آخرین مطالب وبلاگ
نماد الکترونیکی
آمار فعالیت سایت
  • تعداد کاربران:2,328
  • تعداد اشعار:28,473
  • تعداد نظر:195,548
  • تعداد بازدید:7,146,069
آخرین حضور کاربران
اخبار
  • 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
  • 16/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 153

هـر آدمـی به ملک قیامت عقیـده داشت
بذر نکـو به مُلک جهان بیشتـر بِکاشت
این آدمـی که رَهـرو مُلک قیامـت است
آنـجا به خوشدلی رسد از کار نیک داشت
٭٭٭
گـر آدمـی ب...

61
ادامه شعر
Milad Kaviani

آفریدگار(من یک انسان متمایز)

*آفریدگارم *

تمامیِ نورون ها (سلولهای عصبی)و ذراتی از گوشت, پوست, استخوان و...
که بدن من یک انسان را تشکیل داده
در تمامِ موجودات جهانِ ما از قَبیلِ خاک وآب و ذرات آنها, از کهکشان ها و ستاره های آن
...

60
ادامه شعر
فروغ گودرزی

نماز

قامت نماز بسته ام
کمی دورترها
خدا حاجتم را داده است...

49
ادامه شعر
ادریس علیزاده

با تو سرآغازم

تو تا وقتی کنی عادت به تنهایی
جهانم بی تو غم ناک است
بمان با من ، که من با تو سرآغازم
روان بی تو اوضاعش اسفناک است

تو آهنگ شروع حس پروازی
شبیه هر طراوت های بارانی
برای آسمان من، تو ای خورشید طنازم
طن...

76
ادامه شعر
کرامت یزدانی(اشک)

پنج هایکو (هبوط کبوتر)

(۱)
در مقدمت
سَر خَم می‌کند
سَروناز شیراز...!
(۲)
سَر کرده‌ام
با روسری‌ گلدارت
زمستان بی‌بهار...!
(۳)
زیر سایه‌‌ی مرگ
ایستاده است
خاورمیانه...!
(۴)
جان
به دریا می‌سپارد
پرنده‌ی مهاجر...!
(۵)
فریب صیا...

168
ادامه شعر
جواد امیرحسینی

ساده دل


با لبِ سرخت به بی رنگیِ من رنگی بزن
با سه تارت، عشق من! امشب تو آهنگی بزن

چشم هایِ پنجره بر کوچه‌یِ ما خشک شد
گاهگاهی رد شو وُ بر پنجره سنگی بزن

مهربانی پیشکش، ای من فدایِ چشم تو!
با نگاهِ تند و تی...

69
ادامه شعر
حمید میرزانژاد

کارگر

کار کرد وُ هر بار بهش اِهانت شد
اما واسه یه لقمه نون، برگشت
خودخوری کرد، غرورشو بلعید
تخته گاز رفت تا جنون، برگشت!

تویِ آینه رو خودش تُف کرد
بعد خندید، گفت: زندگی سخته
گفت: مطمئنم خدا چشاشو رو
ا...

137
ادامه شعر
مهدی رستگاری

کاوش عشق

بسمه االطیف
کاوش عشق
در تغزل

از اسارت خسته ام از عشق و آزادی بگو
نازنین برخیز از غم دیگر از شادی بگو

فکر و ذکر جانورهای دوپا دیگر بس است
جان من از رسم خوب آدمیزادی بگو

کی صفا در غلظت آرایش و جلوه گ...

80
ادامه شعر
خەمبار جباریان

آسمان دل


ئاسمان دڵ
داگـــرت ئـــاسمان دڵ، ئمــرو هـــــه‌ور تــوز و تـــه‌م
ئرمیس وه‌ خوڕ تێه‌ێه‌و خوار‌، لـه‌ چه‌وه‌یلم ‌‌هه‌ چـۊ چه‌م
دڵ خــــوه‌شم وه‌ یــــه‌‌ قسیه‌، ئـــۊیـــش زانــین دروه
بــه‌ڵا ...

47
ادامه شعر
محمد علی رضا پور

در حصار آتش

بهار(،) بی لبخند

مادران(،) بی فرزند

فرزندان‌(،) بی بابا

پدران(،) در حصار آتش(،) پابند

به خاک می اندیشد

تنها به خاک... هرچند

بی گزند

امپراتور.

شعر پیشرو
شعر سروش
محمدعلی رضاپور (مهدی)...

90
ادامه شعر
احمد صیفوری

جهنمِ هجران

جانا بگو که تازه برایت چه آورم؟
سوغاتی از جهنم هجران نیاورم؟

از برکه‌ای که در غمِ تو پر تلاطم است
نعشِ دلی شکسته و تنها، درآورم؟

در من به جز سکوت صدایی شنیده نیست
از آهِ سرد و خسته دعایی برآورم؟

جس...

