آخرین مطالب وبلاگ
نماد الکترونیکی
آمار فعالیت سایت
  • تعداد کاربران:2,331
  • تعداد اشعار:28,618
  • تعداد نظر:195,919
  • تعداد بازدید:7,193,412
آخرین حضور کاربران
اخبار
  • 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
  • 26/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
حسین یوسفی

عادت میکنم

بعدازاین‌شب‌رابه‌من‌بسپارعادت‌میکنم
من به تنهایی تو با اقیار عادت میکنم

تا قلم بر داشتم بغضی گلویم راگرفت
چند سالی می‌شودهربار، عادت‌میکنم

میدهم‌امیدوصلت‌رابه‌خودباسوزاشک
باز میخندم به این افکار،عاد...

112
ادامه شعر
محمد جواد تک فلاح

گوش شنوا

حرف دل راز مگو باکه زنیم
نیست گوش شنوا ,سکوت بهتر بلدیم
بارها از پس ان پرده نومیدی ها
یا در ان برهه تلخ نابسامانی ها
دل خوشیمان یک نفر بود که میفهمیدمان
با خبر از دلمان, ما با خبر از حال ان
ما کسی را...

73
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

قصه ای طوفانی

پس از خزان و برگ افشانی ها برف پاک خواهد رسید و پس از سردی ایام روح بهار خواهد دمید
زندگی را یک حالت نباشد و حالت را یک زندگی.
همچنانی که فصول در تغیر اند زندگی را نیز تغیری باشد و چنانی که افول ها از...

46
ادامه شعر
الیاس  امیرحسنی

غزل جان

ای کرده به تن پیرهن سرخ غزل جان
گردیده ای همچون وطن سرخ غزل جان
با داغ گل و لاله چه خون است دل ما
دیدی تو به عمرت چمن سرخ غزل جان
با لاله رخان دشمن خونی است زمستان
روییده گلی آه زن سرخ غزل جان
حلاج ون...

54
ادامه شعر
عنایت کرمی

چه حالی می دهد

همدم دیوار بودن هم چه حالی می دهد
دور از اغیار بودن هم چه حالی می دهد
بی کس و تنها، کنار مجمری از عشق تو
تا سحر، بیدار بودن هم چه حالی می دهد
با تنی تب دار، لب بر لب فشردن تا سحر
عاشقی بیمار بودن هم چ...

27
ادامه شعر
ابوالقاسم کریمی

یک شعر کوتاه/شعر بی وزن

جغرافیا نیستم
که طول و عرض داشته باشم


تاریخ نیستم
که در گذشته
توقف کرده باشم


من شعری بی وزن
در توصیف رنج های توام


مرا ، احساس کن.
...

73
ادامه شعر
علی مرتضی  موحدی

(:(دل شکایت میکند):)

به نام خالق هستی

وقت رفتن رسیده دل شکایت میکند
این دل تنگم بار دیگر حکایت میکند

این دل من پر از نبودن هایت هست
دل دیوانه از این دیدار حکایت میکند

حالا که وقتش رسیده راحت باش یارا
رویا این هم می...

30
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

شیشه دل

تـــــــــــــــو به اندازه ی من غمگینی
نه چنین نیست خــــــــــــــودت میبینی
من به خــــــــــاروخسی دست وپا کنم
تو گل لادن زبــــــــــــــــــاغ میچینی
آنچنان غم سر غم می آیــــــــــــــــــد
آنچ...

38
ادامه شعر
سیده نسترن طالب زاده

آتش دیرپا

در خون کبوترانگیم خانه کن!
شالیزهای سرد توکوشیما در باد..
در امتداد برفزار  بلیغ بایست!
تا نام موعود شرقیم
تا بیگاه...
نگاه کن!
از پشت میله ها
قوهای توندرا
به کانون ابرهای عبث خیره اند
مرا در آغوش بگی...

