آخرین مطالب وبلاگ
نماد الکترونیکی
آمار فعالیت سایت
  • تعداد کاربران:2,322
  • تعداد اشعار:28,457
  • تعداد نظر:195,426
  • تعداد بازدید:7,106,958
آخرین حضور کاربران
اخبار
  • 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
  • 10/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
طارق خراسانی

راهِ دعا سد شده است

درد از خانه ی یک رفته و در صد شده است
حالِ من چون همه ی مردم ما، بَد شده است

آن که می کُشت جوانان وطن را، به خدا
آدمی بود، ندانم که چرا دَد شده است؟!

دیدم از پشتِ زنی تشنه ی آزادی و عشق
هَشتکِ خ...

85
ادامه شعر
جواد امیرحسینی

کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد



کی شعر تر انگیزد، خاطر که حزین باشد
کی در هیجان آید ،آن دل که غمین باشد؟

چون در طربش آرم، این پیکر فرسوده؟
کز جور زمان عمریست، با مرگ قرین باشد

یک لقمه به ما دادند، با خون دل آغشته
انگار که ذاتِ م...

62
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

سیب شهر

تـــــــــو فکر کـــردی که فقط من غریب شهرم
گدایــی بـــــد تــــــــــر از آن که عنقریب شهرم
بــــــه لـب هرکی کـــــــــه حرفی ز مسکینی زد
و مسکینان دیـــــگر جمع و من ضریب شهرم
ویــــا فکر به سر بـ...

54
ادامه شعر
محمد علی رضا پور

لباس شخصی ها

پلیس، کم تر جولان می داد

"میزان، رأی ملت" بود و، اعتراض آرام، آزاد

و جمعی از این گفته ها، شاد

سکوت بود و فریاد

لباس شخصی ها آمدند.


شعر پیشرو
شعر سروش
محمدعلی رضاپور
قانون بود

در تردید بود و نب...

89
ادامه شعر
محمد خسروی فرد

زخم عمیق

موی تو جرم و ولی مفتی و مجرم همه  پاک
دخترم با دل غمگین و پر از خون چه کنم
پاسخت دار و ولی پاسخ فاسد تقدیر
پسرم با ستم و پوچی قانون چه کنم
شادیت گم شده در سفره ی خالی و عذاب
پدرم با غم و آن چهره محزو...

40
ادامه شعر
پیام قاسمی

جادو

چشمم به تو یا خیرهِ به چشمانِ‌جنون است
در چشـمِ تـو صد بند زِ جادو و فسون است

تنـدیس تو یڪ بت،ڪه نشانی ز خدا شـد
تصـویـر تـو گلچیـنِ گـذشته و ڪنـون است

در جنگــلِ مــوهایِ تــو عطــری زِ گلستان
در پ...

48
ادامه شعر
jalal babaie

آمدن مرگ

چون رستم سپهسالار چون شیرخشگمین.
هرگونه باشی مرگ آخر می زندت زمین.
کشتی نگیر با مرگ که حریفی قدر است.
مرگ سفری از این جهان به جهان دگر است.
مال و منال وثروتت به چشم مرگ حقیر شد.
هنگام مرگ آدمی انگار ک...

65
ادامه شعر
سیدیحیی حسینی

چالش

***چالش ***
ــــــــــــ


به بال چیده نتوان

اوج پرواز

چواسماعیل دست وپا بسته

خنجر که بوسیده گلو...

نوش داروی پسِ ...

67
ادامه شعر
علی معصومی

ثانیه های عبور آب

ثانیه های عبور آب

با کوزه ای شکسته اگر بند می زدند
قلب مرا به چشم تو پیوند می زدند

در سینه ام به برکت مژگان سرکجت
با هر لبت به کام دلم قند می زدند

شرجی تر از همیشه به امواج بیکران
ذر موج موج موی ت...

61
ادامه شعر
محمد علی رضا پور

باز هم با دروغ آمده بود

باز هم با دروغ آمده بود

شاه بیت دروغ ها شده بود

یک نقاب گشاد هم زده بود

مردم، او را به سُخره می دیدند.

شعر پیشرو
شعر سروش
محمدعلی رضاپور...

71
ادامه شعر
آرمان پرناک

قهوه

حرض نخور قندم !
فنجانِ زندگی،
قهوه تر از آنست که بخواهی
مزه بپرانی !

" آرمان پرناک "

56
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 312

آدم به راه حرص و طمع ها کشیده شد
در راه حرص و رسم جهالت دویده شد
دردا که حرص کی بگذارد که آدمی
در گوشه ای به حالت خود آرمیده شد
٭٭٭
داستان سرایی حرص وط...