59
ادامه شعر
رامین خزائی

روزی که کلاغ از من و ما قهر نمود

صد بار الاغی چمنم نهر نمود
با غر زدنش روز مرا ما زهر نمود
خوشحال شدم من بخدا مثل یه طفل
روزی که کلاغ از من و ما قهر نمود













با احترام
تقدیم به نگاه پرمهرتان
رامین خزائی
...

65
ادامه شعر
نازنین نکیسا

خواب وخیال

دانی که به جز تو هوسی نیست مرا
جز خواب وخیال تو کسی نیست مرا
امروز گرت به داد این دل نرسی
پیمانه سر آید.... نفسی نیست مرا...

49
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

شب قدر

« شب قدر »
شب قدری خدای ما ،که از خود کرد ایجادش
زِ فیض و رحمتش بر ما ،خدا بنهاد بنیادش
فغان ازفکرمحرومی،که آن شب رو به طاعت نیست
ثواب روز عقبی را ، خودش می داد بر ...

67
ادامه شعر
سعید فلاحی

قبرستان

کاش می دانستی
این خانه بی تو
قبرستانی‌ست
که هر شب 
میان آن دفن می‌شوم.


#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

79
ادامه شعر
Nabi Poloyi amirabadi

گره های معما

اگر به خواهش من در دم اعتنا نشود
سزاست دیگر اگر یادی از خدا نشود
کسی زکار فرو بسته ام گره نگشود
که انچنان گره افکنده ای که وا نشود
امید خلق ستم دیده روز محشر توست
که ضامن است ؟اگر که محشری به پا نشود
...

108
ادامه شعر
رجبعلی  باقری

سپکو_رنج

وقتی نارنجکِ رنج
تَرَک داد
سقف سکوت کودک را
عکس گلی کشید
در لوله ی تفنگ
شاید رها کند
جهان را از رنجِ جنگ

✍رجبعلی باقری
#سپکو_رنج...

77
ادامه شعر
آرمان پرناک

شجاعدل

در این لحظه
که به تماشای رقصِ مرگ نشسته ام
تو را در گوش باد زمزمه می کنم
به نام بلندِ بامِ خانه ی مان
به نام خوشه های روز طلایی
به نام خواهشِ گل های شبگرد
تو را زمزمه می کنم
ای شجاعدل زندگی
همیشه زنده...

48
ادامه شعر
سیده فرزانه رضوانی نژاد

گنج پنهان خدا

گنجِ پنهانِ خدا
شهادت – 25 رجب – 1/1/1399
گفته اند آقا شما، رنجِ فراوان دیده ای
گه سیه چالِ عدو، گه کنجِ زندان دیده ای
آن چنان زنجیر و غُل، با استخوانت شد یکی
گوئیا هر لحظه دوزخ را ، به چشمان دیده ای
...

80
ادامه شعر
مهدی رستگاری

هوای عشق

بسمه اللطیف
هوای عشق

به کار عشق ز کار جهان رها است دلم
به دام زلف سیاه تو مبتلا است دلم

مقیم محضر عشقت شدم به صد امید
به عشق و مهر و وفایت بس آشنا است
دلم

هوای عشق تو دارم امید زندگیم
در این امی...

84
ادامه شعر
کرامت یزدانی(اشک)

دستِ آب

در این آشوب سیلاب!
دستِ آب را
در کدام آینه بشویم...؟!

147
ادامه شعر
فاطمه  مهری

تب جوانی



_تق تق کفش هایت رشته ی خیالم را پاره کرد
_بهتر لااقل اینگونه حواست پرت من میشود
خسته از تکرار بودن های پوشالی
از آن بودن های بی تکرار می خواست


تب جوانی اش سرد شد
پای تنهایی که میان باشد
کفش های بد...

103
ادامه شعر
کرامت یزدانی(اشک)

آلزایمر

لرزش دستانم
از « فراموشی» نیست!
از هر انگشت من
واژه واژه
خیال تو می‌ریزد...!

163
ادامه شعر
یزدان  ماماهانی

فـنـا رفـتـه

فـنـا رفـتـهٔ رو بــر زوال ؛؛ مــائـیـم ..
سـتـمـدیـدهٔ آشـفـتـه حـال ؛؛ مـائـیـم

سـکوت حاکمـست و بی‌تـفاوت بَـرده
زبـان بـسـتــهٔ هـمـواره لال ؛ مـائـیـم

نگاه کردنـست عـادت مدام ، مـادام :
لـب و ل...