94
ادامه شعر
علیرضا نقدی

مدح امام حسن مجتبی علیه السلام

می‌شود یار جدا از تو محال‌ست حسن
نوکری کردن من طبق روال‌ست حسن

چشم دارید به بالا؟ رمضان آیا رفت؟
روزه داران در این شهر هلال‌ست حسن

مادرت زحمت ما را بکشد مولا جان
نوکر فاطمه‌ام چون که مدال‌ست حسن

به...

60
ادامه شعر
طارق خراسانی

غافل مشو زباده

کی گفتمت به گوشه ی عزلت نهان شوی؟
از خود درآی، تا هدفِ کهکشان شوی
وقتی قوی شوی به تو افراد ناتوان
تهمت زنند تا که مگر ناتوان شوی
روزی پدر به گوش من این نکته گفت و رفت
غافل مشو ز باده، ز غم در امان شوی...

76
ادامه شعر
لیلا طیبی

جاده

اگرچه؛
کوله‌باری از دلتنگی-
به دوش دارم؛
اما هرگز
به جاده‌ی خیالت
سر نخواهم زد!


#لیلا_طیبی (رها)

55
ادامه شعر
علی معصومی

از قطار زمانه جا ماندیم

از قطار زمانه جا ماندیم

زندگی مثل داستانی بود, ورقی از کتاب را خواندیم
دست ما که نبوده این بودن , معنی انتخاب را خواندیم

مثل یک پرّکاه و اقیانوس سرخوش و بی بهانه رقصیدیم
موج در موج غوطه ور بودن، ع...

68
ادامه شعر
 رزیتا دغلاوی نژاد

قناعت

( قناعت )
رفته بودیم به بازار
خرید لباس و شلوار
من یه لباس رو دیدم
با شوق یهو پریدم
مامان تا دید پسندید
منو نگاه کرد خندید
بابا هم اومد با خنده
گفتش که میپسنده
تا بابا داد اجازه
رفتم داخل مغا...

80
ادامه شعر
حسین یوسفی

چندبیتی

گرچه میخندید اما یک جهان دلگیر بود
از خودش،از زندگی،از عاشقی هم سیربود
خسته و زخمی تراز آن بود تا درمان شود
نوشدارویش شدم ،وقتی رسیدم دیر بود

* * * * *

توباشی وشب...

56
ادامه شعر
رجبعلی  باقری

سپکو_تن

آسترِ تنم سرماست
خیاطِ سرنوشت
لرزِ تورا
بر تنم دوخته است

✍رجبعلی باقری
#سپکو_تن

47
ادامه شعر
محمد باقر تسلی

چرخ گردون

بتازان ای فلک ای چرخ گردون
بتازان مرکب دیوانه ات را
بتازان ای سواره ما پیاده
بسوزان این دل رنجور ما را
بنوشان جام زهر آلود برما
برقصان قامت رعنای خودرا
بپوشان جامه حسرت تن ما
بلرزان پیکر بی جان مارا
ب...

55
ادامه شعر
دکتر سجاد  فرهمند

نسبتی دیرینه

شقایق جای داغی سخت بر سینه دارد
یادگاری از غروب غربت آدینه دارد

از نگاهش می شنیدم غصه ها را
آشنایی با جدایی نسبت دیرینه دارد ....

دکتر سجاد فرهمند ...

60
ادامه شعر
فاطمه  یاراحمدی

رفاقت

دست به پهلو می آیند
این شعرها
چاقوها را بیرون می کشم
چاقوها را...
چاقوها را...
چقدر تمام نمی شوند
این رفاقت ها...

63
ادامه شعر
 اسماعیل سهامی

پرسه

هنوز خاطراتت در کوچه ما پرسه می زنند
هنوز قلبم برای تو می تپد
دلی که به شوق دیدار تو رفت
دگر به خانه سر نمی زند
منی که عمریست بیزارم زیاده
هنوز زبوی عطر تو سر مستم
نوشتن گناه ناکرده به پایم
هنوز طاق ...

