آخرین مطالب وبلاگ
نماد الکترونیکی
آمار فعالیت سایت
  • تعداد کاربران:2,326
  • تعداد اشعار:28,473
  • تعداد نظر:195,534
  • تعداد بازدید:7,142,218
آخرین حضور کاربران
اخبار
  • 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
  • 15/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
کاویان هایل مقدم

صید دل

نیک و بدم ندانی با آن که کاردانی
سر کرده ام در این فصل، آواز نوجوانی
چوب ملامت هر دم، بر کودک درونم
بنواختی به سختی، وین نکته را نخوانی
آن کس که بیخود از خود، زنهار می نخواند
هرگز به بند زینهار، بستن ...

109
ادامه شعر
فاطمه  مهری

آزادی

با دلی که هرگز گلی از آرزو نچید
دربوستانی که هرگزبهاری به خود ندید
زندگی خواب آرامش می دید
فریاد بر آریم به کدامین امید
پریشان شویم به کدام وعده و نوید
بنشین و خواب آزادی ببین
#فاطمه_مهری
#شعر_سروش...

87
ادامه شعر
محمد جواد تک فلاح

تمنای الله

درویش را چه دست تمنا به سوی غیر
ان را که خواهد از دوست طلب میکند, نه ز غیر
تا دست نوازش دوست در این عالم هست
از غیر طلب کنی شوی ظالم و پست
گر چند قدم به سوی او برداری
در راه رسیدن به هدف عیاری
او ناظر...

69
ادامه شعر
 اسماعیل سهامی

روزگار

دست در دست تنهایی
سر به شانه های غم
نشسته ام کنار بی کسی
گرم صحبت با سکوتم
شکوفه های پیری ام
رقص موهای سپیدم
می زند پوز خند بر
چینه های دور چشم
روزگار...

63
ادامه شعر
لیلا طیبی

آسمان

می‌گویند:
(به هر کجا که روی آسمان...)
نه!
پس چرا؛
آسمان "تو" آبی‌ست و،
آسمانِ من ابری‌؟!

#لیلا_طیبی (رها)

58
ادامه شعر
ادریس علیزاده

نمی ترسم

نمی ترسم من از زندان
نه از شلاق و از کشتن
نه از یک قاضی وحشت
کند حکمم نبرد با خدا رفتن

نمی ترسم من از خنجر
به سویم گلوله بر خیزد
تفنگی با سر نیزه
به جسم من در آمیزد

نه از یک دار می ترسم
نه از هر زوز...

59
ادامه شعر
فاطمه شایگان

بوی دریا

یاد داری آن شب از حسرت پر از دریا شدیم ؟
ماهیان را خواب کردیم و پراز رویا شدیم
ساحل دل را پراز امواج عشق و زندگی
از ته فنجان دل ،باخنده ای رسواشدیم
یاد داری آن شب از بس شعرهایم یاوه بود
شعرها را تکه ک...

65
ادامه شعر
مرتضی سنجری

آش

《آش》

غروب ها آه می شوم
کوچ می کنم
به سوی دردهای غلیظت
سال هاست پنهان شده ام
پشت مهربانی پلک هایت
مثل روزهای طولانی
که موقع رفتن
چشمانت پشت سرم آب می ریختند؛
و مادرم را در خواب می دیدم
آش پشت پایم را
...

41
ادامه شعر
حسین یوسفی

آیامی‌شود؟

گاه گاهی این دلم تنهای تنها می شود
خسته از دیروزخود غمگین فردا می شود

میگریزدپیش چشمم،میرود تا کوی دوست
ناگهان از دور بااشکی هویدا می شود

سرکشیدی خیره سر ،گفتم بیاتنها مرو
گونمیدانی مگر من هم گهی ما...

94
ادامه شعر
یلدا یوسفی

می‌ماند به جا...

می‌روی و حسرت دیدار می‌ماند به جا
از دل زخمی من دیوار می‌ماند به جا

بعد تو در سنگ‌‌های‌قبر ما خواهند نوشت
اشک و آه و ضجه ی بیمار می‌ماند به جا

دل که بی‌جان بماند همین خواهد شد
بعد شمس فتنه گر اسرار ...

103
ادامه شعر
فاطمه  یاراحمدی

ترانه ای بخوان

ترانه ای بخوان
از انتشار سپید
شکوفه های بادام
پشت دیوار باغی مخفی
تا بیداری بابونه و بیدمشک
تا نبض تند شعرهام...
ترانه ای بخوان
که آرام شعله بگیرد
دیوانگی صدات
روی شیب کند خنده هام
تب سرد چشم هایی
را ...

