شعر ایران

372

ادامه شعر

اسرار خدائیست

منوچهر منوچهری(بیدل)

مثنوی

ایا عشقی که اسرارت خدائیست
به بی تابی قلبم آشنا ئیست
مرا حرص هوای مبتلی نیست
ولی عشقم سزاوار علی نیست
علی نور حضور کبریا ئیست
علی آن جلوه ذات خدائیست
علی شاهنشه و نور جهان است
علی بینای پید ا ...

14دیدگاه

319

ادامه شعر

تو بخند

سمانه تیموریان (آسمان)

نمیدانم از کجا و کی شروع شد
اما ...
دنیاباور کند یا نه

عاشقانه ترین داستان دنیا از یک چاله شروع شد

یادت هست ؟

تو خندیدی و من
سقوط کردم به عمق خواستنی ترین چاله دنیا

ای به قربان ...

352

ادامه شعر

(مسیر پرواز ۹)شور و اشتیاق وصال

زینجا تنها رفتن است،
این سفر یعنی خارج از تن است،
هر کسی با کوله بار خویش ، باید طی کند،
گر که نور دیدی هراسی نیست راهت روشن است،
در همین حال و هوا مان تا زمان پیش آیدت،
عشق کن ، هر لحظه گو،هو با...

394

ادامه شعر

ستودنی

عرفان ویسی (هستیار)

ستودنی
غزل و دوبیتی، اشعار هزارند، هزار
هیچ یک قدرت وصف تو ندارند ای یار
نفست عِطر و گلویت ره مشک
چشمهایی که ازابتدا خمارند، خمار
چین پیشانی تو موج ملایم، برآن
ابروانی که به انحنا دچارند ، دچار
...

309

ادامه شعر

رد دعوت

الهه دهقان

به محبت شما... بد جور عادت کرده ام
از همه آشنا،غریبه ها شکایت کرده ام

شایدم روزی مرا طرد کنی... می دانم
وبگی بانو ...شما را رد دعوت کرده ام

هر شب از تهران برایت بوسه ارسال کنم
و شما به من بگو...

10دیدگاه

405

ادامه شعر

به کوچه کوچه ی تاریخ با تو می خوان...

«اگر چه شعر دَری تحفه ی خراسان است
شکوه شعرِ دَری، ساکنِ نیستان است

به کوچه کوچه ی تاریخ با تو می خوانم
که عشق، روح خدای عظیم مَنّان است [1]»

«بدون جلوه ی رنگین روشنش انگار
بنای قصر دل ا...

30دیدگاه

11رای

495

ادامه شعر

اسطوره های غواص

علی اصغر اقتداری

با غروری نجیب وروحانی وسعت عشق را شنا کردند
دل خودرا به موج ها دادند میل دیدار آشنا کردند
سیلی موج را خریدندو لذت اوج را چشیدندو
فتبارک از او شنیدندو این چنین خویش را رها کردند
دستشان بسته بود...

33دیدگاه

316

ادامه شعر

آتام بابک ( پدرم بابک )

تبسم عبداله زاده

هله ده آدیملارینین
قایغیسی
سسینین جینگیلتیسی
ساوالان دا
بز قالاسیندا
قارتال قانادلاریندا
دویولور ...!!!
توپراقیندا
هر گون من
هر گون وطن
سنین ایچین نفس آلیریق

سن هله ده..
کسیلمیش قوللا...

18دیدگاه

1308

ادامه شعر

کوبه، سه فقره

محمد ترکمان(پژواره)

دنیا از بس
مال ما نیست
کهِ همه اگر
آفتابه شود
برای دزدی
- یکی -
به ما نمی رسد!
= = = =
در این پاییز !
نه به باد
اعتمادکن !
- نه - برگ ها
تنها
درخت - باش !
= = = =
عاشقی ...

13دیدگاه

384

ادامه شعر

به هوای تو دلم غرق تمنا شده است

علی اکبر سلطانی

به هوای تو دلم غرق تمنا شده است
محو چشمان غزل خوان و فریبا شده است
قایقی گشته به دنبال لب اسکله ای
که به امواج غم چشم تو پیدا شده است
موج گیسوی سیاهت که سرازیر شده
آبشاریست که در کوه کمر جا شده ا...