51
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

افضل هزار ماه

« افضل هزار ماه »
پیمبر رؤیت1 دینش ،شبی در خواب خود دید
به شکل منبری باشد، ولی بوزینه2 بر آن دید
زِ حیرت در تعجب شد، خداوندا چه خوابست این
غم دینش فراوان شد ، به در...

48
ادامه شعر
زهرا آهن

آوار بهمن

خواب دیدم شوقِ شومی شهر را دلگیر کرد
گردبادی از توحش آسمان را قیر کرد

فالگیر از آسمان آمد میان مردگان
منفعت جویی پرید و نام او را «پیر» کرد

رَمل و اُسطُرلاب خود را گفت از سویِ خداست
آن کلامش بین مرد...

82
ادامه شعر
فرید  آزادبخت

نظم جهان


ترک این دیر کهن گوی و چو فرزانه برآی
بت گری نظم جهان نیست؛ ز بتخانه برآی
سالک رنج بشر باش و به خود عشق بورز
با خدا دوست شو و عاشق و فرزانه برآی
در فنا فتنه بیدردی و مستی باقی است
چون بقااز سر لطف...

67
ادامه شعر
محمد علی رضا پور

می رود پوتین

می رود پوتین برای حلّ مشکل بنفشه ها.

شعر تک:
شعری تنها در یک لَخت

86
ادامه شعر
مهدی رستگاری

پابوس عشق

بسمه اللطیف
پابوس عشق

سر نهادم باز از اخلاص بر پابوس عشق
غرقه گشتم در دل امواج اقیانوس عشق

در هوای حکمت و دانایی و فرزانگی
باز جستم نام خود در دفتر قاموس عشق

من به رسم عاشقان و شیوه دل زندگان
سر سپ...

80
ادامه شعر
شلاله ادیبی

دریای تو

"دریای تو"
دل به دریای تو دادم
که مرا موج
به آن سوی تو راند
که نگو موج
مرا تا لب ساحل ببرد
این هوای تو چه سرد و
این دلت هر چه غبار آلود است
من به تنهایی یک تخته ی چوب
چون سوار از دل موجی
به تو می ...

91
ادامه شعر
حسن  رسولی

غزل سحر پر

غزل سحر پر

من خونین در این شبیخون سحر
بر دل شب‌زده غرق غزل
بوسه زن بر خورشید
آمده‌ام بر لب تو
من در این مشرق عشق
مشرفم بر دل تو
تو بزن قلب مرا
به در آ از این سینه تنگ
به چه کار آیدم این تاریکی شب یا ...

42
ادامه شعر
رامین خزائی

شبنم بنشست و طرحِ دیبایت شد

"آب آینه دارِ قابِ زیبایت شد"
شاداب تر از فعلِ فریبایت شد
میرابِ تو جویِ چشمِ مَن روشن دی
شبنم بنشست و طرحِ دیبایت شد











با احترام
تقدیم به نگاه پرمهرتان
رامین خزائی
...

50
ادامه شعر
جواد امیرحسینی

رباعی



آن قصه ی دلدادگی از یادش رفت
حالا که شدم اسیر چشمانش رفت

از عشق به گوش او سخن گفتم دوش
انگار که قصه گفتم و خوابش رفت!

#جواد_امیرحسینی(مهراد)
۶ اسفند ۱۴۰۰...

55
ادامه شعر
علی آقا  اخوان ملایری

نگاه عاشقانه

زیبا دیدن شرط عاشق بودن است
نزدِ معشوق سخن از پسندیدن بگو

75
ادامه شعر
احمد صیفوری

های هایِ جدایی

دوباره غمزده شد دل ز دردٍهجرت یاران
دوباره دردِجدایی، دوباره غصهٔ باران
دوباره چشمِ پرازخون
دوباره قصهٔ مجنون
زمان اشک جگر سوز
زمان ماتم و افسوس
دوباره پر بزن امشب در آسمان خیالم
منو دوبال شکسته...
ب...

51
ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

دوبیتی 152

رندان با هنـر به جهان کـی نظر کننـد
تقلیـد خـود زِ ملت نیکو هنـر کننـد
جنت نمی شود که زِ هر کار زشت یافت
نیکـو عمل کنند، که به جنت سفر کننـد
٭٭٭
بنوشته ای...

53
ادامه شعر
سعید نادمی

کار من نیست


گفتی : دلم شکستی ! ... این کار کار من نیست
روزی اگر شکستم ، انکار کار من نیست
گفتی که : بر دل من جان دادی و گرفتی
گفتم : بعید باشد ، آزار کار من نیست

گفتی : بگو تو چون من ، دل را سپرده بودی ؟
...