46
ادامه شعر
بابک  قدمی واریانی

محبوب دل

“محبوب دل”
محبوب چه دردی است دائم در انزوایی
افسرده حال هستی,اما گریز پایی
افزوده درد دوری ,از یاد رفته باشی
با من بگو درونت میسوزد از جدائی؟
نا گفته در دلت را بامن بگو نهان است
هرچند تلخ باشد ,ش...

97
ادامه شعر
آرمان پرناک

لا مخاطب !

پلک هایم
دمادم
روی مین ها پا می گذارند

در گلویم
هزار کبوترِ تیر خورده
هزار کبوتر بی پر
هوای پر کشیدن دارند

سیم های خاردارِ خاطره
نمی گذارندم
مریم را ببویم
مریم را بیاندیشم

اتاقِ تاریک،
به دورِ من ح...

65
ادامه شعر
نادیا رودکی

غزل نگاه تو

هر بیت گویای احوالم که بود
هر قافیه تمثیل احوال تو بود
صبر من ز صبر جهان کاسته بود
کاش تمام مثنوی های جهان در وصف تو سروده بود
قلبِ من صدها شعر مثنوی تقدیم تو کرده بود
غزل تمام اشعارم با اسم تو ردی...

71
ادامه شعر
مرتضی سنجری

دیوارهای فراموشی

《دیوارهای فراموشی》

گاهی باید باخت
آنچه را که بُرده ای
مثل شب هایی که
از ترنم شعر بر لبانت جاری می شود؛
گاهی باید ساخت
آنچه را که سوخته ای
مثل روزهای زندگی که
از پَر پروانه ای تنها در روزگاری غریب
بر ...

59
ادامه شعر
ولی اله بایبوردی

دست جلّادان چو ضحّاکی ولی


سروری از آن کسی شد با کلاه
امر معروفی کند دور از تباه

گر چه آشوبی به پا در خطّه ای
دست افرادی به اوباشی گناه

ناحقی را حق عیانی در دیار
هر چه اموالی به غارت بی سپاه

گوشه ای افتاده بینی زیر پا
بی گن...

65
ادامه شعر
کاویان هایل مقدم

برگها

برگها در فصل پائیز یک به یک جان می دهند
بر ستم بر نسل بی فرجام پایان می دهند
برگها هر یک به رنگی عمر را طی می کنند
زیر پای عابران خسته جولان می دهند
برگها امیدوارند فصل سبزی در پی است
زان سبب اینگونه ...

102
ادامه شعر
متین  حکیم پور

تبانی


عاقبت به خیر نمی شود
شاعری که در غروب دلگیرِ یک روز پاییزی
تنها با قلم
به جنگ ِ دلتنگی هایی میرود ، که با خاطرات خیس و باران خورده ی تو تبانی کرده اند .....









پ. ن : /امان از آدم های دلتنگ...

70
ادامه شعر
جواد امیرحسینی

بانوی ایمان


آنکه روشن از فروغ او چراغ مذهب است
دختر شیر خدا، بانوی ایمان، زینب است

آنکه خود شاگرد درس حیدر کرّار بود
بی گمان آموزگار بی بدیل مکتب است

آنکه داغی پشت داغی دید و ابرو خم نکرد
آسمان صبر و ایمان...

52
ادامه شعر
محمد مولوی

برای ...


دنیا ” برای” زنده_گانی تنگ است
لطف کنید قبر مرا گشاد حفر کنید !

محمدمولوی
کاریکلماتور

107
ادامه شعر
مهتاب  ایزدسرشت

به الهه شعر سوگند

به الهه شعر سوگند
ساعت صفر عاشقی نزدیکیست
وتوماه ترین شعرمن
درمهتابی ترین شبی.....
نزدیکترین به خورشید عالمتاب
بی تاب.....م.مهتال...

96
ادامه شعر
سید هادی  محمدی

وقتی که

من به دُنبالِ تو بودم نگران وقتی که
تو در آغوش لبالب، هیجان  وقتی که


قَد فروخورده ام از این همه سرگردانی
در رکوعی به تماشای کَمان،  وقتی که


پاره های بَدَنم رو به غَمت می‌رقصند
وای، اَز پنجه ی ج...

115
ادامه شعر
رحیم فخوری

توکجائی

نمی دانم چرا؟
خیال تو . . .؟
همیشه مه آلود است
درخیال من
انگار
جنگلی را باران زده
ومنِ گم کرده راه
درخفقان مخمصه
فریاد زنان برگوش زمان
دراین گنگ نهفته برباد.
آهای . . .!
دستی بتکان برایم!
آی !؟
آهای ....

48
ادامه شعر
سیده نسترن طالب زاده

بوسه های آبی

به سرت دست میکشم
به جانپناه این همه شعر
به تنت
به ساعت گرم بوسه های آبی
.
.
.
و گلهای لیمویی پاییز میشکفد

در تو غرق میشوم
روزها آب نمینوشم
بر اندام ساحل مفتون باران میبارد

جنگهای صلیبی از زخمهای خست...