37
ادامه شعر
مرتضی سنجری

جنگ نابرابر

《جنگ نابرابر》

خسته ام از داغ رفتن اَت
هنوز هم رد پایت میان واژه های دفترم
روز و شب مرا به صدای غمگین
جیرجیرک تنها گِره زده,
انگار کابوس تلخ نبودنت
قلمم را خلع سلاح کرده
شبیه جنگ نابرابر مژگانت
که هجو...

62
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 339

ترسی که بیدار دل از ،ظلمت شب نیست
این منحصر از ،بهر عجم یا به عرب نیست
این نکته مهم است ، برای همه مخلوق
شیرین تر ازاین نکته ،شکریا که رطب نیست
٭٭٭
برادرحرف می گو،که حرف ...

37
ادامه شعر
جواد  مهدی پور

جراحت ..

بسمه تعالی

چه باک آن موج دریا دیده را از فتنه ی طوفان
نترسد عاشق سر گشته از بد گردش دوران

برای کشتی بی نا خدا لطف خدا کافی ست
ندارد موجِ از خود رفته ترس از بحر بی پایان

چگونه عقل باشد سدّ راه عشق ب...

36
ادامه شعر
محمد جواد تک فلاح

عاشق نما

من یاد دوست کنم مدام و او انکار کند وجود مرا
لعنت به دوستی که انکار کند احوال مرا
این بود عاقبت فحش هایی که میدادی
به یار خائن قبلت که هر روز سلامش میدادی
چقدر یاد مرده و زنده اش میکردی
به قول خودت اگ...

53
ادامه شعر
دکتر سجاد  فرهمند

چک سفید

لب هایت چک سفید امضا بود
به بهای دل دادن و دل سپردن
من آن را نقد کردم

دکتر سجاد فرهمند

54
ادامه شعر
علی مرتضی  موحدی

(:(سرزمینم):)

چرا این قدر ناله و فریاد داری سرزمینم
چرا اینقدر اشک پنهان داری همنشینم

اشک می ریزم پای پرچمت سرزمینم
چرا نیست سر افراز پرچمت سرزمینم

(موحدی)
پائیز سال
1401...

29
ادامه شعر
مسعودرضا افشاری

بوی باران

خدا را چه دیده ای
شاید یک روز
آنقدر باران ببارد
که شعرهای من هم
بوی باران بگیرد
مسعودرضا افشاری با تخلص_تراب

46
ادامه شعر
آرزو بیرانوند

وقتی زمستونه...

وقتی زمستون می رسه از راه
دلتنگیِ من بیشتر میشه
شاید منم، اونی که تنهایی
تو شهرِ برفی در به در میشه

باید میونِ مُردن و موندن
هر شب گرفتارِ دو راهی شم
اونقدر بی تابم از این تردید
که مثلِ اسفندِ رو آتی...

98
ادامه شعر
جواد  مهدی پور

بلا ..

بسمه تعالی

عشق تو بلا بود که آمد به سر من
غلطید به خون با لب تشنه جگر من

در مشرب آیینه ی من ، رطل گران است
هر سنگ از آن غائله آید به سر من

خورشید بر آورد سر از مشرق ایوان
خواب ست ولی چشم...

37
ادامه شعر
شهناز عیدی وندی

بر که می تابد نور؟


برکه می تابد نور


در دل شب
می ترواد مهتاب
همه تن ها در خواب
خفته در
خواب عمیق
همچو مرگی خاموش
روی چشم ها
چشم بند
روی گوش ها
گوشبند
بر که می تابد نور؟
از چه می تابد مهتاب؟
...

62
ادامه شعر
محمد مولوی

من

من:

من اگر خاک بودم
فقط علف هرز می روئید از من
من اگر آتش بودم
کاشانه ها را می سوزاندم
من اگر سنگ بودم
سنگ مزاری برای یادبود می بودم
من اگر آب بودم
سیل ویرانگر می بودم .