48
ادامه شعر
عیسی نصراللهی

عروسِ خیال

سلام ای، لاله یِ سرخِ نخستینم
نمی دانی ،پریشانْ حال و غمگینم؟

شبیهِ تُرکَمَنچایی که بی دعوت:
و غارت کرده ای، پیمانِ ننگینم؟

ببین اینک ز ِ یادِ خفته یِ چشمت
درونِ حلقه یِ دیوانه میشینم ...

بیا ای ...

84
ادامه شعر
لیلا طیبی

پاییز

به تشنگی‌ی بهار
دلخوش نباش!
...
تا به باران فکر کنی؛
پاییز از راه رسیده‌ست!


#لیلا_طیبی (رها)

58
ادامه شعر
علیرضا بیگدلو

مولانا

این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم؟
در هوس خیال او همچو خیال گشته ام
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم؟

...

40
ادامه شعر
jalal babaie

خوشبختی از نگاه

از نگاه من آسمان آبی و بادی سرد و یا برف و آتش یعنی خوشبختی.
زندگانی هرگز طراحی شده نیست.
تغییر در ماده یعنی جوهر آن .
اما نگاه ما به مثابه جوهر است.
پس نگاه یعنی جوهر.
خوشبختی از نگاه ما می طرواد.
ا...

43
ادامه شعر
احمد صیفوری

خون دل

ای کاش رویِ چهرهٔ ما دوده نباشد
از شرم رخ زردی اگر بوده نباشد

پائیز و زمستان برسد، عشق ببارد
سرمای جگر سوز در این توده نباشد

هرکس بزند زخمی و آسوده بخوابد!
یارب تو چنان کن دگر آسوده نباشد

تا هست جه...

62
ادامه شعر
متین  حکیم پور

نادم

درختِ لخت ، لرزان
نادم از رها کردنِ دستِ برگ
چه سود ....!
باد برگ ها را با خود برد .


# پاییز

92
ادامه شعر
شهناز عیدی وندی

بیداری

بیداری

در واپسین ثاتیه های شبِ یک آبادی
وقت بیداریِ خواب سحری
تیک تاک ساعت
چکه ی قطره ی آب
و آواز خروسی از دور
هم نوایند با مرغ سحر
تا که بیدار کنند
اهل دل را از خواب...
یک نسیمی آرام
درِ چوبی انباری...

121
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 347

قله کوه این جهان ،توشه آن بـِبَـستنی است
توشه راه عاقبت ،کی به جهان نِشستنی است
توشه از این جهان پسر،در ره عاقبت به بـر
وَرنَه در عاقبت پسر،توشه آن نَبستنی است
٭٭٭
ازسرکوی این جهان...

43
ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

"حرف تو"

" حرف تو"

نه چون دور بودند رویاها!
که من دوستت داشتم
از صدایت
اندامی می چسبید به فواصل روحم
و مفصل غلیظی
شناور می شد
در شرجی مویرگ هایم،
نه حواس من
پرت به برگ
از آرواره های درخت می افتاد،
که با تو
...

114
ادامه شعر
سکینه شهبازی

نم غم

هوا هوایی نم نم بارانیست
هوای دلم چه غم است
هوا هوای غم است
وقتی که دیگر نیستی
_به کی باید گفت این درد پنهانی
کە لحظه های عمرم را ذره ذره سوزاند


#سکینه_شهبازی...

70
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

فغان سکوت

بــــــــــــرفتی خانـــــــه های دل خرابی
بشد جـــــــــــگر ز رنــــــج و غم کبابی
حضور لاله هـــــــــــــا کم رنگ کردی
نصیب حـــــــــــال ها شد رنـگ زردی
مگر چی دیـــــــــــدی و چی رنج چیدی
که ...

69
ادامه شعر
مرتضی سنجری

جای امنِ تاریخ

《جای امنِ تاریخ》

شما که دستانتان بوی رُز می دهد
آیا نمی دانستید؟
ما مثل شیشه های سرگردان عطر
خالی هستیم؛
شما که می گفتید
از صدایتان هم ترانه می وزد
چرا نشسته اید بی تفاوت
به سمفونی برگ های خزان
شاید ...

47
ادامه شعر
الیاس  امیرحسنی

زیبا چشم

یک روز در این جا بود یک آهوی زیباچشم
هنگام خرامیدن خم زانوی زیبا چشم
گفتم که حبیبم شو تا عشق کنم باتو
گفتا برو باد آید آن بانوی زیبا چشم
گفتم بده دمنوشی یا باده ی بیهوشی
اصلا نرود از چشم آن خوشروی زی...

58
ادامه شعر
فاضله هاشمی

نقاشی

دست هایم را
به پاییز داده ام
تو را
دوباره بیافریند
فاضله هاشمی غزل

79
ادامه شعر
بردیا امین افشار

زرد است

زمستان زیبا هم که باشد
سرد است ...