109
ادامه شعر
پیام قاسمی

انقلاب

انقلابی مخملی در مـن رقم زد آن نگاه

کودتا کردی و در دل پادشاهی می کنی

پیام قاسمی

45
ادامه شعر
جلال پراذران

سکوت

وهمی معلقم
که درد می‌کند
در یک سکوت مشدد
آه ای همیشه روبروترین
دست مرا بگیر
بالا بکش از این همه حرفی
که دارد مرا در خود فرو می‌بلعد
باید بالا بیاورم
این واژه‌های زیادی را که خورده‌ام
شاید توانستم از آ...

48
ادامه شعر
طارق خراسانی

عاشق شد

نسیم بوی تو را تا ربود، عاشق شد
دلم که چشم تو را می سرود، عاشق شد

تبر به ساقه ی مهر تو خورد و از خود رفت
همو که اهلِ محبت نبود، عاشق شد
...

61
ادامه شعر
منصور فرزادی

آتش خاک

آتش خاک من از خاطره ی جنگ، ترست
حیله با خفتن این قافله نیرنگتر است

حاصل نور سپید تو در این روز بلند
به تن شبزده ها سایه ی پر رنگتر است

گرچه در جاده ی تو شیشه و خارست زمین
از دل صخره ولی همت ما سنگتر...

81
ادامه شعر
نادیا رودکی

بهار در پاییز

باز صدای دلنوازت برایم نغمه سرایی میکرد
تا که صدایت قطع شد
خورشید دلم غروب میکرد
در غروب پاییزی نگاهم،
با حضورت بهاری دل انگیز طلوع میکرد
نفس های پاییزم بخاطر وجودت چه بیقراری میکرد
شاخه درخت پاییز...

74
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

کنار چشمه ی بی آبی خشکیدم

کنار چشمه ی بی آبی خشکیدم
نه برگم سالم ازدرد ماند نه ساقم راحتی از پیله گرهای ناهنگام
یکی دوشاخ ناقابل ازاین تن پرتکلیف باقی ماند
عجیب است تابه حال گندی تنم پابرجاست
شکستن بایدم روزی
قوت مردی تبر برد...

60
ادامه شعر
نادر ابراهیمیان

آزادی

در هوای تو پر می زنم ، آزادی!
و هیچ کس
وقتی وقتی اسارت بال هایم را می بیند
نمی گوید:"آزادی!"
نادر ابراهیمیان

35
ادامه شعر
دادا بیلوردی

سبک زلال

*
یک نفر راهم گرفت
ناله ، بد کردم ز دل ، آهم گرفت
پس دل ِ بشکسته از شمشیر هم کاری تر است
زانکه از من خال و خط باهم گرفت
حقّ ِ خود خواهم گرفت
*
در تمامِ قیل و قال
بوده خطّ ِ قرمزم سبک ِ زلال
محت...

57
ادامه شعر
سیده نسترن طالب زاده

زنی بدون دهان ،بدون گلو، بی رگ

لبخند بزن !


به انبساط دو تا موج گسسته ز هم
و سه تا خط پهن منحنی ،وصلیم
به رسپریدون تزریقی اکتفا نکنید!!
بدون جنگ ،ما هم از همان نسلیم


به عاشقانگی داٸمی سینوسیست
به تابع ترشیدگی تو و من نیست
چقدر...

142
ادامه شعر
جواد امیرحسینی

رباعی


امشب همه‌یِ ارض و سما می گریند
بر کشته‌یِ شهر سامرا می گریند

فریاد که صاحب الزمان گشته یتیم
آهسته در این بزم عزا می گریند

#جواد_امیرحسینی(مهراد)
۱۲ مهر ۱۴۰۱(هفتم ربیع الاول ۱۴۴۴ ه.ق)
شب شهادت امام ...

75
ادامه شعر
لیلا طیبی

دار اعدام

دار اعدام شده است؛
شاخه‌های خشکیده
--بر پیکر درخت!
...
آه از برگ‌های خشکیده!


#لیلا_طیبی (رها)

49
ادامه شعر
علی معصومی

غمگینی قلم

غمگینی قلم

چه شد که دانه زنجیر پای هم شده ایم
به پای خاطر آشفته هم قدم شده ایم

اکرچه همدم سرویم و قله های رفیع
به زیر بار مصیبت دوباره خم شده ایم

من و تو فوج پرستوی آسمان همیم
که دانه دانه از این ب...

