آخرین مطالب وبلاگ
نماد الکترونیکی
آمار فعالیت سایت
  • تعداد کاربران:2,331
  • تعداد اشعار:28,638
  • تعداد نظر:196,003
  • تعداد بازدید:7,223,878
آخرین حضور کاربران
اخبار
  • 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
  • 29/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
حسن  مصطفایی دهنوی

مسأله

« مسأله »
هرکه نابودی خود دید، در این راه تو بود
هستی اش را به تو بسپرد و به درگاه تو بود
هرکسی یک سرکاری که زِ دست توگشود
نظرش بر تو بُد و یک سر کارش به تو بود
هر که از ف...

64
ادامه شعر
فاطمه  مهری

صندلی چوبی

_داستان تو واین صندلی چوبی چیست.؟
_ صندلی چوبی روی ایوان آن زمان که غرق رویای باتوبودن بودم
ودلداگی های دروغینت از چشمانم سرازیر می شد قایق نجاتم شد.
◾◾◾

هر شبم یلداست بعد از آن یلدا،
دانه کرده ...

126
ادامه شعر
آرزو نوری

حوا

وارونه افتاده بودم
و ابتدای جهان گم شده بود
دست و پا می‌زدم برای رسیدن
بی‌آن که بدانم
بیهوده
بیهوده
بیهوده می‌کوشم
بستری بود جهان
نه به وسعت دست‌هایمان
و خوابگاهی
نه به وسعت خوابهایمان...

62
ادامه شعر
علی سامر

محبوب من

محبوب من
هرشب از فرط اشتیاق
خداوند رابغل میکنم ودر آغوش هم ازشما میگویم

66
ادامه شعر
مهدی رستگاری

جان سختی

بسمه اللطیف
سخت جانی

اگرچه بر لب خود قفلی از ادب دارم
گزنده است سخن ها که پشت لب دارم

نشسته ام به کناری و انفجار قلم
به متن داغ و گدازان شعر شب دارم

به آه می وزم و با سرشک می جوشم
به کوره دل پر بغ...

67
ادامه شعر
حسین یوسفی رزین

بهار در زمستان

وقتی از پنجره ی عشق
به دنیا نگری
همه جا سبز
چه اسفند چه پاییز و بهار
من به اسفند چنان می نگرم
که شکوفا شده در قلب و دلش لیل ونهار
وتو ای اسوه زیبای هنر
با چشمی
بزدای
از دل این ازمنه ها گرد و غبار
...

117
ادامه شعر
زهرا آهن

قوم عادت

زندگی، گیر و گِره خورده نخی در هم بود
وآن سرابی که کِشد تشنه‌ی خود تا غمْ‌رود

هر زمان دست گشودم که کنارش گیرم
رنجی از گنجه‌ی خود بر دلِ تنگم افزود

رَخت و بَختم به زُمختیِ درختی گَز، تاغ
اختری نیست و...

69
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 150

مـردان حق مَرام عدالـت به پا کننـد
بر حکم حق و عدل و حقیقت وفا کننـد
مـردان حق به حرف حقیقت بَرَنـد پـی
درد جهالـت از هنـر خـود دوا کننـد
٭٭٭
مـردا...

44
ادامه شعر
جواد امیرحسینی

از یاد رفته

آواره ام ز شهرِ خود و رفته ام ز یاد
عمرم به پایَت ای گلِ یخ، داده ام به باد

عادت به بی وفایی تو کرده ام، عجب!
بر خصمِ جانِ خود چه کسی دارد اعتیاد؟

با قصّه‌یِ خیالِ تو هر شب سحر شده
شیرین تر از هزار ...

58
ادامه شعر
کرامت یزدانی(اشک)

سَرِ خورشید

از سَر ِ شب
کُپ کرده آسمان
که فردا
سَرِ خورشید بریده می‌شود...!

81
ادامه شعر
محمد علی رضا پور

کشور باستانی فرهنگ!

در قالب مثنوی چهارپاره


کشورِ باستانیِ فرهنگ! حال امروز تو، چنان خوش نیست

نغمه های لبان شیرینت، آن چنان درپی تراوش نیست

صاحبِ نورِ جندیِ شاپور! طورِ تو، زاده پور سینا را

مادر مهربان فارابی! مهربان...

75
ادامه شعر
عنایت کرمی

نشان آدمیت

زار و بیمارم ز رنج پرسشی
مانده ام در گیرودارِ چالشی
ای که بر جمع خلایق، اشرفی
در کجا داری نشان از ارزشی

ما که از جنسِ هم و نوع همیم
ما که از قوم و قبیل آد...