23دیدگاه

385

ادامه شعر

ایینه دروغ بگو

فاطمه اکرمی

نیمایی

اون روزهایی که من با غم سرو کارداشتم

اون روزهایی که من زندگی مچاله شده ام را بادست خالی بازمی کردم

هرگز ازیادم نخواهد رفت

حالا بعد از سالها

غبارغم دیروز

برچهره ام شده چون روز

به ایین...

33دیدگاه

357

ادامه شعر

زن دگ ی

سلیمان حسنی

زندگــی٬زِ٬نــون٬دال‌وگِ‌ویــاست
زِزبانِ‌خـــــوش٬نِ‌ازنامِ‌خــــداست
دِ٬دلِ‌دریــــایی‌وگِ گفتـگــــوست
یاٰ٬یــارِیک‌دل‌وعشــــقی‌نکـــوست
زندگـی٬زنــدانِ آدم‌هـــا،که نیست
این‌همــه‌دردوغـ...

4دیدگاه

227

ادامه شعر

رقص برباد

روح الله اصغرپور

آنانکه به سینه سنگ فرهاد زدند
زنجیر به پای عشق آزاد زدند

بی حوصله ناشکیب مردم ای وای
آتش به چنین کویر آباد زدند

معلوم نشد که از کجا می آیند
آهنگ زمینه را فقط شاد زدند

ما را که جواب صلح را...

2دیدگاه

302

ادامه شعر

گاهی ، تفالی به خواجه ی شیراز میزنم

محمد جوکار

گاهی ، سری به کوچه ی آغاز میزنم
با تو ، کنار خاطره ها ، ساز میزنم

وقتی حواس شعر مرا ، پرت میکنی
بی اختیار سیب ترا ، گاز میزنم

یلدای خاطرات تو را ، گریه میکنم
گاهی ، سری به پنجره ی باز میزنم
...

29دیدگاه

391

ادامه شعر

پندنامه

پویا نبی زاده

به نـــام بزرگ جــــهان و روان
پدید آمده از دمش خــاکدان

گواه من اندر جهان رای اوست
خِرَدرا فقط غصّه سودای اوست

نباشم به دزدی که تهمت بسیست
بدوزم چنین گویَدَم هر کسیست

زَنَم از ...

15دیدگاه

411

ادامه شعر

رنج موج

سلبی ناز رستمی

"باید شبی بپرسم از او راز خویش را
باید به یاد آورم آغاز خویش را
دیریست در غبار قرون دفن کرده ام
آینه های نیلی اعجاز خویش را
دیریست این پرنده ی آواره ی غریب
گم کرده است وسعت پرواز خویش را
م...

22دیدگاه

303

ادامه شعر

عاقبت یک روز می آید که امـضاٌ میکن...

حسین دلجویی

...
سالها رفته است و مانده باز هم درخاطرم
سبز چشـمان شمالی های شالی پرورم
/
نوبـهارم رفته اما باز هم گــل می کنند
روز و شب آوندهای پونــه های باورم
/
از حلــول آبی چشـم خـزر دارم امید...

386

ادامه شعر

آغوش شب

زیبا آصفی (آمین)

شب را دوست دارم،
با سوسوی ستارگانش
لبخند سحرآمیز ماه نقره فامش
ورنگ آسمان شب در تمامی فصل هایش

شب را به آغوش می کشم ،
با رقصدختر مهتاب در برکۀ آب زلالش
در آواز جیر جیرک های شب بیدارش
و صدای ق...

18دیدگاه

337

ادامه شعر

دلخوشی

شکوفه دهقان

نیمایی

دل خوشم به دلخوشی های گاه گاهی

به یک فنجان چای داغ به فال قهوه ای

و این فنجان خالی !

به لبخند کودکی که محکم گرفته دست پدری

به دیدن نوزادی در آغوش مادری

به گرفتن شاخه ای گل از دست ...

