوان ملایری
محمد  عالمی

در انتظار تو هستیم قرنها

دیده به حق دوخته ا یم قرنها
زهــجـر تــو سوخته ایم قرنها
چشم به انتظار تو بوده ایم مولا
سوخته ایم سوخته ایم قــرنـها
کودک عا لــم به جوانی رسید
جوان عا لم به پیری رسیده قرنها
جان به عشق تو ب...

38
ادامه شعر
مهدی رستگاری

معجزه عشق

بسمه اللطیف
معجزه عشق

چون با توام ز فتنه و فکر زمان چه غم
وز تلخ و شور سفره زار جهات چه غم

ای گلشن وجود تو آرامش دلم
چون با منی ز جور و جفای خزان چه غم

یک بوسه از عقیق لبانت مرا بس است
لبریز شد پیا...

102
ادامه شعر
محمد مبین  مقدم نسب

بیداری

به خودت که می آیی
تنهایی…
به خودت که می آیی،
دلت گرفته …
خسته ای…
درد داری…
به خودت که می آیی،
می بینی یک آهنگ را صد بار پلی کرده ای،
که تک تک نت هایش را حفظ شده ای…
به خودت که می آیی،
می بینی نه تاب ...

51
ادامه شعر
کرامت یزدانی(اشک)

انتشارات نگاهت...! ( چهار پریسکه)


چهار پریسکه:
(۱)
من و زمین
هر دو می چرخیم
تا همه چیز نو شود!
او به دور خود
و من به دور تو...!
(۲)
هنگام خواب
تنم بوی دریا می‌دهد
صبح که می‌شود
اتاقم پر از مرغ دریایی است...!
(۳)
انتشارات نگاهت
شعر "...

72
ادامه شعر
فاطمه  مهری

نو بهار

نو بهارم به چه رو می آید
حال که عطر تنش بدون او می آید
بارها دیدم که با همت دل
دردهای کهنه با جامه ی نو می آیند
سرگشته خیالِ ماتم زده ام
به امید وصل آن دلبر خوش رو آید
گذشته ز فصل های سرد وبی مهر
گ...

100
ادامه شعر
Kazem Keshavarzkalhori

هفت خط (هومَت)

چارطاق
میدان‌م می‌کنند
کج فهم‌های هفت خط

49
ادامه شعر
هانیه علاالدین

عطر یار

« عطر یار»

دلبر عاشق چو من، منتظر و بی قرار
مست و پریشان شود، از گذر عطر یار

ای که ز ما دوری و می‌نگری حال ما
این دل دیوانه شد، باز به دردت دچار

گر که ببینم تو را، یار فریبای من
می‌شوم همچون نسیم، ...

168
ادامه شعر
سعید فلاحی

چەکمەبۆر

هیوادار بوو؛
که له جیاتی تفەنگ،
کتێب و،
قەڵەمێکێ پێ بواێا
تا وێنەێ باڵەندەێکی بکێشا
لەگەڵ لەقێک زەیتوون؛
-- چه‌کمه‌بۆر!

▪︎برگردان فارسی:

…آرزو کرد،
به جای تفنگ
کتاب وُ، قلم داش...

54
ادامه شعر
محمد  عالمی

یا مرتضی علی 67


علی ای مظهر ا لعــجــائب و یا مرتضی علی
علی حامی بیــچــارگــا ن یــا مــرتضی علی
علی ا ی علــم خداو ند در ا ین جهان توئی
علی ای ر هبر آشنــا بـه ا ین جــهان توئی
علی ا ی گلشن پــرا ز گل و صفا ی ع...

45
ادامه شعر
علی حاتمیان

تقلا

بی تو تقلا میکرد قلبی که ناکام مانده بود
از رعشه های رفتنت تا صبح بیدار مانده بود
عاشق شدم با تو و تو بی من کجا رفته ای
از رفتنت پیر گشته ام، جانا کجا رفته ای
روزی به دیدنم میای که غرقم و نجات غریق
نم...

90
ادامه شعر
بهزاد بیات فرد

شعر ترکی - آغریسی وار



آغری سی وار

‍ بورا یارغاندی قاییت، گئت سره‌نین آغری‌سی‌وار
بورا کول‌_کوس لا تیکان ،داغ دره‌نین آغری‌سی‌وار

نه تیفان دیر یاپیشیب خیرخالاییب پرده لری
نه دی یئل چیرپیشاغی!پنجره‌نین آغری‌سی‌وار

چوخ‌آ...

61
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 170

هاتـف اسـرار غیـب هـر چه خبـر آورد
عیــن حقیقـت بُوَد تـا بشــود باورد
بی خبر از هستـی ات رو به کجا می روی
راهت اگر گمرهی است کس نشود یاورد
٭٭٭
هاتـف اسـرار ...