من اگر آدم بودم
بویی از آ...

70
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 326

یارب تو واقفـی که منـم بر رضـای تو
سر می نهم به گرد سـر خاک پای تو
گـر گرد خاک پای تو بینم به چشم خود
بـر چشم خود نهم خطی از گرد پای تو
٭٭٭
مـا سـر نهاده ...

34
ادامه شعر
سید صالح صدر

طلسم

دعا کنیم طلسم جهان شکسته شود
دهان جنگ و جنون با کتاب بسته شود

زمین به رقص بیاید زمانه خوب شود
شب مصیبت ما ناگهان خجسته شود

پرندگان به نواهای خوش ادامه دهند
میان باغ کسی از شکار خسته شود

و هیچ آدم ب...

57
ادامه شعر
علیرضا نقدی

انتظار امام زمان عج

هیچ کجا نمی‌روم هیچ سوای جمکران
چون که ندارد هیچ جا مثل صفای جمکران

زود درآ ز آب و گل ذکر بگو شبی چهل
تا که کنی به حال دل درک هوای جمکران

عارف مصطفی صفت خواند حدیث منزلت
نوش کند ز معرفت درد و دوای ج...

61
ادامه شعر
سیده نسترن طالب زاده

سبز بادت سر

دوباره میچمد گوزن شرابی مغرب
به غرفه های برفتاب قله ی درفک
به خون آبی ابران ، تپیده سردرگم
درخت نازک عریان راش رویاتک

شبست ،در شرف زادن غمی مرموز
ملیله های جامه ی تندش،حواس انگیز
و ماه میان حباب شیشه...

88
ادامه شعر
ادریس علیزاده

ساقه گندم

نباید بشکنی ای ساقه‌ی گندم
نمیبینی ز اشک و ناله‌ی مردم

توایی نان آور پاک سر سفره
تو را دربند میدارند و بر سخره

نهالت ریشه‌ی این خاک روحانی
چرا در بیشه‌ای غمناک و زندانی

توایی که زاده افسانه غیرت
به...

54
ادامه شعر
علی معصومی

حجره عطار

حجره عطار
یکشب بهانه می کنم و زار می زنم
خود را میان عقل و جنون دار می زنم

از ناکجای شک و دلآشوب لحظه ها
تا بامداد صبح یقین بار می زنم

از امتداد پنجره ای رو به آفتاب
خود را به سمت کوچه انکار می ز...

75
ادامه شعر
فاطمه  یاراحمدی

اندوه

اندوه را فرستادم
به بلندترین شاخه
تا آخرین گردو را بیاورد
و خودم را نشاندم
زیر درخت بادام
کنار کودکی ام
باید رازش را در سینه ام می ریخت
دهان باز کردم
خندید...
پونه ها از چال های گونه اش سرک کشیدن...

44
ادامه شعر
 اسماعیل سهامی

انتظار

من از باغ انتظار آمده ام
آنجا که رویش گل از دل سنگ را دیده‌ام
آنجا که برای دیدنت
ثانیه ها کنار هم چیده ام
من از فصل امید آمده‌ام
آنجا که شکسته اند پرندگان حصر قفس را
پرواز پروانه ها از دل پیله را د...

41
ادامه شعر
رامین خزائی

این جام می ات شهد شرنگ است مگر؟

میخانه چو من مست و ملنگ است مگر؟
رقاصه ی سِن سخت چو سنگ است مگر؟
در کعبه و بتخانه چرا می نزنم
این جام می ات شهد شرنگ است مگر؟







با احترام
تقدیم به نگاه پرمهرتان
کهنه سرباز ایرانی
رامین خزائی
...