6دیدگاه

403

ادامه شعر

اتّفاقات جهان

دادا بیلوردی

نـورِ خـود بـی عـــشق در عــالم نبــارد آفتـاب
بــا امیـدِ سبــزه زائیــدن شد آبستـن سحـــاب

درس گیـــــر از اتّـفاقـاتِ جـهانِ هفت رنــگ
روز نـــو گردیده هر دم بــا هزاران انقلاب
...

19دیدگاه

300

ادامه شعر

سنگ قبر

الهه دهقان

ترانه

داری کم کم ،تودلم خوب خودتا جامی کنی
فکری به حال من واین دل تنها می کنی
چی بگم نمی دونم که عاقبت عزیزمن
باالهه ات یادیوونت چه جوری تا می کنی
این روزا،شبا،غروبا،بایه لبخندقشنگ
شعرسنگ قبر آرتوشا...

695

ادامه شعر

ابن رنگ

مهرداد نصرتی(مهرشاعر)

ابن رنگ
غزل طنزی از : مهرداد نصرتی(مهرشاعر)
جنس آدم ربط دارد با ژنوم
حضرت پالن حریر نقره سم!
دست در برگ هویت برده ای
به خیالت ماهیت هم گشته گم؟!
تو فلزت زنگ خورده، ابن رنگ!
حال بر خود هی بمال آ...

12دیدگاه

2رای

347

ادامه شعر

ز موج حادثه دردی قریب می بینم

حقیر حضرت استاد حمید سبزواری (حسین ممتحنی) را از بزرگ شاعران آزاده ی جهان می دانم.

زمـــوج حادثـه... دردی قریب می بینم

شـکوهِ شــعر و ادب را غـریب می بینم

به جای شــهد و شـکر از کلام احسا...

451

ادامه شعر

( مسیر پرواز ۷ )وسعت پرواز ذهن و در...

پرکش برو برآسمان،
بالاتر از خورشید رو در کهکشان،
هم گرمتر از خورشید شو گرما ببخش بر کائنات،
زانجانگاه کن برزمین آوارگان،
ره می روند خوابیدگان،

ایشان در جا می زنند،
ریسمان سستی را به هر جا ...

18دیدگاه

437

ادامه شعر

من اینجا و تو آنجا

روح الله اصغرپور

افسوس از این شور، من اینجا و تو آنجا
در مانده و رنجور من اینجا و تو آنجا
گویند که رایج بود این فاصله در عشق
این قدر چرا دور ؟ من اینجا و تو آنجا
صیاد شکست حرمت آزادی ما را
افتاده به یک تور ، من ا...

16دیدگاه

430

ادامه شعر

غروب یک زن

اعظم جعفری

" غروب یک زن "

روی دستهای باد

آرزوها به آرامی تشییع می شوند

و در جایی

دورتر از خیال تو به ابدیت میرسند.

اینجا زنی

برای همیشه

در خود غروب کرده است...!
...

357

ادامه شعر

خورشید ندانسته بدامان شب افتاد

احمد البرز

ازگوشه ی زیبای نگاه تو ، شب افتاد
وقتی گره زلف تو از تاب و تب افتاد
خورشید دو عالم شده چشمان قشنگت
خورشید ندانسته بدامان شب افتاد
ابروی کمان گیر تو ای، وای مرا کشت
چون ماه کمان کردو به چاه طلب اف...

13دیدگاه

348

ادامه شعر

قلب یک زن

زیبا آصفی (آمین)

هیچ بارانی رد پاهایت را
از کوچه های دلم نشُسته و
من قاشق قاشق حسرت می خورم
در خاطره های با تو بودنم
من ابری ترین آسمان دنیا و
شکست خورده ترین لشکر عاشقی ام
به جای خالیت نگاه نمی کنم
مبادا که جن...

8دیدگاه

254

ادامه شعر

فیروزه

نگار حسن زاده

چهارپاره

دست هایت که رفت بی وقفه
یک عصای سپید جاش آمد
دلخوشی هام پرزدند و به جاش
نام تو در کنار کاش آمد

رفتی و ساک را سبک بستی
حلقه و هدیه هام جاماندند
از بلایی که بر سرم آمد
باخبرهای قصه واماندند

...

53دیدگاه

14رای

610

ادامه شعر

یه زن که عاشقه ...