46
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

گوهر مقصود

« گوهر مقصود »
تا که در تابش خورشید جهان یک اثر است
در تمامی نباتات جهـان جلوه گر است
گر نکوتر نگریم آن اثـر از امـر خداس
آن اثـرها زِ نباتات ...

57
ادامه شعر
مهدی رستگاری

ذکر شمین

بسم الله الرحمن الرحیم
ذکر شمین
تقدیم به پیشگاه حضرت امیرالمومنین (علیه السلام)

ای بهار دلگشا ای عزیز مه جبین
یا امیرالمومنین یا امیرالمومنین

همچو نور والضحی آمدی از غیب تا
از تو یابد روشنی آسمانه...

72
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 167

ای دل به هوش باش که دینت به باد رفت
دین پاکی است ، پاکی دینت زِ یاد رفت
دین در دیار پاک و به دور از تقلب است
دینت به کذب وکینه وعُجب و عناد رفت
٭٭٭
فراز گلشن توحی...

41
ادامه شعر
فاضله هاشمی

عوض

کاش پاییز
پیراهنش را عوض کند
چشم انارها
رنگ سبز را
خوب می‌بیند
فاضله هاشمی غزل

86
ادامه شعر
محمد  عالمی

شبهای قدر ماه مبارک رمضان

86
شب قدر شب درک خداوند کریم است
شب قدر شب شهادت بر مولا علی است
شب قدر شب هجران مکولایم علی است
شب قدر شب رحمت زیزدان ورحیم است
همه گــریــا ن و نــا لا ن بهر مولود کعبه
شب قــدر شب هجرا ن بر مو ...

46
ادامه شعر
علی معصومی

بنویس قلم

بنویس قلم

بنویس قلم! فرصت خاموشی نیست
امروز تورا وقت فراموشی نیست

چون تیغ بزن ریشه ی بد خیمی را
بنویس دگر موسم سرپوشی نیست

دیدیم فروپاشی خود را یک عمر
امید به ذره های همجوشی نیست

هرچند مدارمان به ...

66
ادامه شعر
جواد امیرحسینی

۳ رباعی

1)
ای دور تر از دور تو را می خواهم
آیینه‌یِ مهجور تو را می خواهم

ای ماهِ نهان در پسِ ابرِ تیره
در این شب دیجور تو را می خواهم

۲)
با نوشِ لبت بیا مرا مست نما
هیچم به وجودِ خود مرا هست نما

یا پیش بیا...

48
ادامه شعر
علی حاتمیان

مُردم

وسط ساعت دیواری
کنار شماطه ها مُردم.
بیاد شب های فردا صبح
بیاد سوت قطار ها مُردم.
زمین از من مرا پس داد
زمین کُشت و منم مُردم.
بیاد آخرین نامه هایت
که وصیتم بودی و من مُردم.
صدای شیون از قلبت
که دفنم...

70
ادامه شعر
فیروز  رضائی

سیما

چو آگه به دادار این آسمان
عطا کرد دُرّی به ما در جهان

ولادت بشد دخت ما چون پری
ز مامی چنین پاک و باشد بری

بکردیم پس سجده شکرش به جا
وَ سیما نهادیم نامش که ما

کنم شکر یزدان که سیمام دخت
رها کردمش ...

122
ادامه شعر
محمد مبین  مقدم نسب

مرداد

به
مرداد
بگویید:
دست های آتشینش را
از سرِ پُرسودای
شهریور
بردارد.
شهریور عاشق باران است .
از شهریورِ
بی باران
به هیچ
مهری
نخواهید رسید....

74
ادامه شعر
Kazem Keshavarzkalhori

یک غلط (هومَت)

یک غلط مکفی‌ست هزاران دیده می بیند
یک قدم خدمت یا لبخند زنی کس نمی بیند

36
ادامه شعر
محمود گندم کار

غار شاپور


در کوه و دشت پارس،به بلندای کوهسار
در امتداد تنگه ی چوگان، در این دیار

غاریست جاودان و شگفت،از عهد باستان
پر رمز و راز و ساکت و تاریک، چو شام تار

شاید در عمق سرد غار یک مرد خفته است
آن شاه...

96
ادامه شعر
عباس پاریزی

خدمت این دل شیدا

خدمت این دل شیدا زِ نگاهت چه خوش است سر و سامان من از چشم سیاهت چــه خــوش اسـت
فرصـت دیــدنِ رویت به دلم شــور افکنــــد دیدنِ دم به دمِ روی چو ماه...

41
ادامه شعر
انوش بیات

شب ها

شب ها گر به خواب خودت  زر می بینی
نیکی کن که هر چی کردی می بینی

آن خدا که هم فکر داد هم هوش
با خبر باش هستی ات از آن اوست

آن خدا هست که زمین است و زمان
آفرید هم جان هم هفت آسمان

گر بخواهد نه تو ه...