111
ادامه شعر
فرهاد  احمدیان

رازی ز دنیا

با لبی خندان آمدم درد دلم بسیار بود ** سوخته قلب من اندر جفایی بیمار بود ///گر زنی خنده بر هر درد و غمی گر دواست ** پس چرا بیچاره دل در پی غمخوار بود /// سخن بسیار باشد عاقلا به هر کاری نیاید ** مگر آ...

100
ادامه شعر
ملیحه قاضی

عاقبت

عاقبت
به قبرستان افتاد ما را گذری
به عقل گفتم ،انها را تو میبینی؟
چه راحت خفته اند انها
ندارند هیچ گرفتاری
زگوری آمد آوایی
ای،تو که آن بالایی
عالمی را که حال میبینی
هست رنج وغمو دردوپریشانی
نصیحتی ...

200
ادامه شعر
محسن جوزچی

بازی

بازی چرخ فلک بود که عمریست مرا بازی داد!!!

45
ادامه شعر
متین  حکیم پور

بخشی از ( سکانس آخر )

وقتی که خنده رو لبام می میره سیاهی آوار می شه روی سرم
اونایی که سراغتو می گیرن می فهمن از همیشه تنها ترم

چشاتو وا کن ، زندگیمو ببین دنیای من ب...

82
ادامه شعر
طیبه طه (تهرانیان)

باز گشت

بازگشت
رفته بودم
که دگر باز نگردم،،،
اما!!!
تهی دست و تهی فکر و تهی دل "
بی بال و پر ،،،
باز گشتم
"به قفس تن "؛
در انتظار
طه 22/ 11 400...

87
ادامه شعر
دادا بیلوردی

هیچ است هیچ

مرغ را جان گر نباشد ، بال و پر هیچ است هیچ
همچنانکه در کفِ مرّیخ ، زر هیچ است هیچ
در رهِ آن دوستی کـه یـادت او را تلخ باد
بگذری از جـانِ شیرین هم اگر هیچ است هیچ
مـار را زهـرِ درون بنموده پیشِ چشم زشت...

74
ادامه شعر
علی معصومی

عکس

عکس

من و یک دشت خاطرات از عکس
تو و صد شاخه ی نبات از عکس

زندگی لحظه های نابی بود
مثل یک اسکرین شات از عکس

صد خیابان کرشمه در پایت
من و پس کوچه دهات از عکس

آبی بی کران نیشابور
بغض باریده ی هرات از...

78
ادامه شعر
علی آقا  اخوان ملایری

سخنور

اینجا سروده غزلی یک سخنور
چون شِکر و شیرین تر از شِکر

77
ادامه شعر
فروغ گودرزی

دلهره

وَ
تو آن
حس محالی
که هنوز با دلهوره به جان
می خرم او را...!

79
ادامه شعر
میثم علی یزدی

مجنون چاله

ساقی نریز باده که می در پیاله شد
چشمک ز چشم دلبر من چون حواله شد


حافظ ببین تو معجزه ی خال هندوش
بودا شکست بت و بت خانه واله شد


جوشید زندگی و با هر تبسمت دلم
سر گشته تر ز گونه و مجنون چاله شد


تاب...

58
ادامه شعر
کرامت یزدانی(اشک)

مجوز

شعرم مجوز نگرفت
خیالی نیست
سکوتم
قافیه دارد هنوز...!

82
ادامه شعر
محمد ترکمان(پژواره)

با قایقی شکسته...

... نه در رویا
در بیداری حتی!
من،
تا پشت دریا
نیز رفته ام،
هیچ
نه اثر از شهر
بود خبر نه
از شقایق با
سحر!
عصاها همه جا
شکسته بود و
کمرها
تمام تا و خسته!...

78
ادامه شعر
فاطمه  مهری

نسیم

به شب هایم بگو بیدار باشند
به چشم هایم بگو هوشیار باشند
بگویید دور سازند از خیالم
هوای آن دل از من گریزان
بگویید آن غم همیشه حاضر
به یاد خنده های توست میهمان
به لب هایم بگو دیگر نخوانند
از عشق و لحظه ...

108
ادامه شعر
سعید فلاحی

تاراج

پاییز که می‌شود
دستِ بارانی
خیالم را می‌گیرد،
نگاهم را به تاراج می‌برد!
که بلرزم
برگ
برگ.


#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
...