الهه دهقان

ترانه

هوای اینجا خوبه سرد و مطبوع
تو گرما حس شعرم کور میشه
دیگه کم کم باید فهمیده باشی
یه زن که عاشقه رنجور میشه

دیگه شونه، نه رژ لب، نه ریمل
مثه جنازه...تو تابوت میشه
بگم عاشق شدم میگی چه حرفا؟
...

9دیدگاه

360

ادامه شعر

بویِ سیب

سلیمان حسنی

بویِ‌گُل،بویِ‌طراوت،بویِ‌سیب
یک‌شمیمِ‌دلنـــوازوبَس‌عجیب
بـویِ دشتِ‌لاله‌هــا،بـویِ‌جنـان
بویِ‌مهــدی‌بشنـوی‌ازجمکران
یک‌نسیمِ‌دلگشـــا،بارنگِ‌سبـز
می کنـــدآرام دل،آیـاتِ نغـز
آب ســرد،ام...

7دیدگاه

263

ادامه شعر

در ذرِّه اعجازی بود، هر ذرِّه را ر...

ای مـرغ آزادِ چمـــن، پـــر بـاز کـــن، پــرواز کن
ازسنـگ هــا از تیــر هــا، تـرسـان مشــو آواز کن

گر شــاعری شـعری بگو، کز آن بَر آید بـوی جان
گر عاشــقی بــر خیـز هـان، آن کارِ دل آغــاز ...

39دیدگاه

11رای

495

ادامه شعر

بازهم در پشت شـالی ها دلـی گم کر...

حسین دلجویی

...
با تو دارد کم کمک شعرم شمـالی میشود
مثل سبز چشــم های آن حوالی میشود
.
عصرهای جمعه ام در پیچ و تاب گیـسویت
پیچ در پیچ هـرازم وه چه عالـی میشود
.
عقده ی یک عـمر دریای دلم در سایه ی
ساح...

28دیدگاه

406

ادامه شعر

چند مفرد

تبسم عبداله زاده

مفرد (تک بیت )

چند مفرد
1

شدم مثل شهری که
طوفان زده
گمانم نگاهت نشسته
به غم.

2
دربغض نی زارو میان
رقص باد
ازتو نوشتن آی مستم
می کند.
3
مسافرم ،تو پشت سر ،
وجاده ای به روبرو
ونیمه ی تومانده در ...

20دیدگاه

326

ادامه شعر

افق نزدیک است

هما تیمورنژاد

لوح دلـم را
چه ساده نقش می زنـد
خدایـــم

و باور هایــــم
چه زود بارور می شونـد

در این دنیــای دروغ

شده ام چوپانی که
خلال به دندان گرگ ها می کشــد!

خدایا
از دیــاری که مردمان عمودش
در...

31دیدگاه

408

ادامه شعر

نگاه و آتش

مرتضی فصیحی

دوبیتی

تو وقتی نگاهم میکنی،انگار آتش میزنی
بر این دل دیوانه ام صدزخم سرکش میزنی
یاتلخ جوابم میدهی،یا از نگاهم میرهی
آخربگو ای بی وفا،چرا؟اینقدرعذابم میدهی...

14دیدگاه

325

ادامه شعر

من کجا و تو کجا

ایمان نوکاریزی

دوبیتی

یار مرا صدا کند من به افق رسیده ام ..............او به جمال کعبه و من به خدا رسیده ام

او به صدای زم زمش جان ودلش تازه کند........من به حسین فاطمه دور خدا رسیده ام

...

9دیدگاه

334

ادامه شعر

" جغرافیای قلبم "

علی اکبر سلطانی

رباعی

پیراهن غرورم ، با اشک ، نخ نما شد

همچون پرنده ای که با میله هم نوا شد

تا پای صبرعشق اش در برف دل فرو رفت

"جغرافیای قلبم" ، یکباره " کربلا " شد !

تقدیم به تو
و دیگر هیچ ...!...

26دیدگاه

280

ادامه شعر

( مسیر پرواز ۶ ) رهایی از تجملات ح...