57
ادامه شعر
ادریس علیزاده

امانتی چو من

جانم سپرد به هیاهوی عالم، برای زندگی
بر خالق گوئی چو امانتم به حد ارزندگی

خانی فراخ بگسترد زمین برای معیشت من
تا منت خلقی دگر ، نشوم بر دچار بندگی

با آنکه اختیار آمدن من به جهان دست او
هر شر و گزندی...

55
ادامه شعر
مهدی رستگاری

بزم عشق

بسمه اللطیف
بزم عشق
در تغزل

نازنینم ز چراغ رخ تو نور خوش است
روشنایی رخت در شب دیجور خوش است

بازی عشق شد آغاز چو دیدم رویت
پاکبازی به چنین بازی مشهور خوش است

چون که در میکده عشق نشستیم به بزم
مستی ...

51
ادامه شعر
مهدی رستگاری

اضطرار یاد

بسمه اللطیف
اضطرار یاد

بی تو در این دیار دگر زنده ای نبود
نبض زمان به جز غم پاینده ای نبود

در اضطرار یاد تو احوال جان به جز
رقص شدید بسمل سرکنده ای نبود

هر چند غم به قامت دیوار موج زد
اما نوای بلبل...

82
ادامه شعر
رامین خزائی

گفتم که مَخور غَم، غَم از این خانِه...

گفتم که مَخور غَم، غَم از این خانِه رَوَد
گفتا که رَوَد، لیک، سَر اَز شانِه رَوَد
من هم دو سه پیمانه اَز این حالِ خودم
نوشیدم و خود دیدم و دیوانِه رَوَد


















با احترام
تقدیم به نگاه پرمهر...

53
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 169

عمر بشر که صرف مِـی و جام مـِی شـود
یا همره صدای دف و چنگ و نِـی شـود
سیـری ندارد این بشـر از دیـدن جهـان
تا هست عمر آن زِ اجل سخت پِـی شـود
٭٭٭
آدم اگر به زی...

48
ادامه شعر
محمد  همتی

وادی عشق

مستانه و بیگانه رهسپار وادی عشق شدیم
به هر دیاری جویای نشانی ز معشوق شدیم
.
پی آن نگار دلربا ، سرگشته و حیران شدیم
هر منزل به تمنای محبوبِ دل مهمان شدیم
.
هر آن کس مژده داد زجانان مسرور گشتیم
مزد ن...

106
ادامه شعر
عباس پاریزی

نیاز من به درمان است

نیاز من به درمان است زِ سوی نـوع انسان است نیاز من به انسانــی که دارد عهــد و پیمــان اسـت
نیـازم بـه ســـرای دل به چشمانــی پر از امیــد نیــاز ...

47
ادامه شعر
حسن سهرابی

طایفه جهل



این طایفه جز جهل ندارند نشانی

جـز فاجعـه و درد نـدارنـد مرامی


اینان که چنین غرق تماشای سکوتند

در جامعـه جـــز فـقر ندارند پیــامـی

حسن سهرابی ...

62
ادامه شعر
محمد مبین  مقدم نسب

غم

خسته ام!
حتما تا به حال
هزار مرتبه این کلمه را
در کتاب شعر شاعران دیگر دیده ای ،
من از آنها هم خسته ترم !!!
باور کن.
صدایی از حوالی پلک های پدرم گفت :
«مردها گریه نمی کنند!»
حالا بزرگ شده ام،
می دان...

57
ادامه شعر
علی آقا  اخوان ملایری

مست لب یار

لبهایت خوشه های انگور کبود شیرازی
شراب می‌شود مست می‌کند با دلنوازی

72
ادامه شعر
علی معصومی

ستاره های شبی ماه می شوند

ستاره های شبی. ماه می شوند

کم کم ترانه های دلی، آه می شوند
دلواژه های سِحر شبانگاه می شوند

گویی تمام کوه غم روی سینه ای
حتی سبکترین پری از کاه می شوند

حال و هوای ثانیه ها بسکه دیدنیست
پروانه های لح...

57
ادامه شعر
سکینه شهبازی

ایمان

من کوه دردم، تو درمانم می شوی
قبله گاه ایمانم و آرام جانم می شوی

سکینه_شهبازی

58
ادامه شعر
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

ماه می تابید....

ماه می تابید بر اندام شب
گام می زد آسمان را با طرب
/
نور نمناکش به عالم چیره بود
چشم غمناکم به سو یش خیره بود
/
درسکوت دلپذیر او بود و من
دور از همدیگر اما هم سخن
/
او به سیر راه بوده راه خویش
...

74
ادامه شعر
برو به صفحه:
محل تبلیغ کتاب و آثار فرهنگی شما
تو را به هیچ زبانی
کانون ادبی ققنوس
کانون ادبی ققنوس
بازدید ویژه
ورود اعضا

بیش ترین آرا
تولد اعضا
شاعران جدید