58
ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

مرهم غصه

شعر در هاله ای از گرد و غبار است هنوز
عشق تو در دل من سلسله دار است هنوز

بیت بیت غزلم از تو شده گلباران
لحظه های من و تو شکل بهار است هنوز

قلب من سرخ ترین قلب زمین است عزیز
چشم من منتظر چیدن نار است...

78
ادامه شعر
مهدی رستگاری

داستان عشق

بسمه اللطیف
داستان عشق

یاد تو در ذهن من هنگام باران خوش تر است
فکر عشق تو درون من به جریان خوشتر است

داستان عشق ما شورآفرین و بس خوش است
از تمام قصه های خوب دوران خوشتر است

می رسم از راه و در حین خ...

76
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

بی خبر

« بی خبر »
آن بی خبر از عالم و از کون و مکان بود
آن بی خبر از ، مرکز اسرار جهان بود
هرکس که ز اسرارجهان یک خبری گفت
در سطح جهان پُر هنر از نطق و بیان بود
هر کس ...

50
ادامه شعر
محمد علی رضا پور

گردآوری شعر سروش

سلام و درود و خدا قوت،
به خواست خدا در حال گردآوری مجموعه ای از اشعار سروش سرایان گرامی هستیم و قصد داریم
کتابی از نمونه های شعر سروش (به رایگان) منتشر کنیم.
تا کنون تقریبا سی یا چهل شاعر، همکاری ک...

93
ادامه شعر
امیر حامدی

2

روزگار غریبی ست !
چشم زلیخا را دور دیدند !
" رنگین ها
خود را برنزه می کنند " وُ
سیاه ها حتی شعرشان سپید است !
آنقدر مژه هایشان بالا رفته که
روسری ها را در باد می پیچند وُ
موها را با شینیون جمع می کنن...

87
ادامه شعر
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان)

رباعی سی ام (تغییر)


تغییر گلایه از اسارت دارد
از نشئه و بی حال شکایت دارد

پروانه شو امشب که ز ما دور تر است
گاوی که به کهنه خوردن عادت دارد...

101
ادامه شعر
علی احقاق جهرمی

رنج هایی که می کشی از اوست

تنت تب دار
هزار چشم وجودت بیدار
دلت بیمار بیمار
پشت دیوارهای بلند روزگار
_برای با او بودن_
نشسته ای به انتظار
به آن امید
که روی فاصله ها
کم شود و
بوسه ها بی شمار،
دعا می کنم
او هم تو را
داشته باشد دوس...

119
ادامه شعر
رامین خزائی

راحت بنشین، تیرِ نگاهت نَشُدَست

هرگاه که او چشم به راهت نَشُدَست
آنگاه که در کارِ گناهت نَشُدَست
با اینکه سَرَت گرم و دلت سَرد ولی
راحت بنشین، تیرِ نگاهت نَشُدَست
















با احترام
تقدیم به نگاه پرمهرتان
رامین خ...

56
ادامه شعر
مهدی رستگاری

گوهر شهوار

بسمه اللطیف
گوهر شهوار

دلبری دارم که دلدار من است
همدم خوب و پرستار من است

در تمام لحظه های زندگی
همره است و یاور و یار من است

ماه تابان شب تار من و
روزها مهر پدیدار من است

هر چه من مشتاق او می گ...

70
ادامه شعر
جواد امیرحسینی

به دیدارم بیا...




خسته ام از این همه دوری، به دیدارم بیا
ماه من! از دوری ات بی خواب و بیدارم بیا

دردِ من را نیست درمان، جز نگاه و بوسه ای
ای طبیبِ دردِ من! بنگر که بیمارم، بیا

چون نمی خوابم، نمی بینم دگر خوابِ تو ...

68
ادامه شعر
علی معصومی

پایان بگیر

پایان بگیر

پایان بگیر ای شب چشم انتظاریم
راهی اگر به صبح درخشان نداری ام

بس کن هجوم اینهمه تلواسه را اگر
در خاطرات خفته خود می سپاری ام

روز و شبم بهانه شده سال و ماه را
در جاده نرفته چسان می شماری ...

61
ادامه شعر
حسین علوی

عشق تو

در دیده تورا بینم و با عشق تو پویم چیزی که درونم شده گم در تو بجویم
ای ماه تر از ماه تر از ماه تر از ماه تو ماه منی از چه دگر ماه بجویم؟
چشمان دلم دید تو را ای ...