دیدی تو گر جلوه ای،
می بردت به سوی هر حربه ای،
و می نماید ترا تشنهٔ مقام و زرق و برق و پول،
همی رهاند ترا این عمل حرفه ای،
رها شوی از پی ای،

مسند و الوان بده،
هر انچه دارد او بِه از آ...

312

ادامه شعر

نوای فراق

مریم هاشمی

مثنوی

با سکوتت گر چه زخمم می زنی
سنگدل هستی ولی عشق منی
از سکوتت می هراسم ماه من
معنیش را می شناسم ماه من
این سکوتت طعنه بر من می زند
بر تنم گویی که سوزن میزند
بشکن این م...

7دیدگاه

465

ادامه شعر

لیلی مدرن

عرفان ویسی (هستیار)

لیلی مدرن
*******
عهدی که نبسته ایی گسستی لیلی
از ره نرسیده ، توشه بستی لیلی
ای ابر بهار، چند چندی با خود؟
انگار توهم نخورده مستی لیلی
حالا تو بگو به یاد مجنون هستی؟
یا اینکه تو باکسی نشستی لی...

2دیدگاه

0رای

276

ادامه شعر

میانِ حادثه ایی، عَن قریب اُفتادم

علی اکبر سلطانی

میانِ حادثه ایی، عَن قریب اُفتادم

به دامِ زُلف و نگاهی نَجیب اُفتادم

بَرای بُردن دل نامه های احساست

به فِکر قاصدکی ، دِلفــریب اُفتادم

خُدا، دوباره خواست که آدم شوم ، امّا

به دست ســیبِ...

22دیدگاه

313

ادامه شعر

مسیر پرواز ۲

بردار پا را از زمین ،
شکی نکن در حّد پروانه همین،
اندازه ی یک سر ، درآ از مردمان ،بالا گزین،
تو انعکاس هر عمل بالا ببین،
آیینه شو،خودراببین،

پس قصه را آغاز کن،
تا مقدم پروانه ها پرواز کن،
...

24دیدگاه

313

ادامه شعر

( مسیر پرواز ۵ )ببخشش و رهایی از حس...

مال کم داری،؟ ببخش،
سخترین دوران بیکاری ، ببخش،
تنگدستی ،؟ گر نداری ،؟ رو ندارتر را بیاب،
یافتی ،؟ بی ادعا منّت ببخش،
رحم را راحت ببخش،

رهایی از حسادت،
جهاد اکبر است نوعی عبادت،
وجودش ما...

25دیدگاه

268

ادامه شعر

غوغای اشک

کمال حسینیان

تلاطم ها فکندی چون، بر این ساحل تو ای دریا

هزاران رودِ ســرگردان، به دامانت چنین شـیدا

عصایت راهِ نیلم بست، چنان مردابِ بی روحم

به اعجازت رهی بگشا، که اشکم می کند غوغا

کنون تاریک...

31دیدگاه

10رای

385

ادامه شعر

"این گونه بدرقه می شوی "

سلبی ناز رستمی

1
این گونه بدرقه می شوی
یا ساز رفتن را ،
قبل از آمدن باران می زنی.
یا با چتری نگشوده ،
به انتظار باران می نشینی.
و من دلم می گیرد
از اینکه ،
توفان
ندیده
می روی!
2
باران ،
عاشقِ مرد ب...

22دیدگاه

419

ادامه شعر

تو دلِ سوختۀ قلب منی

روح الله اصغرپور

مسمط

مسمط
تو دلِ سوختۀ قلب منی
عشقِ افروختۀ قلب منی
فعلِ اندوختۀ قلب منی
رنگ آموختۀ قلب منی
خسته و کوفتۀ قلب منی
...

29دیدگاه

545

ادامه شعر

چه می شود که بریزیم و امتحان بکنیم...

حسین دلجویی

...
بریز بـاده که بنیان جان به هم بخورد
قرار درد و غم عاشـقان به هم بخورد
/
در این خـزان گرفـته بـهار وا بشود
اساس نظم زمین در زمان به هم بخورد
/
چه می شود که بریزیم و امتحان بکنیم؟
نگاه...

15دیدگاه

388

ادامه شعر

قصیده دل