درد را از هرطرف که بخوانی
درد است ...

دنیای ما
دنیای خام اندیشه هاست ...

حقیقت همیشه از لبش
طرد است ...

چه خواهیم ساخت
با زر و زور و قدرت ...

وقتی که ف...

115
ادامه شعر
رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)

گلچین روزگار

«گلچین روزگار »
برایم جهان اشک و ماتم شده
دل سنگ من غرق در غم شده
عجب سینه سوز است آماج درد
خزان شد بهارم هوا گشته سرد
شدم همچو شمع آب از دوریت
نشستم به ماتم ز مهجوریت
تو پرواز کردی و...

70
ادامه شعر
فروغ گودرزی

چتر

چتر تنهایی
سنگینی می کند
در دستانم
باد با خود می بردش...

31
ادامه شعر
سیده نسترن طالب زاده

در کشور ما آسمان ها دائما ابریست

چرخیده نیروگاه های زندگی در باد
ایماژ بژ پوشیده ای در شعرهای من
عصیان عطرت در جهانی یائسه پیچید
حالا بمان در قب من ،ای طرفه پیراهن ..

اکتبرهای دربدر،موقوفه ی عشقند
جیغ زنی در ماسه های ساحل ماهو
بایاس...

133
ادامه شعر
افسانه مهدویان

پیمان بوسه

پیمان بوسه
مست چشمان تو بودم ناگهان باران گرفت
بعد از آن هم لحظه های خسته ی من جان گرفت

می شمارم روزها را هی به امید شما
تا که عشق تو میان سینه ام امکان گرفت

دست بر دامان تو ،برگرد در آغوش من
تا ب...

54
ادامه شعر
حسین یوسفی

می‌شود؟

می شود آتش افتاده به جانت باشم؟
من سرآغاز خطاهای نهانت باشم؟

بنشینم به برت دور زچشمان همه
علت بازی تند ضربانت باشم؟

می شود مرد تو باشم؟بخرم نازتورا؟
پلک برهم بزنی، من نگرانت باشم؟...

56
ادامه شعر
علیرضا نقدی

شهید

حضرت ارباب را کردند با فتوا شهید
روضه‌اش یک روز آخر می‌کند ما را شهید

دل به اربابت اگر دادی نمی‌گردی تباه
می‌شود دلداده همچون حضرت یحیی شهید

در پی معشوق خود گر می‌روی سر می‌رود
آن که گردد عشق را یا...

35
ادامه شعر
عزیز حسینی

آبان قشنگ

دلم پاییز میخواهد
بگذار لبخندت را به همراه برگ های سبز بهاری ​در آبان جاری کنم
​ بگذار آبان از شوق دیدار تو بهم بریزد و پاییز
​شکل بگیرد
​بگذار همانجا که چشمانم به چشمانت جرقه خورد
​و...

45
ادامه شعر
متین  حکیم پور

خوش خیال

باد به در خانه کوفت
من خوش خیال
موهایم را شانه زدم ....

69
ادامه شعر
پریسا براتی

ندایی در نفیر

چون سر افرازم در این اثنای عمرم در نگاه
دیده را در ره بشویم زیر چتر نور ماه

ساعتی با دل به خلوت گفته باشم بی ریا
با تو من هر لحظه ام باشد نگینی دلربا

آتش عشق تو جانم شعله ور کرده به مهر
در سرای عاشق...

83
ادامه شعر
علی احمدی

عزم پروانه

ای شمع خود سوزی مکن بیهوده وقتی که
در مذهب پروانه حفظ جان خطا باشد

خواهی نخواهی سوختن سهم تو می گردد
وقتی که شعله در پی ناز و اَدا باشد

با سوزش جبری مَزن هر دم تو لاف عشق
آتش شود گل ، عشق اگر بر تو ...

67
ادامه شعر
مرتضی سنجری

درخت بلوط

《درخت بلوط》

از بس نیامدی جان به سر شدم
و بند بند دلم پاره شد
آنقدر چشمانم بارید
که درخت بلوط خاطرات هم پوسید؛
از شاخه ساران کبودِ آغشته به دلتنگی
خون می چکید چنان که
برگ های سوخته رقصیدند
و آرام سقوط...

83
ادامه شعر
زهرا نادری بالسین شریف آبادی

تاج زر

تاج زرست یار خوب بر دل و بر سرت نشان
از می خوشگوار عشق برلب تشنه اش چشان

گل ز محبتش بچین گوشه قلب خود بکار
سِرّ دلش به کنج دل، گنج نهانیش بدان

مهرخودت نکن دریغ، وقت لزوم و احتیاج
معرفتت نشان بده ب...