42
ادامه شعر
ادریس علیزاده

ترسم

من از چشمان تنگ آشنا ترسم
من از وجدان سنگ بی وفا ترسم

من از بازیگران صحنه تاریک
من از بحران و لنگ بی نوا ترسم

که پندارم نهد گامی به ناکامی
به بالینش ز مرگ بی صدا ترسم

من از نادیده های واقعی گویم
ب...

54
ادامه شعر
فروغ گودرزی

نماز صبح

چشمانم را به روی دنیا
می بندم...
خدا اما، برای نماز صبح
صدایم می زند...!!

49
ادامه شعر
بردیا امین افشار

آخرین نفس

گرمترین هم باشد

سرد است زندگی در قفس

پایمال می‌شود

هر آنچه داری برایش هوس

در تکه‌های زندگی

آن دم که تاریکیست دنیایت

سردترین هم باشد

گرم است …. آخرین نَفَس...

90
ادامه شعر
ولی اله بایبوردی

یاد روزی کن اراذل در زمین


1

یاد روزی کن اراذل در زمین
همچو کفتاران شغالان در کمین

خون خلقی را بریزند ای رها
با تنازع حکم قانونی همین

2

شرم بادا حاکمان تاریخ را
زیر پا له خلق را در هر کجا

حاکمیت اجتماعی با نظام
گه به بی ن...

86
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 310

صاحب نظران ، رد شدن از پرده ی پندار
تا آنکه به رفتن به ره ، آن پرده نگهدار
صاحب نظری باش ،تو هم مثل همان ها
تا بلکه مشخص نگری صانع اسرار
٭٭٭
ای وای ...

58
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 311

یاران نــظر کنیــد ، وفــاداری شــهید
جانش فـدای امـر خدا شد ، بر این امیــد
همّت نــمود و حرمت حق را نگاه داشت
تا عاقبت به نزد خـدا گشت رو سفیــد
٭٭٭
در محضر و...

56
ادامه شعر
دادا بیلوردی

ای وای از این سخن

*
گفتا تــو را چــه شد؟!
رنگت پریده پس چرا؟ چه شد؟!
من محرمم ، تــو رازِ دلت را بـــه من بگو
در عـالــمِ تــو مـاجــرا چه شد؟!
دیدی چه ها؟ چه شد؟!
*
گفتم که عاشقم
حاصل مرا ز عشق بوده...

58
ادامه شعر
مرتضی سنجری

دختران حوّا

《دختران حوّا》

بی تو انگار تمام باغ شعرم
بدون درخت سیب است
ببین..!
چگونه دختران حوّا
با سُرمه ی غزل خوان چشمان خود
زمین را به انتظار آدم نشسته اند؛
در دل هایشان هزاران
زخم کمین کرده
که با هر تیغ کمان ...

57
ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

سلول کاغذی

" سلول کاغذی"

تا تو دور می شوی
نور به علف ها، هرز می رود
و طاقت نازک بنفشه
از لبه ی سیاهی
پرت می شود
روی من،
بغض چشم هایم شکسته!
و مانده ام
که چگونه از باد
تنم را برگردانم
به رگ های سبز،
آن روزنه
چ...

74
ادامه شعر
پیام قاسمی

بپرس

احساس من را از خودت در عمق چشمانم بپرس
از قلب مغلـوبِ تـو در آیینه یِ جانـم بپرس

ای ماه من،خورشید بر رگهای شب هایم بپاش
آن قـولِ مـا در عاشقـی، از حالِ الآنم بپرس

جان بـودی و در راه جانان دادمـت اما...

58
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 309

ای آنکه تو این خواندن حق است به فالت
آسایش دنیـاست ،که انگشت محالت
آن جور و جفاهـا که بیامـد به سر تو
آن جور و جفاهاست ، که گردیده وبالت
٭٭٭
هـر نیت نیکو ...

68
ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

شتاب زده

در یـــک رهـی کـه پـــای و دلم همزمــان دوید
بــــا بـیش مشکلات ولــی بـــــا هزار نـــویـــد
چشمم کـــه دیــــــده بــــــود نـمودش انــتخاب
بــــــدون هیچ تـــرددی و بـــــدون اضـطراب
بعــــدش بــــ...

70
ادامه شعر
نادیا رودکی

فریادنگاه

یک بار دگر باز طلوع کردی
باز به دیدارت مرا نائل کردی
صبری که ز دیدارت داشتم
تاشنیده شد صدایت، باز مدهوشم کردی
باز مرا پشت لبی پر سکوت صدا کردی
تا که هوشیار شدم، باز با چشمانی خیره مرا محو تماشایت کرد...

46
ادامه شعر
برو به صفحه:
محل تبلیغ کتاب و آثار فرهنگی شما
تو را به هیچ زبانی
کانون ادبی ققنوس
کانون ادبی ققنوس
بازدید ویژه
ورود اعضا

تولد اعضا
شاعران جدید