43
ادامه شعر
علیرضا نقدی

مدح امیرالمومنین صلوات الله علیه

در شعر علی نام علی صدرکلام است
گفتیم نگوییم غزل نیمه‌تمام است

هر ثانیه جاری است علی در رگ ما چون
ما را فقط اوصاف علی آب و طعام است

گفتند کسی پخته و پیر است شود شاه
در جامعه بسیار بود پیر که خام است
...

72
ادامه شعر
مهدی رستگاری

شمیم مهربانی

بسمه اللطیف
شمیم مهربانی

بیا و روزگارم را پر از شور جوانی کن
هوای خانه را پر از شمیم مهربانی کن

چو از ره می رسی با التفات اندکی من را
به ناز و عشوه مایل سوی ابروی کمانی کن

دمی سوی من آی و با محبت د...

67
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

عشق ندارد پروا

از چی قرار است امتحان پس دهم و به کجا ناله های جرس
منی که ترد شدم از کسست و در عشق هم سخت شکست خوردم باتیر به حلقوم نفس لیک از عشق نه هرگزم بس
آنکه یک بار دلش را به دلی پیوند کرد تلخ نوشید و محروم خو...

65
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

آه ای عشق

آه ای عشق
تو همان روح هرجا سرگردانی که از درد کسی باکت نیست.
نه ترا عقل فراوان نبوغ
نه ترا خاطر آزرده ی کس.
که تو سرشار از خودت هستی وبس.
به تو افسوس کشیدن رنج است.
به تو اظهار خوش آمد گنج است.
تو هما...

71
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 348

در کنگره دلها ،نام توچه نقشـی داشت
در کنگره هر دل ، نقش دگری بگذاشت
یارب چه تفضّل بود بر آدمیـان کردی
این مرحمت ولطفت یکدل به جهان نگذاشت
٭٭٭
با درک ما نشاید ،فکری درای...

45
ادامه شعر
کاویان هایل مقدم

صید دل

نیک و بدم ندانی با آن که کاردانی
سر کرده ام در این فصل، آواز نوجوانی
چوب ملامت هر دم، بر کودک درونم
بنواختی به سختی، وین نکته را نخوانی
آن کس که بیخود از خود، زنهار می نخواند
هرگز به بند زینهار، بستن ...

113
ادامه شعر
فاطمه  مهری

آزادی

با دلی که هرگز گلی از آرزو نچید
دربوستانی که هرگزبهاری به خود ندید
زندگی خواب آرامش می دید
فریاد بر آریم به کدامین امید
پریشان شویم به کدام وعده و نوید
بنشین و خواب آزادی ببین
#فاطمه_مهری
#شعر_سروش...

88
ادامه شعر
محمد جواد تک فلاح

تمنای الله

درویش را چه دست تمنا به سوی غیر
ان را که خواهد از دوست طلب میکند, نه ز غیر
تا دست نوازش دوست در این عالم هست
از غیر طلب کنی شوی ظالم و پست
گر چند قدم به سوی او برداری
در راه رسیدن به هدف عیاری
او ناظر...

70
ادامه شعر
 اسماعیل سهامی

روزگار

دست در دست تنهایی
سر به شانه های غم
نشسته ام کنار بی کسی
گرم صحبت با سکوتم
شکوفه های پیری ام
رقص موهای سپیدم
می زند پوز خند بر
چینه های دور چشم
روزگار...

63
ادامه شعر
لیلا طیبی

آسمان

می‌گویند:
(به هر کجا که روی آسمان...)
نه!
پس چرا؛
آسمان "تو" آبی‌ست و،
آسمانِ من ابری‌؟!

#لیلا_طیبی (رها)

58
ادامه شعر
برو به صفحه:
محل تبلیغ کتاب و آثار فرهنگی شما
تو را به هیچ زبانی
کانون ادبی ققنوس
کانون ادبی ققنوس
بازدید ویژه
ورود اعضا

تولد اعضا
شاعران جدید