33
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

چهره نما

امروز دیدم باز همان را که دل من خواسته بود
آنچنان مغرور خود بود آنچنان آراسته بود
رنگ او رنگ رمان بود ارزشش به نقد جان بود
ها حقیقت که چنان بود از توانم کاسته بود
سرخ پیراهن به تن داشت گل به دامن یک چ...

82
ادامه شعر
محمد ترکمان(پژواره)

خواب

پشت نقاب آن ور آب، کس هیچ
نه خراب این آبادیست
جز جاه طلبی، نه کباب آزادی!

82
ادامه شعر
پریسا براتی

خود بخوان

یارب این ماه گران مایه از آن که بُود؟
شمس و خورشید بگو از چه برای چه بُود؟

چرخ گردون به چه کار آید اگر گردش از اوست؟
خالق جان که بود؟این همه ادیان چه بُود؟

نامه های من و تو از چه هزاران گشته
جان من...

103
ادامه شعر
ادریس علیزاده

پایان مرداب

مست طلوعی نگرانم
خسته و دلگیر غروبم
شیفته‌ی ابر بهارم
رسته ز افکار عیوبم

بیم نهان یافته در قلب
در همه ارکان به حقارت
وحشت برخاسته امواج
دست جوانان به اسارت

پر شده تابوت جوانه
رقص همان بغض گلویم
اشک...

60
ادامه شعر
علیرضا نقدی

امیرالمومنین صلوات الله علیه

به یقین علت برگشت گنهکار علیست
می‌نویسم غزلی بر غزلم بار علیست

هر که از عشق تو دیوانه شود هشیارست
کل حرف و سخن و صحبت هشیار علیست

در زمین یار خداوند محمد باشد
در سماوات فقط همدم دادار علیست

خلقت هر...

65
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 344

بارالها حکم تو،بر دست یک بهـزاد نیست
اینچنین حکمی به جز از مردم شیّـاد نیست
گرچه فرهاد از هنرمندی زِ دستش کوه کَند
کوه ظلم اینجا فراوان است ویک فرهاد نیست
٭٭٭
حاکمان ملک دنیا ،حک...

48
ادامه شعر
سیده نسترن طالب زاده

آهوان آبی حوا

محو عبور سرخ ارواح حُمیرایی
صحرای تب را دوست دارم، در شب تردید
مسحور تصویر تماشایی دورانم
روزان زراندود کولیخانه ی خورشید

گم کَرده ام،گرمای شولای بهاری را
از تابِ برف بسترِ افسانه پرسیدم
در بیکران هس...

141
ادامه شعر
محمد  عالمی

انتظا ر



و قــتی کـــه شـــنا خــتم خو یش را

زمزمه ا ی بگو شم ر سید بنا م ا نتظا ر

در شــهر ما شنیده می شد ا ین کــلا م

گــا هی خــفــیف گـــا هی پـــر صدا

آنها که بودنند در انتظار وما ندن در ...

38
ادامه شعر
سعید نادمی

رقصِِِ قاصدک

رقصِِِ قاصدک

همه ی شهر به افسونگریت آگاهند
همگی منتظرِ آمدنت در راهند
شهرِ عُشّاق تهی گشته زِ مردم ، زیرا
همه با دیدنِ شهزاده ی رویا ، شاهند
هرکسی بود به راهِ خودش اما اکنون
همه در راهِ رسیدن به تو ...

115
ادامه شعر
علی معصومی

که نیست

که نیست
من فقط یک دشت بی پائیز می خواهم که نیست
شاخه ای از غنچه ها لبریز می خواهم که نیست

گرچه مانند مترسک ها به بادم داده اند
سبزه ای در پهنه جالیز می خواهم که نیست

مثل هر آئینه مشتاق نگاهم ای دریغ...

67
ادامه شعر
مرتضی سنجری

اشکدان

《اشکدان》

دو چشم بارانی اَت را دوست دارم
با هر قطره اشک منظم تو
انگار یک خدا از چشمانت کم می شود،
گویی برای ماندنت
پشت هر التماس من
گریه ام می پاشد
از اشکدان چشمانم
بر روی گُل های یاس پیراهنت
که اینگو...

53
ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروش هایی چند

سروش هایی چند

سروش 1 (بطور ویژه در مکتب ادبی نورگرایی:)

از حصارها می گذرم

رها از غم ها

به بوستان می آیم

به چهچه سرای عطرافشان عرفان

به تازه سازی جانم می پردازم

چشمه را تماشا می کنید(؟) عاشقان!...

73
ادامه شعر
برو به صفحه:
محل تبلیغ کتاب و آثار فرهنگی شما
تو را به هیچ زبانی
کانون ادبی ققنوس
کانون ادبی ققنوس
بازدید ویژه
ورود اعضا

بیش ترین آرا
تولد اعضا
شاعران جدید