75
ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

راز

ای خوشا ویرانی و آنگاه سامان داشتن
آنچه می کردم ز معشوقم طلب، آن داشتن

عشق باید...تا شبی از عطر جانش مست شد
راز را سربسته و بایست پنهان داشتن

تا که عشق است و جنون عشق در رویایمان
صد هزاران بوسه را ت...

84
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

نیت پاک

« نیّت پاک »
تا که از افکار و لطف حق، مرا ادراک بود
در رکوع و در سجودم ، نیّت من پاک بود
شبنمی از لطف حق ، بر جبینـم1 پاشیده شد
در سجود و در نمازم، چشم من نم...

108
ادامه شعر
Milad Kaviani

خودنمایی

ستاره ها چشمک زنان, خودنمایی می کنند
خوشا به حال ماه, بدون چشمک دلربایی می کند.

ستاره ها چشمک زنان, برای همه هیزی می کنند
ای جان به غیرت ماه, که حیا داردُُُ تَک پری می کند.

*میلادکاویانی*


...

143
ادامه شعر
سعید فلاحی

خیسم از نبودنت!

بارانِ دلتنگی‌هاست وُ،
--خیسم از نبودنت!
...
هیچ سقفی بر سرم،
 دستت نمی‌شود.!


#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)...

40
ادامه شعر
محمد مولوی

رباعی



ما افسردگانیم و فلک افسرده باز
دست بوس این و آنیم از روی نیاز

چو سگان دم تکان دادیم برای تکه ایی نان
وام های گرفته را باید پس دهیم یک یک باز

#محمد_مولوی...

111
ادامه شعر
سیده فرزانه رضوانی نژاد

اُمُّ المَصائب

أُمُّ المَصائِب
وفات- 15 رجب 1441- سه شنبه 20/12/1398
أُمُّ المَصائِب عاقبت، تا بیکران رفت
همچون ستاره، تا فرازِ آسِمان رفت
در جنّة المأوی، همه در انتظارش
سویِ حسین و فاطمه، آرامِ جان رفت
کوهِ فضایل ...

79
ادامه شعر
ادریس علیزاده

شاید رویا

رد یک کابووس و مخمصه
می شد فقط یک خواب باشد
می شد از روی یک رویای تلخ
حسی که فقط سراب باشد

می توانست بازتاب خستگی
احتمال یک بد اقبالی وجود
سایه ای از واهمه در ما پدید
مثل یک‌ رویا گذر خواهد نمود

یا ...

85
ادامه شعر
احمد صیفوری

آهِ دلتنگ‌ها...

آهِ دلتنگ‌ها....
میری وبا خودت نمیگی که
اینهمه دردو من بهش دادم
خوب با من کنار می اومد
این شبِ سردو من بهش دادم

میری وازخودت نمی پرسی
بعد من چی سرش میاد از غم؟
ابرهای نگاهِ پُردردش
پر بارون شده دیگه...

70
ادامه شعر
محمد  عالمی

زندان دنیا


680

ا ند ر ین ز ند ا ن د نیا یاو ر و مولا علیست

مهر ا و با شد بجا نم چونکه مــولایم علیست

ا ز عــلی خــوا هــم مـــدد در ز نـــد گــی

چون علی د ا رد نظا رت بر منو این زندکی

گــر نصـیــبی من ...

50
ادامه شعر
مهدی رستگاری

توفیق پدری

بسمه اللطیف
توفیق پدری

توفیق لازم است که روزی پدر شوی
از حال و روز زنده دلان با خبر شوی

باید که شوق در تو مبدل شود به عشق
در زندگی که راهرو این سفر شوی

در کارگاه هستی از الطاف حق تو نیز
در نسل خو...

75
ادامه شعر
جواد مرادی

خیال تو

دیشب
قدم زدم در آسمان
رویِ زمین پرواز کردم
اگر بدانی تا کجاها
با خیالت رفتم...

جوادمرادی

75
ادامه شعر
فاطمه  مهری

بهترینم

تو را می خواهم و هستم مسرور
به داشتن چنان گشتم مغرور
که در زمین نگنجد این هوایم
خودم را با عطارد می کنم جور
به وصلت آنچنان امید وارم
که رویایش نگردد لحظه ای دور
زمانی که ز تو دورم عزیزم
دلم چون سیر و...

85
ادامه شعر
برو به صفحه:
محل تبلیغ کتاب و آثار فرهنگی شما
تو را به هیچ زبانی
کانون ادبی ققنوس
کانون ادبی ققنوس
بازدید ویژه
ورود اعضا

تولد اعضا
شاعران جدید