140
ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

آفاق فرارو

آفاق فرارو

تاب من برده ای و شانه به گیسو زده ام
آمدم سمت دو چشم تو و اردو زده ام

چون زلیخا شده ام شهره و افسانه شهر
در پی عشق چنین بانگ هیاهو زده ام

گرچه آشفته ترین عاشق شهرم، نگران...
نیستم، چنگ ...

74
ادامه شعر
محسن صحت

رفتن

‏دلم به رفتن اگر خوش نبود می‌ماندم
صلاح آب روان بر زیاد ماندن نیست

‎#محسن_صحت

82
ادامه شعر
زهرا آهن

پاکت سیگار

تا درختی را زمستان ریشه در سرما گذاشت
پای هر برگی برایش جای یک امضا گذاشت

پیشخدمت نوبت هر میز را«تَکرار» کرد
گاه نوبت‌های چندی را به استثنا گذاشت

پشت هم میگفت«شصت و هفت» یا «۷۸»
بعد هم بر روی هر میز...

70
ادامه شعر
محمد علی رضا پور

زیباتر

شعر_پیشرو
شعر_سروش

ماه، در کوهسار، زیباتر
بادِ نرمِ بهار، زیباتر
یار، چشم انتظار، زیباتر
دل من، بی قرار، زیباتر
در شب عشق....

117
ادامه شعر
جواد امیرحسینی

حیرانی



کشتی مرا با ناز خود، امّا غمی نیست
حوّایِ من! آدم شدن کارِ کمی نیست

سیبِ گناه و گندم و حیرانیِ من
تاوانِ عشقت، نازنین! سردرگمی نیست

در روزگارِ بغض و نیرنگ و خیانت
عاشق شدن درمانِ دردِ آدمی نیست

گ...

41
ادامه شعر
ملیحه قاضی

شوخی با اشعار حافظ

شوخی با اشعار حافظ
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
شوم خاک کف پایش،زند بر من قدمها را
نبخش از کیسه ی مردم، سمرقند و بخارا را
اگر یک دانه جو از مال خود بخشی ،به از آنها
چه دیدی از رخ وخالش که بخ...

146
ادامه شعر
احمد صیفوری

خدا

تا نداشته باشی کاری
خدا رو انگار نداری

خدا مال غصه‌هاته
وقتی غم داری خداته
احمدصیفوری

75
ادامه شعر
زهرا آهن

حضرت ضحاک

آخرین چیزی که برمی‌داشت یک مسواک بود
شیشه بُغ کرد از بخار آن شب هوا کولاک بود

تا نگاهی سَرسَری انداخت در اطراف میز
خیره شد بر دفتر شعری که رویَش خاک بود

ذهنِ او آشوب از فردای نامعلومِ خود
در گریز از...

73
ادامه شعر
بهاره میرشفی
مهدی رستگاری

روزگار شیدایی

بسمه االطیف
روزگار شیدایی
در تغزل

کجا است دلبر شیرین و یار مهسایی
که دل برد به هزار عشوه و فریبایی

شده است تنگ دل من برای حال دلم
به روزگار خوش عاشقی و شیدایی

برای آن تپش قلب بیقرار که بود
نشان ش...

87
ادامه شعر
رامین خزائی

او هم در کار عشق حاذق شده بود

دیدم کاین مرغ عشق، عاشق شده بود
هر شب گریان و چون شایق شده بود
چون بیماری من برایش لَعَبَست
او هم در کار عشق حاذق شده بود














با احترام
تقدیم به نگاه پرمهرتان
رامین خزائی
...

51
ادامه شعر
فاطمه  مهری

معجزه ی عشق

شنیده ام دیدن رویا محال نیست
یا به دل، داشتنت خیال نیست
این بذرمهری که در دلم کاشتی
درختی تنومند شده ودیگر نهال نیست
کندن دل از خاطره هایت گویا
ناممکن است و رهایی را مجال نیست
با تو حریفم صدها رغیب...

84
ادامه شعر
ادریس علیزاده

بسوزانید جسمم را

بسوزانید جسمم را همان لحظه ی مرگم
نباشد هیچ ردی در زمین حتی به سنگم

برای هر دعا پرهیز گردد نامی از من
که پایانی شود آن آخرین دفتر و برگم

بسوزانید هر جامه برای پوششم بود
مبادا بوی تن در خاطر کس زنده ...

87
ادامه شعر
برو به صفحه:
محل تبلیغ کتاب و آثار فرهنگی شما
تو را به هیچ زبانی
کانون ادبی ققنوس
کانون ادبی ققنوس
بازدید ویژه
ورود اعضا

بیش ترین آرا
تولد اعضا
شاعران جدید